نويسنده: اميره الزّين
مترجم: محمدطاهر رياضي ارسي

 

رودها و چشمه‌هاي متعددي که طبق توصيف قرآن در بهشت وجود دارند. در قرآن، از «رودهاي بهشت» (اَنهار الجَنّه) چهل و شش مرتبه سخن رفته و واژه‌ي «عَين» (چشمه) و جمع آن «عُيون» نُه مرتبه ذکر شده است. همان‌طور که در آيه‌ي 15 محمد آمده، چهار نوع رود در بهشت جاري است: رودهايي از شير که طعمشان دگرگون نمي‌شود، رودهايي از عسل ناب، رودهايي از شراب گوارا که سنگيني و مستي نمي‌آورند و سرانجام، رودهايي از آب که همواره تازه و در جريان‌اند.
اين رودها و چشمه‌ها کجا واقع شده‌اند؟ قرطبي (و. 671) خاطر نشان مي‌کند که عبارت قرآني «از زير آنها» (من تحتهم) به اين معناست که رودها «از زير تخت‌ها و اقامت‌گاه‌هاي اهل بهشت» در جريان است (جامع، 312/8). طبري يکي از نخستين مفسران (د. 310؛ تفسير)، توضيح مشروحي مي‌دهد: «مقصود خداوند درختان، ميوه‌ها و گياهان است، نه زمين، زيرا مي‌فرمايد: از زير آنها رودهايي جاري است، و مقصودش اين است که آب رودهاي جنّت از زير درختان ميوه و گياهان جاري است. نه از زير زمين. زيرا اگر رود زير زمين باشد، کسي قادر نيست آن را ببيند، مگر آنکه ميان او و رود حجابي نباشد. بنابراين، طبق وصف جنّت در قرآن کريم، رودها در مجاري زيرزميني جاري نيستند». قرطبي در جست‌وجوي کشف مکان اين رودها، از صحيح بخاري (د. 256) نقل مي‌کند: «اگر مي‌خواهي چيزي از خداوند طلب کني، از او بخواه که تو را در فردوس سکنا دهد که در مرکز جنّت و در رفيع‌ترين نقطه واقع شده است. در بالاي فردوس عرش خداوند رحمان قرار گرفته و از آنجاست که رودها به بهشت جاري مي‌شود». (جامع، 311/9)
در روايات اسلامي، برخي از نام‌هاي موجود در قرآن کريم را به اين رودها نسبت داده‌اند (مثلاً کوثر، (1) کافور، تسنيم، سلسبيل؛ نک. Smith and Haddad, Islamic understanding, 88, esp. n.76) يکي از اين نام‌ها، «الکوثَر» است که فقط يک‌بار در قرآن ذکر شده است. ابن‌قيّم جوزيه (د. 751) حديثي نبوي از مسلم (د. حدود 261) نقل مي‌کند: «الکوثر نهري است در بهشت که خداوند به من وعده داده است» (حادي الأرواح، 314). ابونُعيم اصفهاني (د. 430) حديث ديگري نقل کرده است: «آن‌گاه سِدرَه المُنتهي بر من آشکار شد و چهار نهر ديدم: دو نهر دروني و دو ديگر بيروني؛ پرسيدم: اي جبرئيل اين نهرها چيستند؟ پاسخ داد: دو نهر دروني در بهشت است و دو نهر بيروني نيل و فرات است». (صفه الجنّة،157/3-158)
در قرآن آمده است که مؤمنان از چشمه‌اي به نام «سلسبيل» آب مي‌نوشند که آب آن طعم زنجبيل دارد (انسان: 17-18) و آکنده از عطر گل‌هاي خوشبوست. (انسان: 5)
آب بهشت، به معناي حقيقي و مجازي، تطهير کننده است. قرطبي (جامع، 33/10) در تفسير آيه‌ي 45 حجر مي‌نويسد: «بعد از ورود اهل جنّت به بهشت، دو چشمه به ايشان تقديم مي‌شود. با نوشيدن از چشمه نخست، خداوند نفرت، کينه و ميل انتقام را از قلب‌هايشان مي‌زدايد. سپس وارد چشمه دوم مي‌شوند و خود را مي‌شويند و سيمايشان آرامش مي‌يابد».
از آنجا که آب بهشت خاصيت تطهيرکنندگي دارد، با نور مرتبط شده است. نور همچون آب از ويژگي جان‌بخشي و احيا برخوردار است. به همين دليل، قرطبي در تفسير آيه‌ي 54 قمر، واژه‌ي «نَهَر» را به معناي نور مي‌داند، نه به معناي رود (جامع، 149/17). اين دو مفهومِ درخشش و تلطيف را به شيوه‌اي باطني مي‌توان مورد توجه قرار داد؛ چنان‌که در تفسير منسوب به ابن‌عربي، عارف بزرگ (د. 638)، به عنوان «منشأ علوم باطني و شاخه‌هاي آن» مطرح شده است. (تفسير، 234/1)

پي‌نوشت‌ها:

1- طبق روايات اسلامي کوثر مصاديق متعددي دارد که يکي از آنها رود و نهر است و ديگري علم. از نظر شيعه مصداق آن فاطمه زهرا (سلام الله عليها) است.

منابع تحقيق :
خواننده گرامي! منابع مقاله را در نسخه ي چاپي ملاحظه فرماييد.
منبع مقاله :
مک اوليف، جين دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمه‌ي حسين خندق‌آبادي و ديگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.