نويسنده: سيما داد

 

اصطلاح فوتوريسم از واژه‌ي future (آينده) گرفته شده است. اين جريان ادبي و زيبائي شناختي پيش از جنگ جهاني اول از دو قطب اصلي خود يعني ايتاليا و روسيه به سراسر اروپا گسترش يافت. بيانيه فوتوريسم در پاريس و به قلم فيليپوتوماسو مارتيني (1909) بچاپ رسيد. مارتيني در اين بيانيه به ستايش يازده قصيده‌اي مي‌پردازد که بطور پراکنده عبارتند از عشق به خطر، غريزه‌ي عصيان، زيبائي حرکت و سرعت، حدت عناصر اصلي، جنگ «يگانه بهداشت جهان»، انقلاب نيروي جماعات و همه‌ي اشکال بسيار پيشرفته تمدن صنعتي: اتومبيل کورسي پيروزي ساموتراس در روزگار مدرن است. مارتيني در بيانيه‌ي بعد، بلاغت اين ايدئولوژي پويا را به طور خلاصه چنين توصيف مي‌کند: کلمات آزاد، همزماني احساس و بيان، ويراني عمدي و حساب شده شعر عروضي و قواعد نحوي و نقطه گذاري و رسوم سنتي چاپ.
ايدئولوژي فوتوريست‌ها که بعدها مارتيني آن را به سوي خدمت به فاشيسم منحرف ساخت ريشه در ناتوراليسم، سمبوليسم، و اونانيميسم و نيز در انديشه‌هاي نيچه، برگسون، و ژرژسورل دارد.
فوتوريسم در آغاز عليرغم شاخه‌اي از سمبوليسم که مبتني بر الهام و مکاشفه و شهود بود، هرگونه تغزل را از شعر طرد کرد و سبکي نثر مانند بوجود آورد که مي‌خواست نشان دهنده‌ي تلاش‌ها و سر و صداهاي زندگي صنعتي نو باشد و جز از جنبش و هيجان زندگي جديد و مبارزات صنعتي و حرکت چرخ‌هاي ماشين و سير اتومبيل و غرّش هواپيما، که همه مبين دنياي «آينده»اند، سخن نگويد. فوتوريسم با هرگونه ابراز احساسات و بيان هيجانات دروني شاعر و رعايت قوانين دستور زبان و معاني و بيان مخالف است و آزادي «کلمات غير شاعرانه» را مطالبه مي‌کند و براي بيان اين مقصود کلمات مُقَطّع و نامربوطي شبيه به اصطلاحات تلگرافي از خود مي‌سازد. ولاديمير ماياکوفسکي از جمله فوتوريست‌هاي مشهور روسي است که بعدها به انقلاب 1917 روسيه پيوستند. وي در سال 1914 چنين اعلام کرد: «شعر فوتوريستي، شعر شهر، شهر امروزي است. شهر، تجارب ما و تأثيرپذيري مان را از عناصر جديد که شاعران گذشته از آنها بي خبر بودند تقويت کرده است. ما شهروندان، از جنگل‌ها، مزارع و گل‌ها بي خبريم. ما فقط دهليزهاي کوچه‌ها را مي‌شناسيم با جنب و جوش و سر و صداي غرنده اش و رفت وآمد جاودانه اش... کلمه نبايد تشريح کند، بلکه به خودي خود بيان کند. کلمه، عطر خود را و رنگ خود را و روح خود را دارد. باري، ضربآهنگ زندگي عوض شده است. همه چيز سرعت برق آسائي گرفته است، همان سان که روي نوار سينما توگراف مي‌بينيم. اوزان کند، آرام و منظم شعر قديم ديگر با روحيه‌ي شهروند امروزي سازگار نيست. مظهر حرکت زندگي معاصر، «تب» است.
در شهر، خطوط منظم مدور و حساب شده وجود ندارد. زاويه‌ها، برش‌ها و هزارتوها اينها هستند مشخصات تابلو شهر، و در قلمرو زبان، خشونت گفتار، موسيقي گزنده يا دورگه، تصويرهاي خشن و تيز مانند خلال دندان...» ويژگي‌هاي فنّي فوتوريسم در بيانيه‌ي فنّي آن که در سال 1909 انتشار يافت چنين آمده است: (به نقل از ص 675 مکتبهاي ادبي)
منبع مقاله :
داد، سيما (1378)، فرهنگ اصطلاحات ادبي، تهران: مرواريد، چاپ چهارم.