0
مسیر جاری :
جان جونز و مفهوم ارسطویی تراژدی اصطلاح‌شناسی ادبی

جان جونز و مفهوم ارسطویی تراژدی

در 1962 محقق کلاسیک جان جونز کتابی به نام دربارة ارسطو و تراژدی یونانی منتشر کرد. این کتاب چهار بخش دارد. بخش اول (ص11-62) درباره‌ی مفهوم تراژدی از دیدگاه ارسطوست و سه بخش دیگر
تحول زبان پارسی و محبوبیت تصوف اصطلاح‌شناسی ادبی

تحول زبان پارسی و محبوبیت تصوف

شعر به مدت بیش از هزار سال مهم‌ترین، توسعه‌یافته‌ترین، و محبوب‌ترین شکل هنر در ایران بوده است. طبق قوانین اسلامی، موسیقی، و رقص... همگی حرام بودند و بنابراین شعر تقریباً به تنها شکل بیان هنری ایرانیان...
یوفیوزم Euphuism اصطلاح‌شناسی ادبی

یوفیوزم Euphuism

Euphues در زبان یونانی به معنی مزیّن و پرنقش و نگار است و در اصطلاح ادبیّات انگلیسی بر سبکی در نثر اطلاق می‌شود که مشحون به انواع صناعات بدیعی و عناصر موسیقائی چون جناس آوائی می‌باشد. این اصطلاح
هنر برای هنر Art for Art’s Sake اصطلاح‌شناسی ادبی

هنر برای هنر Art for Art’s Sake

این شُعار به طور عام در ادبیات و هنر اشاره به گرایشی دارد که به موجب آن هنر پدیده‌ای مستقل و فاقد هر گونه رسالت اجتماعی و اخلاقی تلقی می‌شود. به زعم کسانی که صریحاً یا تلویحاً این شعار را دنبال می‌کنند،...
هنجارگریزی/ انحراف از نرم Deviation اصطلاح‌شناسی ادبی

هنجارگریزی/ انحراف از نرم Deviation

این اصطلاح برگرفته از حوزه زبانشناسی مدرن و نقد زبانشناسیک است و از رهگذر زبان انگلیسی به مباحث نقد ادبی و زبانشناسی راه یافته است. انحراف از نرم در حوزه زبانشناسی به هر نوع استفاده زبانی (از کاربرد
همسرایان Chorus اصطلاح‌شناسی ادبی

همسرایان Chorus

همسرا (هم + سرا) در لغت به معنی سراینده است. واژه‌ی یونانی chorus در اصل نام دسته‌ای نغمه ساز و آوازه خوان بوده است که در جشنواره‌های مذهبی یونان باستان صورتک می‌پوشیدند و با حالتی شبیه به رقص به اجرای...
هِرَم فریتاگ Freytag’s Pyramid اصطلاح‌شناسی ادبی

هِرَم فریتاگ Freytag’s Pyramid

گوستاو فریتاگ، اندیشمند آلمانی قرن نوزدهم، در کتاب خود با عنوان فنّ نمایش (1863) ساختار نمایشنامه‌های پنج پرده‌ای را هِرَمی فرض می‌کند که از سه بخش اصلی یعنی عمل اوج گیرنده، نقطه‌ای اوج و عمل فروردین
وحدتهای سه گانه Three Unities اصطلاح‌شناسی ادبی

وحدتهای سه گانه Three Unities

از اصول کلاسیک و نوکلاسیک بوده است و منظور از آن وحدت موضوع (عمل)، وحدت زمان و وحدت مکان است. وحدت موضوع آن است که حوادث فرعی و بی ربط و نامتناسب از پیکره‌ی اصلی پیرنگ حذف شود. این
نقیضه/ جواب Parody اصطلاح‌شناسی ادبی

نقیضه/ جواب Parody

نقیضه در لغت باژگونه جواب گفتن شعر کسی، مهاجات و هجو گوئی است و در اصطلاح نوعی تقلید سُخره آمیز ادبی می‌باشد. شاعر و نویسنده نقیضه ساز از سبک، قالب و طرز نگارش نویسنده یا شاعری خاص تقلید می‌کند ولی
نقیصه‌ی تراژیک/ نقطه‌ی ضعف تراژیک Hamartia / Tragic Flaw اصطلاح‌شناسی ادبی

نقیصه‌ی تراژیک/ نقطه‌ی ضعف تراژیک Hamartia / Tragic Flaw

نقیصه در لغت به معنی نقص، عیب و خوی بد است. نقیصه تراژیک در اصطلاح تراژدی ترجمه‌ی واژه‌ی یونانی hamartia است و آن نقطه ضعفی است (مثلاً غرور) که قهرمان تراژدی به دلیل آن نگونبخت و ناکام می‌شود.