0
مسیر جاری :
نقّاله‌ی خدایان/ امداد غیبی Deus ex Machina اصطلاح‌شناسی ادبی

نقّاله‌ی خدایان/ امداد غیبی Deus ex Machina

نقّاله در لغت مؤنّث نقّال است و نقّال به معنی کسی است که چیزها را از محلی به محل دیگر نقل کند. معنی اصطلاح لاتینی آن «خدا از راه ماشین» است. نقّاله‌ی خدایان دستگاهی بود که در نمایش یونان باستان برای پائین...
نغمگی/ روانی/ عذوبت کلام Euphony اصطلاح‌شناسی ادبی

نغمگی/ روانی/ عذوبت کلام Euphony

کیفیّتی است در زبان که از همنشینی و مجاورت و ترکیب اصوات نرم، روان و خوش آهنگ حاصل می‌شود. ترتیب قرار گرفتن الفاظ و کلمات در این حالت چنان است که کلمات بی هیچ سکته و اشکالی به روی هم می‌لغزند و
نظیره سازی Burlesque اصطلاح‌شناسی ادبی

نظیره سازی Burlesque

هر نوع تقلید سُخره آمیز ادبی نظیره سازی محسوب می‌شود. در نظیره سازی ممکن است موضوع با اهمیّتی را به شیوه‌ای سَبُک یا سخره آمیز بیان کنند.
نظریه‌ی کنش گفتار Speech Act Theory اصطلاح‌شناسی ادبی

نظریه‌ی کنش گفتار Speech Act Theory

این نظریه‌ی زبانشناسی در اصل توسط جی.ل. آستن فیلسوف دانشگاه آکسفورد در دهه 1930 طرح و در یک رشته کلاس‌هائی که وی در سال 1955 در‌هاروارد برگزار کرد شرح داده شد و در سال 1962 تحت عنوان
نظریه‌ی دریافت Reception Theory اصطلاح‌شناسی ادبی

نظریه‌ی دریافت Reception Theory

گونه‌ای از نظریه‌ی خواننده محور که رویکردی تاریخی دارد. این نظریه ابتدا توسط‌هانس روبرت جاس در مقاله «تاریخ ادبی در چالش با نظریه ادبی» (71- 1970) پیش کشیده شد.
نشانه شناسي Semiotics / Semiology اصطلاح‌شناسی ادبی

نشانه شناسي Semiotics / Semiology

هر دو واژه semiology , semiotics به يک معني است. اما اولي توسط فيلسوف امريکائي، چارلز ساندرز پيرز سکه زده شد (1915) و دومي را فردينان دوسوسور به کار برد. نشانه شناسي اصطلاحي عام است براي علم
ملّمع Patch-work اصطلاح‌شناسی ادبی

ملّمع Patch-work

در لغت به معني روشن کرده، درخشان شده، رنگارنگ، پارچه داراي رنگ‌هاي مختلف و در اصطلاح ملمع ويژگي شعري است که مصراع يا بيتي از آن به فارسي و مصراع يا بيتي از آن به عربي يا زبان ديگر باشد. به آن
مفاخره Boasting Poem اصطلاح‌شناسی ادبی

مفاخره Boasting Poem

در لغت به معني غالب شدن در فخر، فخر کردن، اظهار بزرگي کردن، به خود باليدن، فخر، مباهات، نازش. مفاخره شعري را گويند که شاعر در مراتب فضل و کمال، علو طبع، عزت نفس، شجاعت، سخاوت، افتخارات قومي و
مُسَمَّط Multiple-poem اصطلاح‌شناسی ادبی

مُسَمَّط Multiple-poem

در لغت به معني به رشته کشيدن (مرواريد و جز آن)، و در شعر الف) يک بيت شعر که هر مصراع آن به دو لخت تقسيم شده و کل بيت به چهار لخت و از اين چهار لخت، سه لخت اول بواسطه قافيه‌‌ي دروني هم قافيه باشند، براي...
مستزاد Tail-rhyme اصطلاح‌شناسی ادبی

مستزاد Tail-rhyme

در لغت به معني زياد کرده شده، افزون شده باشد. در شعر فارسي قالب منظومي را گويند که در آخر هر بيت يا هر مصراع جمله‌ا‌ي بياورند که وزن آن جمله‌ها با هم متحد و در عين حال با وزن مصراع‌هاي اصلي متناسب باشد.