نویسنده: سیما داد
نقّاله در لغت مؤنّث نقّال است و نقّال به معنی کسی است که چیزها را از محلی به محل دیگر نقل کند. معنی اصطلاح لاتینی آن «خدا از راه ماشین» است. نقّالهی خدایان دستگاهی بود که در نمایش یونان باستان برای پائین آوردن بازیگری که نقش الهه یا خدا را داشت به کار میرفت. کار این دستگاه پائین آوردن این شخصیّت در جلو صحنهی نمایش و در حضور تماشاگران بود. کاربرد این شخصیّت، یعنی شخصیّت خدا آن بود که از آسمان فرود میآمد با کفایت و روشن بینی خود گرههای پیرنگ را میگشود و نتیجه یا پایان یا عمل یک پیرنگ پیچیدهی نمایشی را به سرانجام میرساند.
از میان نمایشنامه نویسان یونان باستان یوریپید از این شگرد بیشترین استفاده را کرد، اما اشیل و سوفوکل در اغلب نمایشنامههای خود از کاربرد آن حذر کردند.
ارسطو در فنّ شاعری استفاده از نقّالهی خدایان را نفی میکند و مینویسد که گره گشائی پیرنگ باید حاصل روند عمل داستان در نمایشنامه باشد نه حاصل عملکرد ماشین.
در معنای عام، نقّاله خدایان اصطلاحاً در مورد هر دستگاهی که به نحو تصنّعی به حلّ مشکلات کمک کند، عطف میشود.
نمایشنامه نویسانِ جدّی معاصر از چنین دستگاهی استفاده نمیکنند اما گهگاه ماشینهای مشابهی در کمدی به کار گرفته میشود. برِشت و وِیل در پایان نمایشنامه اپرای سه پِنی از نقّالهی خدایان (به بهانهی اعلامیهی ملکه ویکتوریا برای نجات مَک از حلق آویز شدن) استفاده میکنند.
در سنت نمایشنامه نویسی ایران، اخیراً پری صابری در نمایشنامهی یوسف و زلیخا از این وسیله استفاده کرد.
منبع مقاله :
داد، سیما (1378)، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران: مروارید، چاپ چهارم.