نظریه‌ی کنش گفتار Speech Act Theory

این نظریه‌ی زبانشناسی در اصل توسط جی.ل. آستن فیلسوف دانشگاه آکسفورد در دهه 1930 طرح و در یک رشته کلاس‌هائی که وی در سال 1955 در‌هاروارد برگزار کرد شرح داده شد و در سال 1962 تحت عنوان
چهارشنبه، 29 شهريور 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
نظریه‌ی کنش گفتار Speech Act Theory
 نظریه‌ی کنش گفتار Speech Act Theory

نویسنده: سیما داد

 

این نظریه‌ی زبانشناسی در اصل توسط جی.ل. آستن فیلسوف دانشگاه آکسفورد در دهه 1930 طرح و در یک رشته کلاس‌هائی که وی در سال 1955 در‌هاروارد برگزار کرد شرح داده شد و در سال 1962 تحت عنوان «کارهائی که با کلمات انجام می‌دهیم» بسط یافت. از آن پس توسط جی. آر. سرل فیلسوف بعنوان یک رویکرد مبنای نظریه‌های زبانشناسی قرار گرفت.
بنا به نظریه‌ی کنش گفتار، در استفاده از زبان در حقیقت مبادرت به انجام کاری یا عملی می‌کنیم یعنی صِرفِ سخن گفتن برابر با انجام کار است. فیلسوفان از دیرباز بین آنچه گفته می‌شود و آنچه انجام می‌شود تفاوت قائل بوده‌اند. بر این اساس تنها چیزی که ما از سخن گفتن انتظار داریم آنست که با واقعیت مطابقت داشته باشد، نه آنکه کاری انجام دهد.
آستن در مخالفت با این دیدگاه نشان داد که می‌توان گفتار را بعنوان رویدادی مشابه با سایر کنش‌ها تلقی کرد. از این نقطه نظر سه نوع کنش را می‌توان به گفتار منسوب کرد:
کنش ادائی (locutionary act) / و کنش پیرامون ادائی (periocutionary act) کنش ادائی صرفاً به عمل گفتن چیزی عطف می‌کند که در زبان معنی داشته باشد یعنی مطابق با قواعد دستوری می‌باشد. کنش عطفی یا زبانی کاری است که بواسطه زبان انجام می‌شود مثل اظهار کردن، هشدار دادن، آرزو کردن، قول دادن و غیره. و کنش ادائی به تأثیر کنش عطفی بر گوینده عطف می‌نماید مثل ترغیب، متقاعد کردن، به تأخیر انداختن، گمراه کردن، متعجب کردن و غیره. به عبارت دیگر، عملِ ادا locution بیانِ کلماتی را شامل می‌شود که در یک توالی دستوری قرار گرفته باشند؛ عطف، عمل خواهش کردن است؛ و در لفظ، تشویق و ترغیب شنونده است البته به شرط آنکه عمل خواهش برآورده شده باشد.
بطور کلی تمام اشکال بیان شامل نوعی کنش گفتار می‌باشد. اما گاه سخن، کنش گفتار مستقیم (direct speech act) است زیرا معنی جمله و منظور گوینده با هم سازگار می‌شوند، مثل آنکه کسی بگوید: «در را ببند». اما در موارد دیگر سخن می‌تواند کنش گفتار غیر مستقیم (indirect speech act) باشد مثلاً چنانچه گفته شود: «می توانی در را ببندی؟» به ظاهر پرسش راجع به توانِ شنونده است اما در واقع و به طور مستقیم خواهش گوینده از شنونده برای انجام کاری است. برای فهم درست کنش گفتار غیر مستقیم، بنا به نظر سِرل باید نسبت به سه عامل آگاهی داشته باشیم: اول اقتضای کلام، که گوینده را مجاز می‌سازد وضعیت مناسبی برای ادای گفتار قائل شود. مثلاً اگر من ساعت طلائی نداشته باشم نمی‌توانم قول آن را به شما بدهم. دوم فحوای کلام یعنی وضعیتی که سخن در آن شکل می‌گیرد. فحوای کلام معمولاً ما را در تعبیر و تفسیر سخن هدایت می‌نماید. و سوم اصل محاوره است که عبارتست از فرضیاتی که گوینده و شنونده به طور قراردادی نسبت به رابطه، نظم و حقیقت به آنها پایبند هستند. فرآیند این عناصر به شدت به استنباط نزدیک می‌شود زیرا بیشتر آنچه منظور گوینده است، به صراحت ادا نمی‌شود. (صص 184- 180 Linguistic Terms & Concepts)
منبع مقاله :
داد، سیما (1378)، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران: مروارید، چاپ چهارم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.