درباره فيلها

نویسنده: لودك پاخمان
ترجمه و تنظيم: هادى بنكدار

فيل و قطرهاى باز

مهره فيل براى آنكه بتواند با تمام نيرو در عمليات تهاجمى و تدافعى شركت داشته باشد بايد در قطرهاى باز استقرار يابد. در چنين قطرهايى است كه نيروى دورزنى اين مهره تاثير مثبت و نيرومند خود را مى نماياند.

در گشايشهاى d4,e4 قطرهايى براى فيلها باز مى شوند.ولى بعدداً نبرد بر سر تصاحب قطرهايى است كه فشار دائم بر وضعيت حريف دارند.مثال زير نشان مى دهد كه گشودن يك قطر براى فيل چگونه به صورت ناگهانى سرنوشت يك بازى را تعيين مى كند.نمودار ۱ وضعيت بازى را پس از حركت چهل و سوم سياه در بازى آلخين –يونر نشان مى دهد.

نمودار يك

44.e5!! d×e5
اگر سياه پيادهe5 را با f6 مى گرفت با ادامه زير مواجه مى شد:
44…. f×e5,45.f6 ! D×f6
با Be4 و برد سفيد
45.d6! c5
(45….. c×d6 46.c5! Bb3)
46.Be4 Dd7
47.Dh6
سياه بازى را واگذار كرد چون
47…. Kf7,48.Bd5+
به طور كلى، فيل مستقر در يك پايگاه مهم، موجب برترى استراتژيكى مى شود از طرف ديگر، فيلى كه تحرك آن با پياده هاى خودى يا دشمن محدود شده باشد، سبب برترى استراتژيكى حريف مى شود.
مسئله اصلى ارزيابى خوب بودن فيل در يك وضعيت مشخص است.نمى توان با روش كلى اين ارزيابى را انجام داد.

نمودار دو

در نمودار ۲ فيل مستقر در خانه g2 فقط خانه h1 را براى مانور در اختيار دارد .ولى نمى توان به هيچ عنوانى آن را فيلى ضعيف به حساب آورد. حتى بسيار هم نيرومند است از يك طرف، در صورت حمله سياه با طرح
….Nh5,....f5
يكى از مدافعان نيرومند شاه خواهد بود. از سويى، اگر سياه از طريق f5 پياده e4 را تحت فشار قرار دهد، نقطه e4
را كنترل خواهد كرد.هم چنين در صورت حمله سفيد از طريق طرح f4 نقطه e4 در كنترل وى خواهد ماند.
در شروع بازى مدرن، معمولاً فيلها ظاهراً محدود و غيرفعال گسترش مى يابند ولى قدرت پوشيده و مكتوم آنها پس از بسط و توسعه بازى بروز مى يابد .قدرت فيل سفيد را در شروع بازيهاى زير مقايسه كنيد:
1.Nf3 d5,2.g3 Nf6,3.Bg2
و
1.e4 e5,2.Nf3 Nc6,3.Bc4
موقعيت فيل در خانه g2 غير فعال به نظر مى آيد، و فيل مستقر در c4 فرصت خلق و ايجاد چند تهديد تاكتيكى را دارد. اما در ادامه بازى است كه فيل g2 قدرت خواهد يافت.

فيل خوب و فيل بد

اگر به نمودار ۳ نظر بيندازيم كاملاً روشن است كه از نظر كمى وضعيت كاملاً برابر است.با وجود اين، سفيد از برترى قابل ملاحضه اى برخوردار است و اين برترى چنان است كه مى تواند در ده حركت آينده بازى را به برد برساند.برترى قاطع سفيد به خاطر وضعيت استقرار فيلهاى طرفين و اسكلت پياده اى موجود در پوزيسيون است.

نمودار سه

فيل d3 سفيد با پياده هاى خودى محدود نشده و مى تواند در جناح شاه و جناح وزير حمله كند، در صورتى كه فيل حريف در خانه c6 با زنجير پياده اى خودى بى تحرك شده و قدرت مانور چندانى ندارد.
ارزش يك فيل معمولاً با قانون زير ارزيابى مى شود: فيل قدرت عمل خوبى دارد اگر با پياده هاى خودى محدود نشده باشد و پياده هاى خودى در خانه هاى مخالف رنگ فيل قرار داشته باشند.اين مسئله زمانى صادق است كه اسكلت پياده اى به راحتى قابل تغيير نباشد.

نمودار چهار

در نمودار‌ ۴ پياده هاى a2 ,b3 ,c2 همرنگ فيل d3 هستند و پياده هاى h4,f6 مخالف رنگ فيل d3 براى سياه مسئله برعكس است. اما سفيد قادر به تغيير مكان پياده هاى جناح وزير است، در صورتى كه پياده هاى f7,h4 سياه وضعيت ثابتى دارند و قادر به تغيير مكان نيستند. در اينجا آنچه خوبى يا بدى فيلها را مشخص مى كند استقرار ثابت پياده ها در جناح شاه است. بنابراين فيل سفيد قويتر از فيل سياه است تغيير ارزش فيلها يك عامل مهم استراتژيكى به حساب مى آيد، و به عنوان يك قانون، هر يك از طرفين بايد سعى در استقرار پياده ها در خانه مخالف رنگ فيل داشته باشد. اين مسئله دستيابى فيل خودى را به خانه هايى كه پياده هاى حريف در آنها همرنگ فيل باشندآسانتر مى كند، و اين پياده ها هدف خوبى براى حمله خواهند بود. زمانى كه پوزيسيون ساده شود و اسكلت پياده اى به صورت ثابت در آيد هر طرف سعى در حفظ فيل بهتر و تعويض فيل نا مطلوبتر دارد.
در وسط بازى هميشه امكان دارد كه با يك سلسله تعويضهاى مناسب به مرحله اى از آخر بازى برسيم كه فيل خوب در مقبل فيل بد داشته باشيم.

نمودار پنج

در نمودار ۵ برونشتاين با مهره سياه عليه نايدروف اين ايده را به كار گرفت.وى با ادامه
1…. B×c3
2.D×c3 De5!
3.D×e5 d×e5

به وضعيتى رسيد كه فيل خوب در مقابل فيل بد پيدا كرد و همين برترى براى به نتيجه رساندن بازى كافى بود. و او توانست بازى را به سود خود خاتمه دهد.قائده فوق در مورد خوب يا بد بودن فيل در بعضى از وضعيتها بايد مورد تجديد نظر قرار بگيرد.نبايد هميشه به صورت جزمى مورد نظر باشد.مثلاً پس از حركات
1.d4 d5,2.c4 c6,3.c×d5 c×d5,4.Nc3 Nc6,5.Nf3 Nf6,6.Bf4 Bf5,
7.e3 e6,
نمىتوان گفت كه فيلهاى مستقر در خانه هاى f4,f5 فيلهاى بدى هستند .هر دو همرنگ پياده هاى بلوكه شده خودى هستند ولى چون در خارج از زنجير پياده اى قرار گرفته اند مسئله متفاوت است. آنها مى توانند قدرت بسيار هم داشته باشند. در يك بازى بين باتوينيك و تريفونوويچ (مسكو هزار و نهصد و چهل و هفت) در همين وضعيت. سياه حركت
8.Db3
سفيد را با
8….Bb4!
پاسخ داد و سپس فيل خوب b4 خود را با اسب c3 تعويض كرد،ولى به علت فعال بودن بقيه سوارهاى سبك خود وضعيت فعالى كسب نمود.
در بازى زير مشاهده خواهيد كرد كه به كارگيرى قانون فيل خوب چگونه موجب دگرگونى تئورى دفاع هندى شاه شد.
سفيد: ساكلاروپولوس
سياه:بولسلاوسكى
هلسينكى ۱۹۵۲
1.d4 Nf6
2.c4 g6
3.Nc3 Bg7
4.e4 o-o
5.Nf3 d6
6.Be2 e5
7.d5 Nb-d7
8.o-o Nc5
9.Nd2 a5
10.Dc2

نمودار شش

زمانى اين پوزيسيون (نمودار ۶ ) به قدرى در بازى استادان ديده مى شد كه آن را وضعيت نرمال مى ناميدند، تا اينكه در قهرمانى شوروى در سال هزار و نهصد و پنجاه پتروسيان با مهره سياه عليه فلور ادامه اى را برگزيد كه با درخشش استراتژيكى فوق العاده اى واريانت سفيد را رد كرد.حركت پتروسيان در اينجا اين بود:
10……Bh6!!
چرا چنين حركتى كه بسيار هم منطقى به نظر مى رسد از ديد تئوريسينهاو بازيكنان دور مانده بود؟ شايد بدين دليل بود كه در بسيارى از شاخه هاى دفاع هندى شاه، فيل سياه g7 چنان تاثيرى بر پوزيسيون دارد كه سفيد اغب سعى در تعويض آن دارد.ولى اين مسئله زمانى است كه سفيد پياده اى در d4 داشته باشد يا سياه حركت e5d4×
را انجام داده باشد.
در چنين حالاتى Bg7 فشار زياد در قطر a1-h8 دارد.ولى حالا كه مركز بسته و پياده ها بلوكه شده اند فيل g7 فيل بد وفيل
c 1 سفيد فيل خوب است.با اين ايده، اكنون كه اسب سفيد در d2 قرار گرفته سياه دست به تعويض مى زند چون پس از آن فيل
c8 وى فيل خوب و فيل و فيل e2 سفيد فيل بد خواهد بود.
11.Nb3 B×c1
12.Ra×c1

در بازى ياد شده بين فلور و پتروسيان، فلور در اينجا حركت
12.N×c5
را انجام داد ولى پس از
12….Bh6
سياه صاحب برترى دو فيل شد.در آن زمان بسيارى از صاحب نظران و تئوريسينها اعتقاد به تعويض فيل داشتند كه حركت
Ra- c11 را پيشنهاد كردند (چنانچه در بازى حاضر مشاهده مىكنيد) . آنها گمان مى كردند كه اين ادامه برتريهايى براى سفيد در بر خواهد داشت (به دليل ضعف قلعه سياه در اثر فقدان فيل g7 ) اما اين نظريه غلط است وسفيد هيچ آتيه و شانسى در جناح شاه ندارد.
12… Nfd7
13.N×c5 N×c5
14.f4
حركت درست، حركت انتظارى
14.Dd2
است. حركت متن خانه e4 سفيد را بسيار ضعيف مى كند.

14….. e×f4
15.R×f4 Dg5
16.Rf-f1 Bd7
17.Rc-e1 Ra-e8
18.Bd3 f5
19.Db1?
بعد از حركت
19.e×f5
سياه پاسخ نيرومند
19…Re3
را در اختيار داشت. حركت بهتر براى سفيد
19.Kh1
بود.

19… f×e4
20.N×e4 N×e4
21.B×e4 R×f1+
22.K×f1 Rf4+
23.Kg1 De5
24.Kf1
تهديد سياه حركت
24….Bf5
بود.

24…. D×h2
25.Bf3 Dh1+
26.Kf2 Dh4+
سفيد بازى را واگذار كرد.

فيلهاى ناهمرنگ

تقريباً اكثر مبتديان با اصطلاح فيلهاى ناهمرنگ آشنايى دارند. ايجاد فيلهاى ناهمرنگ يكى از طرق دستيابى به تساوى در وضعيتهايى است كه بازيكن از نظر كمى در وضع نامطلوبى قرار دارد، چون فيلهاى ناهمرنگ يكى از عوامل نيرومند مساوى كننده بازى هستند.
فيل ناهمرنگ مشكلات بسيارى را در زمينه به ثمر رساندن پياده اضافى يا پياده هاى اضافى براى بازيكنى كه جلو است موجب مىشود.
نمودار هفت

در اين زمينه آخر بازى طراحى شده به وسيله چخوور در نمودار ۷ بسيار آموزنده است.با وجود ۳ پياده اضافى سياه، سفيد قادر است با فيل ناهمرنگ بازى را به تساوى كشاند.
1.Be8! Kc6
(1…Kb4 2.B×d7 Ka3 3.Bf5 Kb2 3.Be6! Ka2 4.Bf7 Ka3 5.Bg6

(بازى مساوى است)
2.Ke2! (2.Bf7? d5)
2…..Bc1(2…Kc7 3.Bf7 b2 3.Bg6
مساوى
3.Kd1 Bb2
4.Ke2 Bd4
5.Kd1 Kd6
6.Bf7! b2
7.Bg6 Kc5
8.Ke2 d5
9.Bf5 Kb4
10.Bg6 Ka3
11.Bb1 Kb3

12.Kd1 Kc3
13.Ke2 Bc5
14.Kd1 d4
15.Ke2 Kb3
16.Kd3
مساوى
نمودار ۸ يكى از پوزسيونهاى مساوى به علت فيلهاى ناهمرنگ است .سياه با وجود اينكه دو پياده اضافه دارد به علت كنترل خانه هاى پيشروى پياده اها به وسيله فيل و شاه حريف قادر به ايجاد پياده رونده نيست و پياده هاى سفيد هم به علت ناهمرنگ بودن با فيل حريف در امنيت كامل قرار دارند.

نمودار هشت

قانون مشهور تساوى با فيلهاى ناهمرنگ: طرف ضعيفتر بايد همه سوارها غير از فيلها را تعويض كند. در وسط بازى فيل ناهمرنگ نوعى برترى به حساب مى آيد و مى تواند در حمله نقش موثرى ايفا كند، زيرا فيل مدافع نمى تواند خانه‌ هايى را كه فيل مهاجم كنترل مىكند محافظت نمايد .مثلاً در نمودار ۹ سياه برترى كمى دارد، ولى در مقابل حمله سفيد به علت فيل ناهمرنگ نمى تواند مقاومت كند.

نمودار ۹

1… Kh8
2.De5 Rg8
3.g6!
و سفيد بازى را مى برد. يا
1… Dd7,2.De5 f6,3.g×f6 Bf7,4.f×g7 Rf-e8,5.Dg3
فيليپ- پاخمان
قهرمانى چكوسلواكى،۱۹۳۵

نمودار ده

در نگاه اول وضعيت نمودار ۱۰ مساوى مى نمايد.پياده ها به صورت قرينه قرار گرفته اند و در ستون e هم تعويض رخها خواهى نخواهى انجام خواهد گرفت. وجود فيلهاى ناهمرنگ ظاهراً دال بر يك آخر بازى مساوى است. اما در واقع وجود همين فيلهاى ناهمرنگ است كه به سفيد شانس برد مى دهد.فيل مستقر در خانه d5 وضعيت فوق العاده نيرومندى دارد، در صورتى كه فيل g7 سياه از اين ويژگى برخوردار نيست .يك عامل مهم ديگر اين است كه سفيد مى تواند مانع انجام تعويض رخها در ستون e گردد كه اين مسئله موجب كسب برترى توسط سفيد مى شود.
29.Re4 Re7
30.Rd-e1 Bf8
(30… Rb-e8 31.D×e8!!)
31.h4 Kg7?
اشتباه قطعى سياه. وى مى خواهد از قرار دادن پياده ها در خانه هاى سفيد اجتناب ورزد و خود را براى انجام حركات h6,g5 آماده مى سازد، اگر چه پس از انجام همين حركات است كه ضعف خانه هاى سفيد ظاهر مى شود. حركت بهتر
31… h5
بود كه شانس يك دفاع موفقيت آميز را به سياه مى داد.

32.h5! Rd8
33.R×e7 B×e7
34.Dd1 Rd6
35.De2 Bf6
36.Kg2 Rd7
37.Df3 Dd6
38.Re4 g5
سفيد تهديد حركت
39.Rf4
را داشت.

39.Df5 h6
40.Re6! f×e6
41.Dg6+ Kf8
42.D×f6+
و سفيد بازى را مى برد.
اين مثال نشان مى دهد كه فيلهاى ناهمرنگ هميشه عامل مساوى كننده نيستند.شايد در آخر بازى تاثير مساوى كننده داشته باشند ولى در وسط بازى نيروى آنها مى تواند عاملى كمك كننده براى بدست آوردن برترى باشد.
منبع: فدراسیون شطرنج جمهوری اسلامی ایران