هنر ومفاهيم ديني


تناورترين درخت هاي کهنسال باغ معارف بشري درسرزمين تو و درکوهپايه هاي مکتب و فرهنگ ديني تو روييده و قد کشيده است و تو با آنکه در سايه اش آرميده و ازميوه اش بهره مي بري ازخود درخت و ريشه هايش غافلي .
پس چه کنيم ؟
مي خواهم بگويم اگر کسي قداست کعبه وحرمت مدينه و الهام بخشي کربلا را بشناسد ، آيا دلباخته پاريس و لندن و مفتون مسکو و واشنگتن و مجذوب ژاپن و سوئد مي شوند ؟ منظور معماري ساختمان و صنعت نيست ؛ محتواي فرهنگي و غناي انديشه است. انتظار است که «فرهنگ مکتبي »خويش را بشناسي با ريشه و تمدن علوم و فرهنگ اسلام ، مانوس و آشنا باشي ، قهرمان ها و چهره هاي دوست داشتني والهام بخش را ازخاک پر برکت ايمان برگزيني ، شجره طيبه اي که ريشه در خاک دارد و شاخه در آسمان ، هر لحظه به بار و برگ مي نشيند و سايه نشينانش را برخوردار مي سازد ، بياييد در سايه سار اين درخت تناور به ژرفاي فرهنگ خودي برسيم .صحبت از حجت الاسلام جواد محدثي است و حوزه ادبيات ديني ، نويسنده اي متعهد و مذهبي که آثار بي بديلش آبشخور جوانان با ايمان و اهل ذوق است . استاد محدثي با آثار بسياري در حوزه ادبيات ديني شناسان همگان است ؛آثار شيوايي که جوانان را شيفته الفاظ عميق خود مي کند . آنچه مي خوانديد بخشي از مقاله ريشه در خاک از همدلي تا همراهي ايشان خطاب به جوانان است . اکنون گفتگوي ما را با ايشان بخوانيد :
از آنجا که دين درهمه ابعاد فکري و عملي مسلمانان نقش دارد همه حوزه ها را در بر مي گيرد. ادبيات ما شامل مباحث متعدد اعتقادي ، کلامي ؛ فضائل ومنقاقب پيامبر (ص) و اهل بيت (ع) صحنه هايي ازتاريخ اسلام مواعظ ،حکم و پند و اندرز و حتي زمينه هاي فقه مي باشد ، همچنين منظومه هايي در اين ادبيات وجود دارد که بر مبناي احکام شرعي و فقهي سروده شده است . درقالب هاي ديگر ادبيات نيز اين تنوع وجود دارد ، درون مايه ادبيات داستاني بسيار متنوع است و از حکايات و تاريخ و بعضي از صحنه هاي تاريخ اسلام گرفته تا مسائل تربيتي اجتماعي و زندگي نامه بزرگان را شامل مي شود .
آثار ادبي با فطرت ما ايراني ها عجين شده است وتأثير پذيري ما از ادبيات فراوان است ؛ افراد بسياري را مي بينيم که از راه ادبيات با معرف و مسائل ديني انس ميگيرند. برخي از افراد ممکن است اطلاعات مستند تاريخي وديني نداشته باشند ؛ ولي مثلا از رهگذر آشنايي با گلستان سعدي وکتا ب هاي مختلف ادبي ديگر در جريان اين مفاهيم قرار بگيرند. گاهي يک شعر دررفتار فرد تاثير بسياري دارد . مجموعه اي از شعرها بر هنجارهاي اخلاقي و اجتماعي يک جامعه تاثير زيادي دارد. برخي مي گويند کلام شاعران مانند کلام پيامبران بوده ،براي مردم حجت است. وقتي يک مفهوم ديني در قالب شعر مطرح مي شود ، مردم آن راقبول مي کنند . نکته مثبتي که وظيفه اهل ادب را هم سنگين مي کند ، اين است که گفته هايشان در اصل به فرهنگ جامعه تبديل مي شود.
هيچ گاه تاکنون ادبيات از نظر کمي و کيفي درقالت مسائل ديني قرار نگرفته است؛ اکنون حجم اينگونه مطالب بسيار است . ويژگي ديگر اين نوع ادبيات اين است که نيروهاي جوان تري در اين عرصه حضور پيدا کرده اند وادبيات ديني از حصار عده اي خاص بيرون آمده و طيف وسيعتري از نيروهاي جوان که خوشبختانه خلاقيت هاي مذهبي خوبي نيز دارند و تعابير و زبان شعري و ادبي شان اثرگذار است دراين مسير قرارگرفته اند. اين مساله اميد و نويدي براي آينده است که آثار بيشتر و بهتري در اين حوزه پديد آيد .
با يک بيان کلي مي توان گفت اگر هنرمند مايه هاي معرفتي و معارف و ديني داشته باشد ، سعي مي کند به هرصورتي اين زاويه ديد دينيرا در آثار ادبي و هنري خودش بروز دهد . بيشترين کمبودهاي ما در عرصه هنر ، نداشتن همين عناصر ديني است که تعدادي از هنرمندان بدون درون مايه ديني به کار هنري مي پردازند. اگر يک هنرمند با مفاهيم ديني آشنا باشد در ساخت يک فيلم ، پديد آوردن يک اثر نقاشي ، ساختن يک آهنگ و سرود از فرهنگ ديني که در فکر و ذهن او جا گرفته است ، استفاده مي کند .
من نثر را بيش از شعر مؤثر مي دانم . به دليل اينکه مخاطبين بيشتري دارد . اگر درصد بگيريم کساني که به شعر رغبت نشان مي دهند دايره شان محدود تر است تا کساني که آثار مکتوب غير شعري را مورد توجه قرار مي دهند ؛ به همين دليل اگرچه سابقه شعر گفتن من بيشتر از نويسندگي است ؛ اما بيشتر به نوشتن توجه دارم. نثر ادبي با ويژگي هاي خاصي که دارد ، حوزه بيشتري از مخاطبين را در بر مي گيرد و مسؤوليت نويسنده در اين حوزه بيشتر است.
درشعر از اشعار سعدي وصائب تبريزي بهره بيشتر مي برم. شاخه هاي ديگر ادبيات آنچنان که فکرمي کنيد مطالعه ادبي نداشتم که گزينشي بکنم و يا ترجيح بدهم ؛ اما به دليل ذوقي که به ادبيات داشتم ازهمان کودکي با آثار ادبي ارتباط پيدا کردم ؛ ولي اينطور که بخواهم دسته بندي کنم و آثاري را نام ببرم نبوده است.
جوانان دو طيف هستند ،يک عده جوانان معمولي که به آثار مذهبي گرايش معمولي دارند ؛ولي عده اي ديگر از يک شناخت وذوق وظرافت ويژه اي برخوردار هستند ؛ طبيعتا اين عده در بين آثار ديني و ادبي مي روند به سراغ آثاري که ويژگي خاصي مثل سبک قلم يا نگاه نو يا جنبه کاربردي و متناسب با نظر آنها داشته باشد . من سعي کرده ام در آثار خود اين ويژگي را مورد نظر قرار دهم ؛ به طوري که نثر متکلف و دشواري نبوده ، در عين حال که ساده است از ظرافتهاي خاص ادبي نيز برخوردار مي باشد.
منبع:مجله زائر 143