بنیامین برادرِ یوسف
در کتاب مقدس، بنیامین پسر یعقوب و راحیل معرفی شده، اما نام وی در سورهی یوسف ذکر نشده است. از هجده شخصیت اصلی این سوره، فقط نام یوسف به صراحت بیان شده است. با این حال، هویت بنیامین مشخص است
نویسنده: آنتونی هِرل جونز
مترجم: حسن رضایی
مترجم: حسن رضایی
در کتاب مقدس، بنیامین پسر یعقوب و راحیل معرفی شده، اما نام وی در سورهی یوسف ذکر نشده است. از هجده شخصیت اصلی این سوره، فقط نام یوسف به صراحت بیان شده است. با این حال، هویت بنیامین مشخص است و حضور او در این داستان نمونهای از کارآیی خصلت ارجاعی بلاغت قرآن است.
در این موقعیتها به بنیامین اشاره شده است: وقتی برادران شکایت میکنند که «یوسف و برادرش [بنیامین] نزد پدرمان از ما دوست داشتنیترند» (یوسف: 8)؛ وقتی نقشه میکشند تا خود را از او خلاص کنند؛ وقتی یوسف پس از استقرار در مصر و در حین دادن غله به برادرانش به آنان دستور میدهد: «برادر پدری خود را نزد من آورید» (یوسف: 59)؛ وقتی در مراجعتشان به کنعان به یعقوب میگویند: «ای پدر! پیمانه از ما منع شد. برادرمان را با ما بفرست» (یوسف: 63)؛ وقتی یعقوب به آنان پاسخ میدهد: «آیا همانگونه که شما را پیش از این بر برادرش امین گردانیدم بر او امین سازم؟» (یوسف: 64)؛ و در موافقت توأم با اکراه یعقوب، «هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا با من با نام خدا پیمان استواری ببندید که حتماً او را نزد من باز آورید» (یوسف: 66). از طریق بنیامین است که یوسف برای اولین بار به برادرانش اعمال قدرت میکند (یوسف: 59) از طریق بنیامین است که یعقوب پسران دیگرش را میآزماید تا پایبندی آنها به عهدشان را محک بزند. کشف جام در کولهبار بنیامین در آیهی 76 یوسف نقشی محوری دارد. واکنش برادران به دستگیری او نشان میدهد که آنها به عهدشان پایبندند (یوسف: 78 و 80). بنیامین عامل تحول قلبی آنهاست. به علاوه، در بازگشت آنان از مصر هم اشاراتی قرآنی به بنیامین هست، وقتی یوسف بنیامین را به کناری میکشد و به او میگوید «من برادر تو هستم» (یوسف: 69)؛ وقتی یوسف جامش را در کولهبار برادرش میگذارد (یوسف: 70) که بعد از داخل همان کولهبار بیرون میآید (یوسف: 76)؛ وقتی برادران از عمل او عذرخواهی میکنند و میگویند: «اگر او دزدی کرده، پیش از این نیز برادرش دزدی کرده است» (یوسف: 77)؛ وقتی برادران از یوسف تقاضا میکنند تا یکی از آنان را به جای بنیامین نگاه دارد، چرا که او «پدری پیر سالخورده دارد» (یوسف: 78)؛ و پاسخ یوسف را میشنوند که «پناه به خدا، که جز آن کس را که کالای خود را نزد وی یافتهایم بازداشت کنیم» (یوسف:79). افزون بر اینها، وقتی آنها به کنعان باز میگردند تا به پدر خویش بگویند: «پدر، پسرت دزدی کرده» (یوسف: 81)؛ و یعقوب بانگ برمیآورد که «امید که خدا همهی آنان را به سوی من [باز] آورد» (یوسف:83)؛ و به آنان دستور میدهد که «بروید و از یوسف و برادرش جستوجو کنید» (یوسف: 87). بالاخره، پس از بازگشت آنها به مصر و به نزد یوسف، او از ایشان میپرسد که «آیا دانستید، وقتی که نادان بودید، با یوسف و برادرش چه کردید؟» (یوسف: 89)؛ و پس از پاسخ با شک و تردید آنها اعلام میکند: «[آری] من همان یوسفم و این برادر من است» (یوسف: 90).
هر کدام از ارجاعات قرآن به بنیامین در پیشبرد روایت نقشی برعهده دارند و طرفه اینجاست که این ایفای نقش به سبب گفتهها یا اعمال او نیست، بلکه صرفاً به سبب رابطهی او با یوسف است. حسادت به بنیامین و نیز به یوسف است که حوادث داستان را به پیش میبرد (یوسف: 8). از طریق بنیامین است که یوسف برای اولین بار به برادرانش اعمال قدرت میکند (یوسف: 59) از طریق بنیامین است که یعقوب پسران دیگرش را میآزماید تا پایبندی آنها به عهدشان را محک بزند. کشف جام در کولهبار بنیامین در آیهی 76 یوسف نقشی محوری دارد. واکنش برادران به دستگیری او نشان میدهد که آنها به عهدشان پایبندند (یوسف: 78 و 80). بنیامین عامل تحول قلبی آنهاست. دستور یعقوب به پسرانش برای جستوجوی یوسف و برادرش (یوسف: 87) به گرهگشایی روایت منتهی میشود و این زمانی است که یوسف هویت خویش را بر آنان آشکار میکند (یوسف: 90). به این ترتیب، تنشهایی که این داستان را به مرتبهای ادبی میرسانند، برطرف میشوند و بدینسان درسهای اخلاقی سوره تصدیق میشوند.
رابطهی برادرانه و صمیمی بنیامین و یوسف ترجیعبند این قصهی قرآنی است. برادران به یوسف و «برادر» او حسد میورزند؛ یعقوب از برادران میپرسد که آیا میتواند بنیامین را به آنها بسپارد همانگونه که «برادر» بنیامین یوسف را به آنها سپرد (یوسف: 64)؛ وقتی یوسف هویت خود را نزد بنیامین فاش میکند به او میگوید: «من برادر تو هستم» (یوسف: 69)؛ جام یوسف در «کوله بار برادرش» گذاشته و پیدا میشود (یوسف: 70 و 76)؛ عذرخواهی برادران از سرقت ادعایی بنیامین این است که او نیز «برادر»ی داشت که دزدی میکرد، یعقوب پسرانش را به مصر بازمیگرداند تا به جستوجوی یوسف و برادر او بروند؛ هنگام بازگشت، یوسف از آنان این سئوال را میپرسد که «آیا میدانید با یوسف و برادرش چه کردید؟» و هنگام افشای هویت خود میگوید: «[آری]، من یوسفام و این برادر من است».
در سنت تفسیری مسلمانان این عناصر داستان شاخ و برگ بسیار یافتهاند. مفسران قرآن هیچ مشکلی در بازشناسی بنیامین ندارند و اشاره میکنند که راحیل، مادر او، هنگام زایمان مرد. در متون تفسیری قرآن و همچنین در گونهی ادبی موسوم به «قصص الانبیاء» عناصری از داستان اصلی قرآنی شاخ و برگ مییابند که بر نقش مثبت بنیامین تأکید دارند و حاکی از عشق این دو برادر به هماند. سنت عرفانی متأخر، با الهام از صمیمیت این دو برادر، عشق یوسف به بنیامین را استعارهای از عشق ازلی خداوند به گنهکاران میدانند.
منابع تحقیق :
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
ترجمهی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.
در این موقعیتها به بنیامین اشاره شده است: وقتی برادران شکایت میکنند که «یوسف و برادرش [بنیامین] نزد پدرمان از ما دوست داشتنیترند» (یوسف: 8)؛ وقتی نقشه میکشند تا خود را از او خلاص کنند؛ وقتی یوسف پس از استقرار در مصر و در حین دادن غله به برادرانش به آنان دستور میدهد: «برادر پدری خود را نزد من آورید» (یوسف: 59)؛ وقتی در مراجعتشان به کنعان به یعقوب میگویند: «ای پدر! پیمانه از ما منع شد. برادرمان را با ما بفرست» (یوسف: 63)؛ وقتی یعقوب به آنان پاسخ میدهد: «آیا همانگونه که شما را پیش از این بر برادرش امین گردانیدم بر او امین سازم؟» (یوسف: 64)؛ و در موافقت توأم با اکراه یعقوب، «هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا با من با نام خدا پیمان استواری ببندید که حتماً او را نزد من باز آورید» (یوسف: 66). از طریق بنیامین است که یوسف برای اولین بار به برادرانش اعمال قدرت میکند (یوسف: 59) از طریق بنیامین است که یعقوب پسران دیگرش را میآزماید تا پایبندی آنها به عهدشان را محک بزند. کشف جام در کولهبار بنیامین در آیهی 76 یوسف نقشی محوری دارد. واکنش برادران به دستگیری او نشان میدهد که آنها به عهدشان پایبندند (یوسف: 78 و 80). بنیامین عامل تحول قلبی آنهاست. به علاوه، در بازگشت آنان از مصر هم اشاراتی قرآنی به بنیامین هست، وقتی یوسف بنیامین را به کناری میکشد و به او میگوید «من برادر تو هستم» (یوسف: 69)؛ وقتی یوسف جامش را در کولهبار برادرش میگذارد (یوسف: 70) که بعد از داخل همان کولهبار بیرون میآید (یوسف: 76)؛ وقتی برادران از عمل او عذرخواهی میکنند و میگویند: «اگر او دزدی کرده، پیش از این نیز برادرش دزدی کرده است» (یوسف: 77)؛ وقتی برادران از یوسف تقاضا میکنند تا یکی از آنان را به جای بنیامین نگاه دارد، چرا که او «پدری پیر سالخورده دارد» (یوسف: 78)؛ و پاسخ یوسف را میشنوند که «پناه به خدا، که جز آن کس را که کالای خود را نزد وی یافتهایم بازداشت کنیم» (یوسف:79). افزون بر اینها، وقتی آنها به کنعان باز میگردند تا به پدر خویش بگویند: «پدر، پسرت دزدی کرده» (یوسف: 81)؛ و یعقوب بانگ برمیآورد که «امید که خدا همهی آنان را به سوی من [باز] آورد» (یوسف:83)؛ و به آنان دستور میدهد که «بروید و از یوسف و برادرش جستوجو کنید» (یوسف: 87). بالاخره، پس از بازگشت آنها به مصر و به نزد یوسف، او از ایشان میپرسد که «آیا دانستید، وقتی که نادان بودید، با یوسف و برادرش چه کردید؟» (یوسف: 89)؛ و پس از پاسخ با شک و تردید آنها اعلام میکند: «[آری] من همان یوسفم و این برادر من است» (یوسف: 90).
هر کدام از ارجاعات قرآن به بنیامین در پیشبرد روایت نقشی برعهده دارند و طرفه اینجاست که این ایفای نقش به سبب گفتهها یا اعمال او نیست، بلکه صرفاً به سبب رابطهی او با یوسف است. حسادت به بنیامین و نیز به یوسف است که حوادث داستان را به پیش میبرد (یوسف: 8). از طریق بنیامین است که یوسف برای اولین بار به برادرانش اعمال قدرت میکند (یوسف: 59) از طریق بنیامین است که یعقوب پسران دیگرش را میآزماید تا پایبندی آنها به عهدشان را محک بزند. کشف جام در کولهبار بنیامین در آیهی 76 یوسف نقشی محوری دارد. واکنش برادران به دستگیری او نشان میدهد که آنها به عهدشان پایبندند (یوسف: 78 و 80). بنیامین عامل تحول قلبی آنهاست. دستور یعقوب به پسرانش برای جستوجوی یوسف و برادرش (یوسف: 87) به گرهگشایی روایت منتهی میشود و این زمانی است که یوسف هویت خویش را بر آنان آشکار میکند (یوسف: 90). به این ترتیب، تنشهایی که این داستان را به مرتبهای ادبی میرسانند، برطرف میشوند و بدینسان درسهای اخلاقی سوره تصدیق میشوند.
رابطهی برادرانه و صمیمی بنیامین و یوسف ترجیعبند این قصهی قرآنی است. برادران به یوسف و «برادر» او حسد میورزند؛ یعقوب از برادران میپرسد که آیا میتواند بنیامین را به آنها بسپارد همانگونه که «برادر» بنیامین یوسف را به آنها سپرد (یوسف: 64)؛ وقتی یوسف هویت خود را نزد بنیامین فاش میکند به او میگوید: «من برادر تو هستم» (یوسف: 69)؛ جام یوسف در «کوله بار برادرش» گذاشته و پیدا میشود (یوسف: 70 و 76)؛ عذرخواهی برادران از سرقت ادعایی بنیامین این است که او نیز «برادر»ی داشت که دزدی میکرد، یعقوب پسرانش را به مصر بازمیگرداند تا به جستوجوی یوسف و برادر او بروند؛ هنگام بازگشت، یوسف از آنان این سئوال را میپرسد که «آیا میدانید با یوسف و برادرش چه کردید؟» و هنگام افشای هویت خود میگوید: «[آری]، من یوسفام و این برادر من است».
در سنت تفسیری مسلمانان این عناصر داستان شاخ و برگ بسیار یافتهاند. مفسران قرآن هیچ مشکلی در بازشناسی بنیامین ندارند و اشاره میکنند که راحیل، مادر او، هنگام زایمان مرد. در متون تفسیری قرآن و همچنین در گونهی ادبی موسوم به «قصص الانبیاء» عناصری از داستان اصلی قرآنی شاخ و برگ مییابند که بر نقش مثبت بنیامین تأکید دارند و حاکی از عشق این دو برادر به هماند. سنت عرفانی متأخر، با الهام از صمیمیت این دو برادر، عشق یوسف به بنیامین را استعارهای از عشق ازلی خداوند به گنهکاران میدانند.
منابع تحقیق :
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
ترجمهی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}