بو/ قوه بویایی در آیات قرآن
رایحههای هم خوشایند و هم ناخوشایند که با قوهی بویایی درک میشوند. در مقابل ارجاعات بسیار به حواس شنوایی و بینایی (نک. دیدن و شنیدن) به ندرت در قرآن به حس بویایی اشاره شده است. دو واژه از ریشه ر و ح
نویسنده: مانوئلا مارین
مترجم: امیر مازیار
مترجم: امیر مازیار
رایحههای هم خوشایند و هم ناخوشایند که با قوهی بویایی درک میشوند. در مقابل ارجاعات بسیار به حواس شنوایی و بینایی (نک. دیدن و شنیدن) به ندرت در قرآن به حس بویایی اشاره شده است. دو واژه از ریشه ر و ح در اینباره به کار رفتهاند؛ «ریح» و «ریحان». «ریح» تقریباً همیشه به معنای «باد» است (نک. هوا و باد)، به جز در یک مورد (یوسف: 94) که گفته میشود پدر یوسف بوی (ریح) پسر خود را در پیراهنی که برادران یوسف برای او آوردند درک کرد. اما واژهی «ریحان» در آیهی 12 رحمن در زمینهی وصف آفرینش خداوند به کار رفته است: «میوهها و نخلها با خوشههای غلافدار و دانههای پوستدار و گیاهان خوشبو (ریحان)» (رحمن: 11-12). بوی خوش، که مشخصهی گیاهانی همچون سلطان الریاحین یا ریحان است (نک. Lane, s.v. rayhan). در اینجا از جمله مواهب خدا به بشر تلقی شدهاند. البته عطرهای گیاهی در ارجاعات مکرر قرآن به باغهای بهشت غایباند، در حالی میتوان اشاره به بوهای دیگر و گرانبهاتر را یافت. در متون زندگینامهای مربوط به زینب، دختر پیامبر، محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان مرگ توصیه میکند که زینب جسد او را شستوشو دهد. در این شرحها آمده است که جسد پیامبر با کافور شستوشو داده شد (نک. بخاری هرچند قرآن از واژههای معمول عربی برای اشاره به بوی خوش، مانند «طیب» یا «عطر»، استفاده نکرده، اما اشاره شده است که در بهشت «نیکان از جامی مینوشند که آمیزهای از کافور دارد» (انسان: 5) و «از بادهای مُهر شده نوشانده شوند که مُهر آن مشک است» (مطففین: 25-26). در منابع حدیثی، کافور که از درخت کافور به دست میآید، مکرراً در زمینهی مراسم خاکسپاری به کار رفته است. در متون زندگینامهای مربوط به زینب، دختر پیامبر، محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان مرگ توصیه میکند که زینب جسد او را شستوشو دهد. در این شرحها آمده است که جسد پیامبر با کافور شستوشو داده شد (نک. بخاری، صحیح، 316/1-317).
در فرهنگ اسلامی، مشک، عطری که از فرآوردههای حیوانی به دست میآید، معمولاً بنابر سنت، بهترین و گران قیمتترین عطرها تلقی شده است؛ در منابع حدیثی آمده است که معمولاً پیامبر سر خود را با مشک معطر میکرد. همچنین در منابع حدیثی آمده است که ماسهی رودخانههای بهشت از مشک است. خاستگاه مشک و کافور، که در دورهی باستان شناخته نبودهاند، شرق آسیا است. اندکی پیش از ظهور اسلام، گزارشهایی از آنها در دورهی ساسانی و بیزانسی در دست است. در شعر عربی پیش از اسلام، از مشک سخن رفته است، چنانکه در اشعار امرؤ القیس حضور دارد. حضور مشک در قرآن به این عطر شأن خاصی در میان دیگر رایحهها داده و بر کیفیت معطر بودن آن صبغهای دینی افزوده است. مشک و کافور برای استفادههای دارویی و در مطبخ مجلل و جهانی خلفای عباسی، برای پخت و پز نیز به کار میرفتهاند.
در سطح مصرف عمومیتر، بوی خوش (الریح الطیّب) با استفاده از عطرهای دیگر و ارزانتر به دست میآمد. تحسینی عام نسبت به بهروزی وجود داشت که برآمده از بوها و عطرهای خوش بود. احادیثی مشهور از علاقهی پیامبر به سه چیز در این جهان میگویند: نماز، زن و بوی خوش. عایشه نقل میکند که بوی خوش پیامبر پیش از او دوان بود و مشک و عنبر عطرهای محبوب او بودند. بنابر احادیث، خوشبو ساختن بدن بخشی از بهداشت بدنی محسوب میشود، که شامل استحمام، مسواک دندان، مراقبت از مو و ... میشود. در عین اینکه استعمال بوی خوش برای مردان و زنان پذیرفته شده است، اما در بسیاری از احادیث از زنان خواسته میشود که از استعمال بوی خوش در خانه یا خارج از آن خودداری کنند، مگر آنکه برای خوشایند شوهرانشان باشد.
منابع تحقیق :
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1390)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.
در فرهنگ اسلامی، مشک، عطری که از فرآوردههای حیوانی به دست میآید، معمولاً بنابر سنت، بهترین و گران قیمتترین عطرها تلقی شده است؛ در منابع حدیثی آمده است که معمولاً پیامبر سر خود را با مشک معطر میکرد. همچنین در منابع حدیثی آمده است که ماسهی رودخانههای بهشت از مشک است. خاستگاه مشک و کافور، که در دورهی باستان شناخته نبودهاند، شرق آسیا است. اندکی پیش از ظهور اسلام، گزارشهایی از آنها در دورهی ساسانی و بیزانسی در دست است. در شعر عربی پیش از اسلام، از مشک سخن رفته است، چنانکه در اشعار امرؤ القیس حضور دارد. حضور مشک در قرآن به این عطر شأن خاصی در میان دیگر رایحهها داده و بر کیفیت معطر بودن آن صبغهای دینی افزوده است. مشک و کافور برای استفادههای دارویی و در مطبخ مجلل و جهانی خلفای عباسی، برای پخت و پز نیز به کار میرفتهاند.
در سطح مصرف عمومیتر، بوی خوش (الریح الطیّب) با استفاده از عطرهای دیگر و ارزانتر به دست میآمد. تحسینی عام نسبت به بهروزی وجود داشت که برآمده از بوها و عطرهای خوش بود. احادیثی مشهور از علاقهی پیامبر به سه چیز در این جهان میگویند: نماز، زن و بوی خوش. عایشه نقل میکند که بوی خوش پیامبر پیش از او دوان بود و مشک و عنبر عطرهای محبوب او بودند. بنابر احادیث، خوشبو ساختن بدن بخشی از بهداشت بدنی محسوب میشود، که شامل استحمام، مسواک دندان، مراقبت از مو و ... میشود. در عین اینکه استعمال بوی خوش برای مردان و زنان پذیرفته شده است، اما در بسیاری از احادیث از زنان خواسته میشود که از استعمال بوی خوش در خانه یا خارج از آن خودداری کنند، مگر آنکه برای خوشایند شوهرانشان باشد.
منابع تحقیق :
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1390)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}