7 تیر 1388 / 5 رجب 1430 / 28 ژوئن 2009
7 تیر 1388 / 5 رجب 1430 / 28 ژوئن 2009
7 تیر 1388 / 5 رجب 1430 / 28 ژوئن 2009 |
|
|
|
|
|
|
طارق بن زياد فرمانده سپاه اسلام به مكاني رسيد كه بعدها جَبَلُ الطّارق ناميده شد. طارق با سپاهي متشكل از7000هزارجنگجو عازم اسپانيا شده بود. سُردريك شاه اسپانيا پس ازشنيدن خبرپيشروي مسلمانان سپاهي شامل100000هزارسربازبراي مقابله راهي جنوب كرد. دوسپاه دربرابرهم صف آرايي كردند و مسلمانان برغم عده كمتربه پيروزي رسيدند. اين پيروزي درمدت كمترازچهارروز بدست آمد بعد ازآن مسلمانان به پيشروي خود ادامه دادند و به طرف شمال حركت كردند و شهرقُرطُبه را فتح كردند. طارق سپس آهنگ شرق كرد، بعد ازفتح مُرسيه و حركت به طرف طُلَيطَلِه، فرمان موسي بن نصيربه طارق رسيد كه به او دستورعقب نشيني و قطع فتوحات را داده بود. بدين ترتيب طارق بن زياد آهنگ بازگشت كرد. |
اِبن سِكّيت دانشمند لغت شناس و نحوي ايراني تبارو شيعه مذهب بدستورمتوكل خليفه عباسي شهيد شد. ابن سِكّيت دريكي ازشهرهاي خوزستان بدنيا آمد؛ سپس همراه خانواده به بغداد رفت و رفته رفته عالمي مشهورشد. متوكل ابتدا او را براي تربيت دو فرزندش به دربارفراخواند. اما پس ازآگاهي ازعلاقه ابن سكّيت به علويان و شيعه بودن او بر وي خشم گرفت و به علت علاقه ابن سكّيت به امام علي(ع) و خاندانش او را به مرگ محكوم كرد. ازابن سكّيت آثاري با ارزش به يادگارمانده است كه « اِصلاحُ المَنطِق درباب لغت، اَلاَلفاظ درباره واژگان متشابه و اَلاَضداد درباره معاني متضاد كلمات» ازآن جمله اند. |
اَبوعلي عَبدُ الله بن بناء دانشمند علوم قرآني، محدث و فقيه عاليقدر مسلمان دارفاني را وداع گفت. ابن بناقرائات هفتگانه، فقه و حديث را ازاستاداني چون ابوالحسن حُمامي آموخت. او به تحقيق و مطالعه علاقه وافرداشت و علاوه برعلوم ديني درزمينه هاي علوم تاريخ، حديث، كلام، لغت و شرح احوال نيز تحقيقات جامعي كرد و دراين زمينه ها صاحب آثارمتعددي است. اما درحال حاضر فقط سه اثرخطي ازابن بناء موجود است كه دركتابخانه ظاهريه دمشق نگهداري مي شود يادداشتهاي روزانه ابن بنا ب خط خودش كه جزئي ازكتاب تاريخ اوست ازجمله اين آثاراست. |
ابوعلي عبداللَّه بن بَنّاء، دانشمند علوم قرآني، محدث و فقيه مسلمان، از محققان در زمينههاي تاريخ، اخلاق، حديث، كلام و لغت بود و تاليفات متعددي از خود به جاي گذارد. تعداد تاليفات ابن بنّاء را تا 150 جلد ذكر كردهاند كه البته تنها سه اثر او به صورت نسخهي خطي در كتابخانههاي بزرگ دمشق نگهداري ميشود. وفات ابن بناء در 85 سالگي واقع شد. |
|
معاهده تاريخي برلين در پايان كنگرهاي به همين نام ميان نمايندگان روسيه ، آلمان ، فرانسه ، انگليس و اتريش به امضاء رسيد . كنگره برلين به خواست بسيمارك صدر اعظم وقت آلمان تشكيل شد و نتايج قابل ملاحظهاي براي آن كشور بدنبال داشت . با اين معاهده به قدرت سياسي و نظامي آلمان به اوج خود رسيد . همچنين تأثير اين معاهده در جنگهاي جهاني اول و دوم بسيار عميق و در خور توجه داشت . |
|
|
از نيمه دوم قرن نوزدهم، اگرچه جنگهاي پراكندهاي در سطح جهان ميان كشورهاي مختلف ادامه داشت، اما توليد و انباشت سلاح، سازماندهي ارتشها، شكلگيري قدرتهاي افزونخواه و عقايد و افكار توسعهطلبانه باعث شد تا در دوره صلح مسلح، جهان در انتظار فاجعهاي جهاني قرار بگيرد اين فاجعه با حادثهاي به ظاهر كم اهميت آغاز شد. در 28 ژوئن 1914م فرانتِس فردينانْدْ، وليعهد اتريش و همسرش توسط يك دانشجوي صرب در جريان سفر اين دو به شهر سارايوو ترور و به قتل رسيدند. به دنبال اين حادثه، دولت اتريش خواستار دخالت مستقيم در بازجويى و ساير مراحل پرونده اين قتل شد. دولت صربستان از توطئه قتل وليعهد اتريش اطلاع نداشت ولي متهم به شركت در اين توطئه شد و دولت اتريش ضمن آمادگي براي يك تهاجم نظامي به صربستان، روز 23 ژوئيه 1914م اولتيماتوم شديد اللحني به دولت صربستان فرستاد. صربستان براي جلوگيري از وقوع جنگ، قسمت اعظم شرايطي را كه اتريش در اولتيماتوم خود عنوان كرده بود پذيرفت ولي اتريش كه قصد تصرف صربستان و دفع خطر نهضتهاي اسلاوْهاي جنوبي را داشت پاسخ صربستان را قانع كننده تشخيص نداد. به همين بهانه، اتريش يك ماه بعد از ترور وليعهد و 5 روز پس از اولتيماتوم، در 28 ژوئيه 1914م بهصربستان حمله كرد و از ماه اوت همان سال، با حمايت آلمان از اتريش و حمله ارتش آلمان به بلژيك، جنگ جهاني اول، رسماً آغاز شد. (ر.ك: 28 ژوئيه) |
با شكست آلمان و متحدان آن در جريان جنگ جهاني اول، مقدمات امضاي قرارداد پايان جنگ و ترك مخاصمه بين طرفهاي درگير مهيا گرديد. كارشناسان مالي و اقتصادي كه پس از پايان جنگ اول جهاني، به حساب هزينهها و خسارات وارده بر كشورهاي متخاصم رسيدگي كرده بودند، خسارات جنگ را بيش از 330 ميليارد دلار برآورد كردند و براي جبران اين خسارت، شرايط سنگيني را بر شكست خوردگان تحميل نمودند. در نهايت، شرايط صلح و غرامت جنگي كشورهاي مغلوب، در كنفرانس صلح پاريس كه از روز 18 ژانويه سال 1919م تا بيستم ژانويه سال 1920م تشكيل شد، تعيين گرديد. اولين و مهمترين قراردادي كه در جريان كنفرانس صلح پاريس، تنظيم و امضا شد پيمان صلح وِرساي بود كه شرايط صلح با آلمان را تعيين ميكرد. هنگام تصويب قرارداد ورساي در كنفرانس صلح پاريس، آلمان به يك كشور جمهوري تبديل شده بود و يك رئيس جمهور سوسياليست در رأس آن قرار داشت. همچنين صدراعظم آلمان نيز يك سوسياليست بود و وقتي كه او از مضمون آن قرارداد اطلاع يافت از مقام خود استعفا داد و هيچ يك از وزيران ارشد آلمان نيز حاضر به امضاي اين قرارداد نشدند. در نتيجه دو عضو درجه دوم دولت آلمان در روز 28 ژوئن 1919م، قرارداد صلح را در كاخ ورساي امضا كردند. با امضاي اين قرارداد در كاخ ورساي در حومه پاريس، جنگ جهاني اول به طور رسمي به پايان رسيد و نمايندگان آلمان، تمامي مفاد قرارداد 440 مادهاي ورساي را پذيرفتند. به موجب اين قرارداد، آلمان متعهد شد كه تعداد افراد ارتش خود را در سقف يكصد هزار نفر حفظ كند، تسليحاتِ خود را كاهش دهد و بخشي از اراضي متصرفاتش را به كشورهاي پيروز مانند فرانسه و انگليس واگذار نمايد. همچنين متفقين، آلمان را به پرداخت مبلغ هنگفتي به عنوان غرامت مجبور كردند. از ديگر مفاد پيمان تاريخي ورساي، تأسيس جامعه ملل بود كه پس از پايان جنگ جهاني دوم به صورت سازمان ملل متحد درآمد. با اين حال، هيچ يك از اين بندهاي قرارداد، در سالهاي بعد، مانع از قدرتگيري مجدد آلمان و آغاز جنگ جهاني دوم نگرديد و دو دهه بعد، دنيا بار ديگر، جنگ جهاني دوم را به خود ديد. |
پس از حمله نيروهاي امريكايى به عراق در 20 مارس 2003م و در پي فروپاشي رژيم بعثي، ابتدا ژنرال گارنر و سپس پل بِرِمِر مسئوليت اداره امور عراق را برعهده گرفتند. اگرچه سقوط صدام حسين مورد استقبال مردم تحت ستم عراق واقع شد، اما آنها حضور نظاميان بيگانه به ويژه اشغالگران امريكايى را پذيرا نشدند. در 13 ژوئيه همين سال، شوراي حكومت انتقالي با 25 عضو درعراق تشكيل شد و اين گروه بر سر طرح انتقال قدرت به يك دولت موقت عراقي تا اول ژوئيه 2004 با پل برمر به توافق رسيدند. شوراي حكومت انتقالي، در 8 مارس 2004م قانون اساسي موقت عراق را به امضاء رسانيد. در همين حال از يك طرف شهرهاي عراق شاهد اعتراضاتِ مردمي نسبت به حضور اشغالگران بود و اين مسئلهاي بود كه حتي مطبوعات امريكايى نيز به آن اذعان داشتند و از طرف ديگر امريكا به خروج از بحران و فرار از باتلاق خود ساخته، ميانديشيد. بنابراين مسئله انتقال ظاهريِ قدرت سرعت بيشتري يافت. در همين راستا در 28 ماه مه 2004م نخستوزير و سه روز پس از آن رئيسجمهور عراق توسط شوراي حكومت انتقالي برگزيده شدند. سرانجام در روز 28 ژوئن 2004م در حالي كه دو روز به زمان تعيين شده براي انتقال رسمي قدرت باقي مانده بود، امريكا در اقدامي ناگهاني قدرت را به صورت رسمي به عراقي واگذار نمود. اگرچه گفته شده است دليل اين كار پيشگيري از عمليات احتمالي مخالفان بوده اما در واقع امريكا در پي فرار از پرداخت هزينههاي بيشتر و فريب افكار عمومي عراق بود. چرا كه در عين حالْ همچنان سرنخ تمامي تصميمات و برنامهريزيها در عراق در اختيار امريكا باقي ماند. انتقال حاكميت به دولت موقت، از موج ناآراميها و اعتراضات مردمي نكاست و اين انتخاب را پيش روي امريكا و ديگر اشغالگران نهاد كه بهترين راه بيرون آمدن از باتلاق عراق، خروج از اين كشور است. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}