نویسنده: پاتریک گَفنی
مترجم: امیر مازیار
چیزی که، اغلب با دشواری، کشیده یا حمل شود. مفهوم بار قریب به پنجاه مرتبه در قرآن، به شکل‌های گوناگون، به کار رفته است و معانی گسترده‌ای را افاده می‌کند که می‌توان آنرا به معانی توصیفی، استعاری و تعلیم اخلاقی تقسیم کرد.
صیغه‌های گوناگون ریشه‌ی ح م ل، به عنوان واژه‌ای برای وصف مادی، اغلب باری را تصویر می‌کنند که حیواناتی نظیر گاو، خر و شتر حمل می‌کنند (یوسف: 72؛ نحل: 7؛ جمعه: 5)؛ همچنین باری که کشتی‌ها حمل می‌کنند (مؤمنون: 22؛ غافر:80) یا به عناصری طبیعی نظیر ابرها مربوط‌اند که حامل باران‌اند (ذاریات: 2). این واژه، معمولاً به صورت مصدر «حَمل»، درباره‌ی فرزندان نیز به کار می‌رود (اعراف: 189؛ حج: 2؛ طلاق: 6). اما موارد استعمال آن محدود به بارهای به وضوح مادی نیست، مثلاً گفته شده که فرشتگان حامل عرش آسمانی‌اند (غافر: 7؛ حاقه: 17).
در معنای استعاری، قرآن بار را به معنای وظیفه‌ای تعمیم یافته به کار می‌گیرد، که معنای آن به زمینه‌ای که در آن به کار می‌رود وابسته است. این معنا به بارهای (أوزار) جنگ (محمد: 4) اشاره دارد یا دو انسان را در مقابل یکدیگر قرار می‌دهد، فردی که در صراط مستقیم حرکت می‌کند و دیگری که باری (کَلّ) است بر راهبر خویش (نحل: 76). واژه‌ی «إصر» که کمتر به کار می‌رود، در یک مورد به باری اشاره دارد که خداوند بر دوش کسانی نهاده که پیمان او را پذیرفته‌اند (آل عمران: 81) و در جای دیگر به باری که پیامبر چون یوغی از دوش کسانی که پیامش را می‌پذیرند برمی‌دارد (اعراف: 157). فقره‌ای دیگر اشاره دارد که زمین «بارهای (أثقال) خود را بیرون خواهد ریخت» (زلزله: 2)، که تصویری آخر زمانی است و بیضاوی (د. حدود700؛ انوار، ذیل آیه) آن را به قبرهایی تفسیر کرده که مردگان خود را بیرون می‌ریزند. به همین سان، در قرآن گفته شده که خداوند سینه‌ی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را گشود و «بار گرانت را از تو برداشتیم، باری که پشت تو را شکست» (انشراح: 2-3)، که ظاهراً به شرایط اضطراب‌آور و آزار دهنده‌ی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در آغاز دعوتش در مکه اشاره دارد. صیغه‌های گوناگون ریشه‌ی ح م ل، به عنوان واژه‌ای برای وصف مادی، اغلب باری را تصویر می‌کنند که حیواناتی نظیر گاو، خر و شتر حمل می‌کنند. در نهایت، بار در تعدادی از عبارات مشابه آمده است که بازتاب تعلیم محوری قرآن در باب مسئولیت اساسی هر فرد نسبت به رشد و کمال دینی و اخلاقی خویش است. آیه‌ی «هیچ باربرداری بار دیگری را برنمی‌دارد» با تغییراتی اندک شش مرتبه (انعام: 164؛ اسراء: 15؛ نور: 54؛ فاطر: 18؛ زمر: 7؛ نجم: 38) در قرآن آمده است و در همه‌ی موارد همراه با اشاراتی مستقیم یا غیرمستقیم، به روز قیامت است. تفسیر جلالین به طور منسجمی توضیح موجزی برای بار (وِزر) در تفسیر این فقرات پیش می‌نهد و آن را معادل «اَثام» یا «ذُنوب»، به معنای گناهان یا خطاها، قرار می‌دهد. به همین‌سان، این دو و دیگر مفسران تأکید دارند که این امر به مسئولیت تک تک افراد پیشاوری خداوند در کسب پاداش یا عذاب ابدی اشاره دارد.
آموزه‌ی تعلیمی تکرار شونده‌ای در چهارچوب این موضوع به برخورد کافران و مؤمنان اشاره می‌کند که کافران مؤمنان را فرا می‌خوانند که «راه ما را پیروی کنید و ما خطاهای شما را حمل خواهیم کرد». اما قرآن، در پاسخ، نه تنها به دروغ بودن این وعده‌ی کافران اشاره می‌کند، بلکه می‌افزاید که کسانی که با چنین ادعاهایی دیگران را به گمراهی می‌کشانند: «قطعاً بارهای گران خودشان و بارهای گران دیگر را با بارهای گران خود برخواهند گرفت» (عنکبوت: 12-13). این فقره تبصره‌ای را بر این حکم که مسئولیت اخلاقی هر فرد محدود به رفتارهای خود اوست می‌افزاید و بیان می‌کند که کسانی که دیگران را با وعده‌ی تحمل بارهای آنها به گمراهی می‌کشانند جرمی را مرتکب می‌شوند که توبیخی بیش از آنچه رفتار خود آنها سزاوار آن است به همراه دارد.
طبری (د. 310) اشاره می‌کند که این آموزه‌ی ناظر به مسئولیت اخلاقی هر فرد بازتاب اذعان پیامبر به نتایج آزادی فردی بنابر معیارهای اخلاقی است، چنان‌که حکم وی در باب ایمان در اعلان نهایی مشهور او صورت‌بندی شده بود: «دین شما برای خودتان و دین من برای من» (کافرون:6). تعدادی از احادیث در شرح و تفصیل این آیات بیان می‌کنند که هر فرد پس از مرگ مواجهه‌ی عجیبی خواهد داشت که در آن نفسش با مجموعه‌ای از صورت‌های زنده مواجه خواهد شد که برخی زیبا و برخی زشت‌اند و مشخص می‌شود که این صورت‌ها اعمال خوب و بدی‌اند که او در طول مدت حیاتش انجام داده است.
مکاتب تفسیری جدیدتر، نظیر مکاتب تفسیری مودودی و رشیدرضا در قرن بیستم، با عطف نظر به همین آیات، بر برنامه‌ای اصلاحی تأکید کرده‌اند. آنها اشاره می‌کنند که مثلاً منطق جزا و پاداش منحصر شده در فرد بسیاری از وجوه رفتارهای خیرخواهانه‌ی عمومی را نقض می‌کند. آنها به خصوص منتقد مراسم‌های مفصل تدفین و آیین‌های ترحیم بودند که شامل نهاد هدایای وقفی برای حمایت از اعمال مربوط به مقابر و برخی از اعمال و شعائر روحانیون و توسل به عبادات برای شفاعت درگذشتگان است.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1390)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمه‌ی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.