نویسنده: یونس فرهمند

در حالی که شراره‌های جنگ همچنان بین منصوربن سلیمان و فودودی برافروخته بود، ابوسالم ابراهیم بن علی، دیگر مدعی تاج و تخت، در جبل غماره اعلام استقلال کرد و در سال 760ق. خود را به فاس رساند و با وعده و جلب‌نظر نظامیان و سرداران هر دو گروه چون حسن بن عمر و مسعودبن رحو حکومت را به دست گرفت. ابوسالم با هدف تأمین امنیت خود و درباریان، مقر حکومتی‌اش در فاس موسوم به «بلد الجدید» را رها کرد و به فاس قدیم آمد تا با خروج وی، نظامیان به سرپرستی عمربن عبدالله یابانی با همکاری گارسیا بن انطون، فرمانده سپاه مسیحی و محمدبن زرقاء، رئیس نگهبانان، وی را از سلطنت خلع کنند و تاشفین، فرزند ابوالحسن مرینی را در سال 762ق. به حکومت بردارند. ابن خلدون که شخصاً در این کشمکش‌ها حضور داشته، به روشنی از فرصت‌طلبی خود و دیگر خواص در ترک اردوگاه منصوربن سلیمان و پیوستن به ابوسالم پرده برداشته است. (1)
سلطان مرینی با هدف دفع شورش‌های احتمالی، حسن بن عمر فودودی را به مراکش فرستاد تا ولایت آنجا را عهده‌دار شود؛ از سوی دیگر، همه‌ی خویشان و خاندانش را به رنده در اندلس تبعید کرد و نگهبانانی بر آنان گماشت؛ سپس در توطئه‌ای از پیش تعیین شده همه آنها را در دریا غرق کرد. (2) با این همه، این مایه از خشونت نیز نتوانست قدرت و نفوذ مرینیان را در منطقه احیاء کند؛ چه هنوز یک سال نگذشته بود که فودودی از مراکش به تادلا رفت و در پناه آن، اعلام استقلال کرد و در نتیجه سلطان به سختی از او انتقام گرفت و به هلاکت رساند. (3) سپس خود عزم تلمسان کرد و بر شهر استیلاء یافت، اما ابوحموی زیانی به سرعت آن را بازپس گرفت و این‌بار نیز ابوسالم مرینی ناکام ماند. (4)
به نظر می‌رسد سلطان مرینی به جای مقابله با وزرای قدرتمند نظامی و جلوگیری از نفوذ و اقتدار روزافزون آنان، می‌کوشید تا لشکریان را به جنگ با زیانیان تشویق کند؛ این در حالی بود که به هیچ روی از توطئه درباریان در امان نبود. دیری نگذشت که کشمکش میان ابوعبدالله بن مرزوق، خطیب، وزیر و منتفذترین مشاور سلطان با عمربن عبدالله بن علی یابانی بار دیگر وضع داخل فاس را آشفته کرد. ابوسالم با هدف تأمین امنیت خود و درباریان، مقر حکومتی‌اش در فاس موسوم به «بلد الجدید» را رها کرد و به فاس قدیم آمد تا با خروج وی، نظامیان به سرپرستی عمربن عبدالله یابانی با همکاری گارسیا بن انطون، فرمانده سپاه مسیحی و محمدبن زرقاء، رئیس نگهبانان، وی را از سلطنت خلع کنند و تاشفین، فرزند ابوالحسن مرینی را در سال 762ق. به حکومت بردارند. (5)

نمایش پی نوشت ها:
1- همان، ص404.
2- همان، صص404-405.
3- ابن خلدون، همان 410/7؛ سلاوی، 32/4-33.
4- ابن خلدون، همان، 412/7-413؛ سلاوی، 33/4-34.
5- ابن خلدون، همان، 415/7-416.

منبع مقاله :
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سده‌های میانه، تهران: پژوهشکده‌ی تاریخ اسلام، چاپ اول.