نویسنده: یونس فرهمند
 
اعتبار و ارزش منابع حدیثی به جایگاه راویانی بازمی‌گشت که از دوره‌ی تقیید یا کتابت، حدیث را از نسلی به نسل بعد منتقل می‌کردند و با توجه به اهمیت سماع در وثاقت احادیث، ناگزیر محدثین به نگارش آثاری دست زدند تا چگونگی اخذ روایت از مشایخ خود را برای آیندگان معلوم سازند. این نوشته‌ها را در مغرب فهرسه، مشیخه و یا برنامج گویند. پژوهش در برنامه‌نویسی مستلزم بحث در شیوه‌های آموزش اسلامی، به ویژه سماع، قرائت و املاء و نیز اعطاء اجازه‌نامه‌های علمی بود.
دانشمندان علوم دینی به منظور کسب اعتبار و ایجاد اعتماد، با نگارش کتبی که به برنامج نویسی شهرت داشت به ثبت سلسله راویان و مشایخ خود اهتمام می‌ورزیدند. تردیدی نیست که سماع از نخستین شیوه‌هایی بود که جهت آموزش علوم حدیثی، در دوره‌ای که هنوز کتابت احادیث آغاز نشده بود، با هدف جلوگیری از جعل و تحریف در روایات، به وجود آمد؛ (1) با این همه، با ظهور کتابت، املاء و غیره این شیوه از میان نرفت و همچنان سهم در خور توجهی در انتقال دانش‌های مختلف دینی برعهده داشت. در این میان، مستملی (2) یا معید (3) اسامی طلاب حاضر در حلقه درس را همراه با مطالبی که موفق به سماع آن شده بودند، ثبت می‌کرد تا شیخ به هنگام صدور اجازه‌نامه، دقیقاً به قسمت‌های مسموع اشاره و تنها اجازه روایت همان بخش را صادر کند. (4) از این‌رو، دانشمندان علوم دینی به منظور کسب اعتبار و ایجاد اعتماد، با نگارش کتبی که به برنامج نویسی شهرت داشت به ثبت سلسله راویان و مشایخ خود اهتمام می‌ورزیدند. در این‌گونه آثار، غالباً به عنوان کتب و مؤلفان آنها، اسامی مشایخ و راویانی که مؤلف، روایات خود را از آنها گرفته است، به همراه شیوه‌های اخذ آن، چون سماع، قرائت و غیره و نیز سلسله اسناد کتاب یا روایات تا نخستین مؤلف یا راوی و گاه به مکان تدریس و شروع و خاتمه آن اشاره می‌شود. (5)
خلاف برنامج نویسی یا فهرسه‌نگاری معمول در غرب جهان اسلام که ریشه‌ی لغوی هر دو اصطلاح فارسی است، (6) در شرق جهان اسلام نیز آثاری با همین موضوع به رشته تحریر درآمدند که از آنها با عنوان ثَبَت، مَشیخه (7) یا معجم یاد شده است. (8) بدیهی است این آثار به رغم اشتراک موضوع، از نظر شیوه تدوین تا تاریخ پیدایش، گاه با هم متفاوت‌اند. به نظر می‌رسد نخستین دسته از این نوشته‌ها، بدون رعایت هیچ شیوه‌ی تدوینی و صرفاً براساس توالی تاریخی درک روایت از مشایخ، نگارش یافته و هم از این‌رو، بر آنها لفظ «مَشیخه یا مَشیخَه» اطلاق شده است.
در ادوار بعد با هدف دستیابی آسان، این شرح حال‌ها براساس ترتیب الفبایی نام مشایخ تدوین و اصطلاح «معجم» بر آنها اطلاق شد؛ این در حالی بود که در اندلس از همان آغاز به این‌گونه آثار، برنامج می‌گفتند. در قرون اخیر برای نامگذاری این آثار در شرق و غرب جهان اسلام، به ترتیب از ثَبَت (9) و فهرسه استفاده شد و چنین آثاری به شکل گسترده‌ای رواج یافت. (10)
شمار مشیخات یا فهرسه‌های مهم نگاشته شده در دوره ابوالحسن و ابوعنان مرینی، دست کم به بیش از 10 اثر بالغ می‌شود. این آثار از نظر حجم و اهمیت در نوع خود و در مقایسه با ادوار گذشته، منحصر به فرد است. مشهورترین آنها کتاب البرنامج ابن جزی (د.741ق)، فهرسه ابومحمدبن عبدالمهیمن حضرمی (747 ق)، کتاب برنامج وادی آشی (د. 741 ق)، مشیخه ابوعبدالله محمدبن محمدبن احمد قرشی تلمسانی مقّری (د.759)، فهرسه ابوعبدالله محمدبن سعیدبن عثمان اندلسی رعینی (د.778ق)، فهرسه لسان الدین ابن خطیب (م.776ق) فهرسه ابوالعباس احمدبن الشماع مراکشی (د.781ق)، مشیخه ابوعبدالله محمدبن مرزوق عجیسی تلمسانی (د.781) و فهرسه ابن رضوان مالقی فاسی (د.782ق) بود؛ با این همه، از این تعداد تنها شمار معدودی از آنها به چاپ رسیده است. (11)

نمایش پی نوشت ها:
1- برای اطلاع بیشتر از این شیوه، نک: غنیمه، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، صص 235-237.
2- کسی بود که در مجلس حدیث، به عنوان دستیار مملی (محدث)، مطالب او را تکرار می‌کرد و با صدای بلند به گوش حضار می‌رساند. (غنیمه، همان، صص 237-238).
3- معیدان، کسانی بودند که استادان را در کار تدریس یاری و در بازگو کردن و شرح و تفهیم درس با هدف یادگیری بهتر به طلاب کمک می‌کردند. (همو، صص 326-327).
4- محفوظ، مقدمه برنامج، ص5.
5- اهوانی، «کتب برامج العلماء فی الاندلس»، مجله معهد المخطوطات العربیة، ش1، 1955، ص91.
6- برنامج معرب، «برنامه» و فهرسه معرب «فهرست» فارسی است (نک: ابراهیم مصطفی، ص52، ص704).
7- A. Ayalon, Mashyakha, E12, 6/726
8- Ch. Pellat, Fahrasa, E12, 2/744
9- به عنوان نمونه، نک: ابن عمر الشطی، ثبت.
10- حافظ، محمد مطیع، در مشیخة ابی المواهب حنبلی، ص25.
11- اهوانی، همان، همان جا.

منبع مقاله :
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سده‌های میانه، تهران: پژوهشکده‌ی تاریخ اسلام، چاپ اول.