بوی گل ريحانه




وقتى دل سودائى مى رفت به بستانها
بى خويشتنم كردى بوى گل و ريحانها
بوى گل و ريحانها
وقتى دل سودائى مى رفت به بستانها
بى خويشتنم كردى بوى گل و ريحانها
بوى گل و ريحانها
گه نهره زدى بلبل گه جامه دريدى گل
تا ياد تو افتادم از ياد برفت آنها
از ياد برفت آنها
اى مهر تو در دلها وى مهر تو بر لبها
وى شور تو در سرها وى سر تو در جانها
وى سر تو در جانها
تا عهد تو بربستم عهد همه بشكستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پيمانها
نقض همه پيمانها
تا خار غم عشقت آويخته در دامن
كوته نظرى باشد رفتن به گلستانها
رفتن به گلستانها
آنرا كه چنين دردى از پاى دراندازد
بايد كه فرو شويد دست از همه درمانها
بايد كه فرو شويد دست از همه درمانها
گويند مگو سعدى چندين سخن از عشقش
مىگويم و بعد از من
مىگويم و بعد از من
گويند به دورانها
گويند به دورانها
گويند به دورانها

منبع: http://www.4ever.ffh.ir