اي دلاراي روزن زندان

شاعر : مسعود سعد سلمان

ديدگان را نعيم جاويدي اي دلاراي روزن زندان
شب مرا ماه و روز خورشيدي بي‌محاق و کسوف بادي از آنک
فلک مشتري و ناهيدي همه سعدم تويي از آن که مرا
که گذرگاه تخت جمشيدي ور همي ديو بينم از تو رواست
مر مرا کشته بود نوميدي به اميد تو زنده‌ام گرنه