مسیر جاری :
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
ولایت اهلبیت علیهم السلام نقشه راه سعادت
آموزشگاه زبان پردیسان ارائه دهنده دوره های متنوع و مدرن
ترسناک ترین مسیرهای ریلی جهان
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
پنج گوهر درخشان میراث فاطمی
لیفت سینه: جراحی جوانسازی و رفع افتادگی سینهها برای ظاهری جذاب
ترفند افزایش سرعت اینترنت تا 100 برابر
رزرو هتل پارس شیراز برای سفر خانوادگی
نحوه خواندن نماز والدین
چهار زن برگزیده عالم
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
پیش شماره شهر های استان تهران
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
اول گردون ز رنج در تابم کرد
در اشک دوديده زير غرقابم کرد اول گردون ز رنج در تابم کرد
واندر زندان به ناز در خوابم کرد پس بخشش نوساخته اسبابم کرد
گرگل گيرم به دست خاري شده گير هر ابر که بنگرم غباري شده گير
اي دلاراي روزن زندان
ديدگان را نعيم جاويدي اي دلاراي روزن زندان
شب مرا ماه و روز خورشيدي بيمحاق و کسوف بادي از آنک
فلک مشتري و ناهيدي همه سعدم تويي از آن که مرا
اي خروس ايچ ندانم چه کني
نه نکو فعلي و نه پاک تني اي خروس ايچ ندانم چه کني
نه مسلماني و نه برهمني سخت شوريده طريقي است ترا
به همه وقتي پيوسته کني طيلسان داري و در بانگ نماز
گفتم تو مرا مرثيت کني
خويشان مرا تعزيت کني گفتم تو مرا مرثيت کني
در هر هنري تربيت کني فرزند مرا چون برادران
تا قاف پر از قافيت کني يابي به جهان عمر تا که قاف
اي خواجه بوالفرج نکني ياد من
تا شاد گردد اين دل ناشاد من اي خواجه بوالفرج نکني ياد من
هرکس که هست بنده و آزاد من داني که هست بنده و آزاد تو
شادم بدان که هستي استاد من نازم بدان که هستم شاگرد تو
چه کين است با من فلک را به دل؟
که هر روز يک غم کند بيستم چه کين است با من فلک را به دل؟
هوايي همي بيهده زيستم از اين زيستن هيچ سودم نبود
چه گويم از اين عمر بر چيستم؟ اگر مهرباني بپرسد مرا
گردن و گوش غزل و مدح را
بيحد پيرايه و زيور زديم گردن و گوش غزل و مدح را
با فلک سفله بسي سر زديم بيمر با بخت درآويختيم
دست بدين قبضهي خنجر زديم سود نديديم ز نوک قلم
معروفتر از من به جهان نيست خردمند
پس بسته چراام به چنين جايي مجهول؟ معروفتر از من به جهان نيست خردمند
نه مرده و نه زنده نه برکار و نه معزول! نه خفته نه بيدار نه ديوانه نه هشيار
در وفات محمد علوي
خواستم زد به نظم يک دو نفس در وفات محمد علوي
زشت باشد که شعر گويد کس باز گفتم که در جهان پس از او
دريغا جواني و آن روزگار
که از رنج پيري تن آگه نبود دريغا جواني و آن روزگار
اميد من از عمر کوته نبود نشاط من از عيش کمتر نشد
در اين مه که هرگز در آن مه نبود ز سستي مرا آن پديد آمده است