عرفان اسلامی (35) نيّت در آیات و روایات

نویسنده : استاد حسین انصاریان



شرح كتاب مصباح الشريعة ومفتاح الحقيقة

نيّت در قرآن

قرآن مجيد احتمالا در چهار بخش به مسئله نيّت اشاره كرده باشد ، در يك مرحله دعوت مى كند ، كه در تمام برنامه ها قصد و نيّت شما فقط براى خدا باشد ، و جز او منظورى نداشته باشيد ، و مواظبت كنيد كه كليه امور شما فى سبيل و قربةً الى الله باشد .
در قسمت ديگر از نيّت پاك و منظور و مقصود الهى بندگان واقعى خبر مى دهد ، و محصول ذات قلب با عظمت آنان را كه جز نيّت خالصانه چيزى نبوده در آئينه آيات نشان مى دهد .
و در مسئله ديگر به اين نكته اشاره مى كند ، كه آنچه بر دل و سينه و قلب شما مى گذرد خدا نسبت به آن آگاه و حاضر و ناظر است ، اين شماييد كه بايد توجه كنيد در محضر خدا نيّت غير خدايى نداشته باشيد .
و در قسمت ديگر به نيّت هاى غير خدايى و مقاصد ناپاك و آلوده اشاره كرده ، صاحبان آن نيات را ظالم و گمراه دانسته ، و براى آنان عاقبتى جز جهنم معرفى نمى نمايد .
اما آيات قرآن ، كه به طور تقريب به مسايل چهارگانه اشاره كرده است .

نيّت ، فقط براى خدا

( وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ ... ) .
و بكوشيد حق كوشش را در راه بدست آوردن قرب و رضاى خدا ، او شما را برگزيد .
( وَمَا لاَِحَد عِندَهُ مِن نِعْمَة تُجْزَى * إِلاَّ ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الأَعْلَى * وَلَسَوْفَ يَرْضَى ) .
نزد خداوند براى احدى نعمت قابل پاداش نيست * مگر آنچه كه در آن انتخاب خوشنودى و رضاى پروردگار اعلى بود * و هر آينه به اين زودى خوشنودى خود را از برنامه هايى كه براى خاطر خدا انجام داده بود بدست آورد
( وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ) .
در راه خدا و به خاطر خوشنودى حق كارزار كنيد ، كارزار با كسانى كه با شما سر جنگ دارند و از حدود الهى تجاوز نكنيد كه خدا متجاوزان را دوست ندارد .
( فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ) .
سجده كنيد فقط براى خدا و او را بپرستيد .

نيّت پاك و مخلصانه بندگان واقعى

( إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفاً وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ) .
ابراهيم گفت : به درستى كه من توجه كردم و قصد نمودم كسى را كه آسمانها و زمين را آفريد قصدى حق و من از مشركين نيستم .
( وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلاَنِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ )
آنان كه فقط براى جلب خوشنودى حق در راه دين بر تمام مشكلات صبر كردند ، و نماز را به پا داشته و در نهان و آشكار از آنچه به آنان روزى كرديم در راه خدا انفاق كردند ، و با خوبى در دفع بدى بر مى آيند مر آنان راست عاقبت خوشى در سراى ديگر .
( فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ) .
پس حق صاحب قرابت را بده ، و نيز حق از كار افتاده و از راه مانده را ، به آنان واگذار ، براى آنان كه در كارهايشان دنبال جلب رضاى حق هستند آن بهتر است ، و اينان رستگارانند .
( ... وَما آتَيْتُم مِن زَكَاة تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ ) .
آنچه از زكات داديد و از دادن آن رضاى خدا را مى خواهيد ، پس ايشان با اين نيّت فزون كنندگان هستند .
( وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ... ) .
و آنان كه پروردگارشان را در بامداد و شبانگاه بخاطر جلب خوشنودى او مى خوانند از خود مران .
( إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لاَ نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَلاَ شُكُوراً ) .
خاندان طهارت به يتيم و اسير و مسكين گفتند ، ما شما را فقط براى رضاى خدا اطعام كرديم و از شما پاداش نمى خواهيم .
( وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ... ) .
و شكيبا گردان خودت را با كسانى كه خداى خود را در بامداد و شبانگاه به خاطر كسب رضاى او مى خوانند .
( وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ ) .
و سليمان گفت اى پروردگارم به من الهام كن كه شكر نعمت هايى كه بر من و بر والدينم عنايت كردى بجاى آورم ، و توفيق انجام عملى كه تو را راضى كند به من مرحمت فرما ، و به رحمتت مرا در عبادت شايسته داخل كن .
( حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ )( احقاف : 15) .
چون حسين (عليه السلام) به توانايى اش رسيد و در مرز چهل سال قرار گرفت گفت : اى پروردگارم به من بياموز شكر نعمت هايى كه بر من و والدينم عطا كردى ، و اين كه عمل شايسته مورد رضاى تو انجام دهم و شايستگى ده مرا در اولادم ، به درستى كه من به تو بازگشتم و منم از تسليم شدگان در برابر تو .

خداوند از تمام نيّت ها آگاه است .

( وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الأَنَامِلَ مِنَ الغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ )( آل عمران : 119) .
و چون شما را ملاقات كردند ، گفتند ايمان آورديم ، و چون از پيش شما رفتند از شدت خشم سر انگشتان خود گزيدند ، بگو به خشمتان بميريد ، كه خدا به اسرار سينه ها داناست .
( ... وَلِيَبْتَلِيَ اللّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلُِيمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ )( همان : 154) .
و تا خدا آنچه در سينه دارند بيازمايد ، و هرچه در دل دارند پاك و خالص گرداند ، و خدا از راز درونها آگاه است .
( وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُم بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ )( مائدة : 7) .
و ياد كنيد نعمت خدا را كه به شما ارزانى داشت و عهد او را كه با شما استوار كرد ، آنگاه كه گفتيد امر تو را شنيديم و اطاعت تو پيش گرفتيم پس تقواى خدا پيشه كنيد كه خدا به نيات قلبى و انديشه هاى درونى شما آگاه است
( أَلاَ إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخفُوا مِنْهُ أَلاَّ حِينَ يَستَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ )( هود : 5) .
آگاه باشيد كه مافقان روى دلهاى خود را از حق مى گردانند ، و از حضور در پيشگاه رسول و استماع كلام خدا دورى مى جويند ، تا از پيامبر پنهان بمانند ، آگاه باش كه هركه سر در جامه خود به پيچد كه از حق پنهان شود ، خداوند هرچه پنهان و آشكار كنند مى داند ، كه او محققاً بر درون دلها آگاه است .
( وَلَئِن جَاءَ نَصْرٌ مِّن رَّبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ )( عنكبوت : 10) .
و هرگاه نصرت و ظفرى از جانب حق به مؤمنان برسد ، منافقان گويند ما هم با شما بوديم ، آيا خدا بر دلهاى همه عالميان از هركس داناتر نيست ؟!
( إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّماوَاتِ وَالأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ )( فاطر : 38) .
خدا كاملا به غيب آسمانها و زمين آگاه است و به افكار و انديشه دلها نيز عالم و داناست .
( وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ )( ملك : 13) .
و شما سخن به پنهان يا آشكار گوييد در پيش علم حق يكسان است كه خدا بدون شك به اسرار دلها هم داناست .
( قُلْ إِن تُخْفُوا مَا فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمهُ اللّهُ وَيَعْلَمُ مَا فِي السَّماواتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ )( آل عمران : 29)
بگو به اينان : هرچه را در دل پنهان داشته يا آشكار كنيد خدا به همه آگاه است ، او هرچه را در آسمانها و زمين است مى داند ، و خدا بر همه چيز تواناست .

نيّت هاى ناپاك و آلوده

( أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاواتِ وَالأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلاَ نَصِير )( بقره : 107) .
آيا نمى دانند كه پادشاهى آسمانها و زمين مختص خداست و براى شما غير از خدا يار و ياورى نخواهد بود .
( وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِدُ مِنْ دُونِ اللّهِ أَنْدَاداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ )( همان : 165) .
و بعضى از مردم نادان غير خدا را بمانند خدا گيرند ، دوست دارند غير خدا را چنانچه بايد خدا را دوست داشته باشند ، اما آنان كه اهل ايمانند كمال محبت را فقط به الله دارند و اگر فرقه ضد خدا بدانند وقتى كه عذاب خدا را مشاهده كنند ، كه قدرت و توانايى خاص خداست ، از انتخاب غير حق پشيمان شوند و عذاب خدا بسيار سخت است .
( لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلاَ أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَن يَعْمَلْ سُوءاً يُجْزَ بِهِ وَلاَ يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللّهِ وَلِيّاً وَلاَ نَصِيراً )( نساء : 123) .
كار به آمال و آرزوى شما ، و آمال و آرزوى يهود و نصارى درست نشود ، هر آن كه كار بد كند كيفر آن را خواهد ديد و به جز خدا احدى را يار و ياور خود نخواهد يافت .
( قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرّاً وَلاَ نَفْعاً وَاللّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ )( مائدة : 76) .
اى پيامبر به اينان بگو : شما كسى را بجاى خدا مى پرستيد ، كه مالك هيچ سود و زيانى درباره شما نخواهد بود ، خداست مى شنود و به احوال همه داناست .
( قُلْ أَنَدْعُوا مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَيَنْفَعُنَا وَلاَ يَضُرُّنَا ... )( انعام : 71) .
بگو : چرا ما خدا را رها كرده و غير او را كه هيچ قادر به سود و زيان ما نمى باشند هدف و مقصود گرفته و آيا دست دعا بسوى غير او برداريم .
( إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنْتُمْ صَادِقِينَ )( اعراف : 194) .
جز خدا هر آن كس را كه شما مى خوانيد ، در حقيقت همه آنها مثل شما ، بندگانى و اشايى محتاج و فانى اند ، اگر در ادعاى خود راستگوييد از آنها بخواهيد تا حوايج و مشكلات شما را روا كنند .
( أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ )( انبياء : 67) .
اف بر شما باد ، و بر آنچه جز خداى عالم را مى پرستيد ، آيا عقل و انديشه خود را هيچ بكار نمى بنديد ؟!
( ذلكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ )( حج : 62) .
حقيقت اين است كه خداى يكتا همان حق واقعى است ، و هرچه جز او خوانند باطل صرف است ، و علو مقام و بزرگى شأن مخصوص ذات پاك خداست .
در اين زمينه كه : جز او كسى را نخوانيد ، غير او چيزى را به عنوان هدف و مقصد نگيريد ، غير او مالك چيزى از نفع و ضرر نيست ، هرچه جز او را انتخاب كنيد يا بخوانيد باطل صرف است . عبارت براى او جز شرك و ستم به خود چيزى نيست ، آيات فراوانى در قرآن ديده مى شود . با توجه به اين گونه آيات ، كه قدرت ، مالكيت ، حكومت ، قدرت بر نفع و ضرر را از غير حق به كلى سلب مى كند ، جايى براى اين كه انسان به غير او را هدف گرفته و در اعمالش نيّت قرب به غير او را نمايد نمى ماند .
فيض آن مست جام وحدت و آن پشت پا بر هرچه غير حق زده و آن فانى باقى در اين مرحله چنين شور و نوا داشت :
يا رب تهى مكن زمى عشق جام ما *** از معرفت بريز شرابى به كام ما
از بهر بندگيت به دنيا فتاده ايم *** اى بندگيت دانه و دنيات دام ما
چون بندگى نباشد از زندگى چه سود *** از باده چون تهى است چه حاصل زجام ما
با تو حلال و بى تو حرام است عيش ها *** يا رب حلال ساز به لطفت حرام ما
جام مى عبادت تست اين سفال تن *** خون مى شود وليك در اينجا مدام ما
اين جام دل كه بهر شارب محبت است *** بشكست نارسيده شرابى به كام ما
رفتيم ناچشيده شرابى زجام عشق *** در حسرت شراب تو شد خاك جام ما
عيش منقص دو سه روزه سراى دون *** شد رهزن قوافل عيش دوام ما
از ما ببر خبر به بر دوست اى صبا *** آن دوست كو به كام خودست و نه كام ما
احوال ما بگويش و از ماش ياد آر *** وز بهر ما بيار جواب پيام ما
از صدق بندگيت به دل دانه اى فكن *** شايد كه عشق و معرفت آيد به دام ما
بى صدق بندگى نرسد معرفت به كام *** بى ذوق معرفت نشود عشق رام ما
از بندگى به معرفت و معرفت به عشق *** دل مى نواز تا كه شود پخته خام ما
از تار و پود علم و عمل دامى ار تينم *** فيض اوفتد هماى سعادت به دام ما

نيّت در روايات

روايات اسلامى ، هم چون آيات قرآن ، ميدان وسيعى را به مسئله نيّت اختصاص داده اند ، كه لازم است ابتدا به رواياتى كه در غرر الحكم از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل شده اشاره شود :
اَلاَعْمالُ ثَمارُ النِّيّاتِ .
كوشش ها و فعاليت هاى انسان ، محصولات نيات او هستند .
اَلنِّيَّةُ أَساسُ الْعَمَلِ .
نيّت بنيان و پايه عمل است .
إِحْسانُ النِّيَّةِ يُوجِبُ الْمَئُوبَةِ .
نيكى نيّت موجب پاداش نيكوست .
اَلنِّيَّةُ الصّالِحَةُ اَحَدُ الْعِلْمَيْنِ .
نيّت شايسته يكى از دو علم است .
إِسْتَعِنْ عَلَى الْعَدْلِ بِحُسْنِ النِّيَّةِ فِى الرَّعِيَّةِ وَقِلَّةِ الطَّمَعِ وَكَثْرَةِ الْوَرَعِ .
با نيّت خوب و كم كردن طمع ، و پارسائى زياد ، به عدالت در رعيت كمك كن .
إِيّاكَ وَخُبْثَ الطَّوِيَّةِ وَاِفْسادَ النِّيَّةِ وَرُكُوبَ الدَّنِيَّةِ وَغُرُورَ الاَمْنِيَّةِ .
از آلودگى باطن وفاسد كردن نيّت وفرومايگى ومغرور شدن به آرزو بپرهيز .
أَفْضَلُ الذَّخائِرِ حُسْنُ الضَّمائِرِ .
برترين اندوخته ها نيكى باطن هاست .
أَقْرَبُ النِّيّاتِ بِالنَّجاحِ أَعْوَدُها بِالصَّلاحِ .
نزديك ترين نيّت ها به رستگارى ، نيّتى است كه بازگشتش به صلاح بيشتر است .
إِنَّ اللهَ تَعالى يُدْخِلُ بِحُسْنِ النِّيَّةِ وَصالِحِ السَّريرَةِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ الْجَنَّةِ .
خداوند به نيكى نيّت و شايستگى باطن هر كدام از بندگانش را كه بخواهد به بهشت مى برد .
إِنَّ تخليصَ النِّيَّةِ مِنَ الْفَسادِ أَشَدُّ عَلَى الْعامِلينَ مِنْ طُولِ الإِجْتِهادِ .
خالص كردن نيّت از فساد ، بر عمل كنندگان از طول كوشش شديدتر و سخت است .
إِذا فَسَدَتِ النِّيَّةُ وَقَعَتِ الْبَلِيَّةُ .
زمانى كه نيّت فاسد شد ، بلا واقع مى شود .
بِحُسْنِ النِّيّاتِ تَنْجَحُ الْمَطالِب .
با نيات خوب به مطالبت دست مى يابى .
جَميلُ النِّيَّةِ سَبَبٌ لِبُلُوغِ الأَمْنِيَّةِ .
نيكى نيّت سبب رسيدن به آرزوست .
حُسْنُ النِّيَّةِ جَمالُ السَّرائِرِ .
نيكى نيّت ، زيبائى باطن هاست .
رُبَّ عَمَل أَفْسَدَتْهُ النِّيَّةَ .
چه بسا عملى كه نيّت آن را تباه كند .
رُبَّ نِيَّة أَنْفَعُ مِنْ عَمَل .
چه بسا نيّتى كه از عمل با منفعت تر است .
رِزْقُ الْمَرْءِ عَلى قَدْرِ نِيَّتِهِ .
روزى مرد به اندازه نيّت اوست .
سُوءُ النِّيَّةِ داءٌ دَفينٌ .
بدى نيّت مرض پنهانى است .
صَلاحُ الْعَمَلِ بِصَلاحِ النِّيَّةِ .
آراستگى عمل به آراستگى نيّت است .
عَلى قَدْرِ النِّيَّةِ تَكُونُ مِنَ اللهِ الْعَطِيَّةُ .
به اندازه نيّت ، از جانب خدا عطا و بخشش است .
عِنْدَ فَسادِ النِّيَّةِ تَرْتَفِعُ الْبَرَكَةُ .
هنگام فساد نيّت بركت از بين مى رود .
مَنْ لَمْ يُقَدِّمْ اِخْلاصَ النِّيَّةِ فِى الطَّاعاتِ لَمْ يَظْفَرْ بِالْمَثُوباتِ .
كسى كه خلوص نيّت را بر طاعات مقدم ندارد ، به اجر و ثواب دست نمى يابد .
مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ كَثُرَتْ مَثُوبَتُهُ وَطابَتْ عيشَتُهُ وَوَجَبَتْ مَوَدَّتُهُ .
كسى كه نيّتش نيك باشد ، اجرش زياد مى شود ، زندگيش پاك و پاكيزه مى گردد ، و دوستى با او واجب مى شود .
لا عَمَلَ مِمَّنْ لا نِيَّةَ لَهُ .
براى كسى كه نيّت نيست ، عمل نيست .
لا نِيَّةَ لِمَنْ لا عِلْمَ لَهُ .
براى كسى كه دانش و معرفت نيست نيّت نيست .
راستى تا كسى خدا و انبيا و امامان و قيامت و قرآن را نشناسد ، چگونه براى او نيّت به معناى واقعى حاصل مى شود ؟
عَنْ عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (عليه السلام) قالَ : لا عَمَلَ إِلاّ بِنِيَّة (وسائل : 1/33) .
امام چهارم حضرت على بن الحسين (عليه السلام) فرمود : عمل قابل قبول و قابل ارزش نيست مگر با نيّت واقعى همراه باشد .
عَنْ أَميرِالْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) قالَ : قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) : لا قَوْلَ إِلاّ بِعَمَل ، وَلا قَوْلَ وَلا عَمَلَ إِلاّ بِنِيَّة وَلا قَوْلَ وَعَمَلَ وَنِيَّةَ إِلاّ بِاِصابَةِ السُّنَّةِ (همان) .
اميرالمؤمنين (عليه السلام) از پيامبر نقل مى كند ، قول و گفتار نيست مگر به عمل ، و گفتار و كردار نيست مگر با نيّت ، و گفتار و كردار و نيّت نيست مگر اين كه موافق با سنت انجام گيرد .
عَنْ عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (عليه السلام) قالَ : لا حَسَبَ لِقُرَشِىٍّ وَلا عَرَبِىٍّ إِلاّ بِتَواضُع ، وَلا كَرَمَ إِلاّ بِتَقْوى وَلا عَمَلَ إِلاّ بِنِيَّة وَلا عِبادَةَ إِلاّ بِتَفَقُّه (وسائل /33 : 1) .
امام على بن الحسين (عليه السلام) فرمود ، براى قريشى و عربى افتخار جز در تواضع نيست ، كرامت و بزرگوارى براى كسى نمى باشد مگر به خويشتن دارى از گناه ، و عمل نيست مگر به نيّت ، و عبادت نيست مگر به فهم حقايق و توجه به مسائل شرعى .
عَنْ أَبي عَبْدِاللهِ (عليه السلام) قالَ : إِنَّ اللهَ يَحْشُرُ عَلى نِيّاتِهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ (وسائل : 1/34) .
امام ششم (عليه السلام) فرمود : به تحقيق خداوند مردم را در روز قيامت بر اساس نياتشان محضور مى نمايد .
قالَ (صلى الله عليه وآله) : إِنَّما الاَْعْمالُ بِالنِّيّاتِ وَلِكُلِّ امْرِىء ما نَوى ، فَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ اِلَى اللهِ وَرَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ إِلَى اللهِ وَرَسُولِهِ وَمَنْ كانَتْ هِجْرَتُهُ إِلى دُنْيا يُصيبُها أَوْ إِمْرَءَة يَتَزَوَّجُها فَهِجْرَتُهُ إِلى ما هاجَرَ إِلَيْهِ (وسائل : 1/35) .
پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) فرمود : فقط اعمال به نيات بستگى دارد ، و براى هركسى همانست كه نيّت كرده ، پس كسى كه هجرتش به سوى خدا و رسول است ، هجرتش در همان راه خدا و رسول حساب مى شود ، و كسى كه هجرتش به سوى دنياست ، به دنيا مى رسد ، يا هركس براى بدست آوردن همسر هجرت كند ، هجرتش به سوى همان كه نيّت داشته حساب خواهد شد .
وَقالَ (صلى الله عليه وآله) : إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ لا يَنْظُرُ إِلى صُوَرِكُمْ وَأَمْوالِكُمْ وَإِنَّما يَنْظُرُ إِلى قُلُوبِكُمْ وَاَعْمالِكُمْ (وسائل : 1/36) .
و نيز آن حضرت فرمود : خداوند به شكل ها و اموال شما نظر نمى كند ، فقط به دلهاى شما كه ظرف نيّت هاست و اعمال شما توجه مى نمايد .
پيامبر عزيز (عليه السلام) فرمود : عبد اعمال نيكوئى بجا مى آورد ، و ملائكه آن اعمال را در دفتر مهر شده اى به حضرت حق ارائه مى دهند ، خطاب مى رسد ، اين دفتر را بيندازيد ، زيرا صاحبش در اعمالى كه داشته به جلب رضايت من و رسيدن به قرب من كار نداشته ، و نيّتش در اين اعمال براى من نبوده است ، آنگاه به ملائكه خطاب مى رسد ، برايش فلان چيز و فلان چيز را بنويسيد ، عرضه مى دارند ، اين اعمالى كه مى فرمائى در حق او بنويسيم انجام نداده ، خطاب مى رسد ، به درستى كه نيّت كرده ، به تحقيق كه نيّت كرده (محجة البيضاء : 8/103) .
منبع:http://erfan.ir