نواي موسيقي ايراني در ديوان امام خميني (ره)

نويسنده: ابوالفضل حبيبي




در ديوان حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) به قصيده‌اي برمي‌خوريم كه در مدح ولي‌عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و در ايام جواني (ايام تحصيل ايشان در قم) سروده شده است. امام خميني در بيت 15 و 16 اين قصيده، نام چند مقام موسيقي ايراني را آورده است كه در نوع خود نكتة جالب توجهي است:
عشق بلبل كرده گل را در حريم باغ بيتاب
آشكارا گويد از «شهناز» و «شور» و «مهرباني»
قمريك «ماهور» خواند، هدهد «آواز عراقي»
كبك صوت «دشتي» و تيهـو «بيـات اصفهاني» (ص 264 ديوان)
ابتداي قصيده در وصف نوروز و بهاران است و مقامهاي اشاره شده عبارتند از:‌ شور و ماهور كه در رديف موسيقي ايراني دستگاه هستند؛ دشتي كه آواز است و از متعلقات دستگاه شور؛ بيات اصفهان نيز آواز است و منشعب از دستگاه همايون. ...
شهناز گوشه‌اي است از دستگاه شور؛ ‌مهرباني گوشه‌اي است از آواز بيات ترك (زند) كه آوازي است منشعب از دستگاه شور و آواز عراقي يا همان گوشه عراق كه از گوشه‌هاي دستگاه نوا، دستگاه ماهور و آواز افشاري نيز منشعب از دستگاه شور است.
رديف امروزه موسيقي ايراني يادگاري است از آقاعلي‌‌اكبرخان فراهاني كه توسط برادرزاده‌هاي هنرمندش ميرزاعبدالله و ميرزا حسين‌قلي تدوين شده است.
هفت دستگاه: شور، همايون، سه‌گاه، چهارگاه، ماهور، راست پنجگاه و نوا. و پنج يا شش آواز ابوعطا، بيات ترك، دشتي، افشاري و كُردبيات كه از دستگاه شور منشعب‌اند و بيات اصفهان كه از دستگاه همايون انشعاب يافته است.
در شعر كلاسيك فارسي، فراوان از مقامهاي (دستگاههاي) موسيقي ايراني ياد شده است. براي نمونه به اشعار بزرگاني همچون مولانا، حافظ، سعدي، عطار و... بنگريد.
حال اشاره حضرت امام (يك طلبه جوان) به دستگاهها و گوشه‌هاي موسيقي ايراني آيا نشانة آشنائي يك طلبة علوم ديني است كه گرايش به فلسفه و عرفان دارد يا از اين فراتر بوده است.
كم و بيش مي‌دانيم علمايي كه داراي مرتبة بالايي از علوم ظاهري هم بوده‌اند با موسيقي آشنايي كامل داشته‌اند. بطور مثال دانشمند بزرگي چون شيخ بهايي اينگونه بوده و در كشكول توضيحات نسبتاً كاملي دربارة موسيقي عرضه مي‌دارد. بگذريم از اين كه شعرايي كه با موسيقي آشنا بوده‌اند، شعرشان آهنگين‌تر و دلرباتر از ديگر شعراست. نكتة جالب توجه در اين دو بيت، اشاره به دو گوشة شهناز و مهرباني است و اين نشانه اشراف حضرت امام به اجزاي موسيقي رديفي ايراني است.
نواي موسيقي ايراني با جان و دل و زمان و مكان ايرانيان درآميخته است. گوش مردم اين مرز و بوم آشنا به ميزان ربع پرده و ضرباهنگ عرفاني اين نواي افلاكي است. نكتة بسيار مهم در غزليات پير مي زدة جماران، بسامد بالاي واژة طرب و مطرب است. تصور كنيد كه آيا جهان بدون موسيقي امكان‌پذير است؟
در اينجا بيت آخر غزل پرتو خورشيد را به عنوان حُسن ختام اين مقاله به عنوان نشانة علاقة فقيهي عارف‌مشرب و هنرمند به موسيقي، اين هنر جمالي افلاكي، نقل مي‌كنم.
دكّة زُهد ببنديد در اين فصل طرب
كه بگوش دل ما نغمة تار آمد باز
يادش بخير كه گوش طربش به دست مطرب ازل بود و جانش در سماع عشق حضرت دوست. راهش پررهرو باد.
منبع: روزنامه اطلاعات