نگاهی به خوشنویسی در ایران
 
چکیده:
خط شکسته نستعلیق در اوایل قرن یازدهم قمری پدیدار شد و در اواخر دوره‌ی صفوی رواج یافت. این مقاله، که ترجمه‌ای از یکی از مقالات دانشنامه‌ی ایرانیکا است، به بررسی خط شکسته نستعلیق، روند شکل‌گیری آن و نمونه‌هایی از این خط در فرهنگ ایران می‌پردازد.

تعداد کلمات: 1041 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

نویسنده: غلامحسین یوسفی
برگردان: پیمان متین

شکسته نستعلیق- که در اوایل قرن یازدهم ق./ هفدهم م. پدیدار شد و در اواخر دوره‌ی صفوی رواج یافت -پیامش این بود که تفاوت‌هایی در خطّ نستعلیق پدید آورد؛ استفاده‌ی بیشتر از خطّ نستعلیق و در همین راستا نیاز به تندنویسی آن، رفته رفته فرسایشی در این خطّ پدید آورد. تا آنجا که برخی از حروف می‌شکستند و حروف و کلمات جدا، گه گاه به هم می‌چسبیدند. نوشته‌های بازمانده از این ادوار، نشان از تأثیرگذاری شکسته نستعلیق دارد، در حالی که ظاهر شکسته‌ی شده‌ی فرم نستعلیق را نمایش می‌دهد. علاوه بر این، اگر به دست تعلیق‌نویسان می‌افتاد، تا اندازه‌ای ویژگی‌های تعلیق را هم می‌گرفت. محصول این ترکیب، «خطّ شکسته» نامیده شد و نسبت به تعلیق، خواناتر بود و اندک اندک جای خطّ قبلی را گرفت؛ به طوری که در نگارش حکم‌ها و اسناد و بعدها برای کتب مختلف، شعرها، آلبوم‌ها و ... ، مورد استفاده قرار گرفت. رد پای برخی خصوصیات ویژه در خطّ شکسته، باز می‌گردد به برخی قلم‌زدن‌های تفنّنی - که رایج ثلث‌نویسان بود- یا تزئین شکل حروفی که در محقّق و ریحان نگاشته می‌شد و یا به سبک‌های تزئینی نستعلیق (ترسّلی) که در اسناد اداری دوران صفوی و تیموری مورد استفاده قرار می‌گرفت. علاوه بر این، رد پای برخی ترکیبات حروف شکسته، به سبک‌های متفاوتی از خط دیوانی عثمانی برمی‌گردد. (1)

خطّ شکسته، دو شکل اصلی دارد: یکی ساده و واضح و دیگری، شکل پیچیده‌ی آن. دومی را گاهی «خطّ مکاتبه» (خطّ ترسل) می‌نامند. در اولی به عنوان مثال در کار مرتضی قلی خان شاملو (متوفّای 1100 ق./ 1688 -89 م.)، خطّ شکسته، فاقد هماهنگی است و مخلوطی است از تعلیق، نستعلیق، شکسته و شامل ترکیب حروفی است که در پی هم رها شده‌اند (نگاره 1). مرتضی قلی خان شاملو و محمد شفیع هروی حسینی معروف به شفیعا (متوفای 1081 ق./ 1670 -71م.) یعنی پیشگامان خطّ شکسته، کارهای بسیار نفیس و زیبایی در این نوع ارائه کرده‌اند. این خطّ، با کار درویش عبدالمجید طالقانی (متوفای 1185 ق./ 1777 م.)- که فرم مجزّا و معیّنی به خط شکسته داد- به نقطه‌ی اوج هنری خود رسید. هنرجویان و خوشنویسان علاقه مند دیگر، با استفاده از سبک خاصّ درویش - که تا به امروز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد - به طرز چشمگیری، کمک شایانی به رواج این خطّ کرده‌اند. در خطّ شکسته‌ای که درویش پایه‌گذاری کرد، پاره‌ای پیچیدگی‌ها وجود دارد که خواندن آن را تا حدودی مشکل می‌سازد. امّا در کل، کارهای او، بسیار قوی است و ترکیب آن بسیار زیباست. (نگاره 2)

 
نگاره 1. خط شکسته نستعلیق، اثر مرتضی قلی خان شاملو، متوفّای 1059 ق./ 1649 م. (فضائلی، اطلس، ص 609).

نگاره 2. خطّ شکسته نستعلیق، اثر درویش عبدالمجید طالقانی، 1181 ق./ 1767 -68 م.
 
(«غزلی چند از حافظ به خطّ خوشنویسان مشهور»، نشریه‌ی انجمن دوستداران کتاب، تهران، 1338 ش. 1959 م.).
استفاده از خطّ شکسته، در نوشتن حکم‌ها و اسناد و بسیاری مقاصد دیگر موجب شد تا منشیان و کاتبان، بی‌جهت چیزهایی بدان بیافزایند و آن را پیچیده سازند که در نهایت تشخیص داده شد که نیازمند ساده‌سازی است. سرانجام، در این زمینه چندین سبک تازه پدیدار شد که معروف‌ترین آنها، «شکسته‌ی تحریری» بود از ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (q.v؛ 1251 ق./ 1835 -36 م.)، حسن علی خان امیرنظام گروسی (1236 -1317 ق./ 1820 -1900 م.)، و میرزاخان امین الدوله (q.v؛ 1260-1322 ق./ 1844 -1904 م.). قائم مقام- که نقش مهمّی هم در ساده سازی نثر ایرانی در زمان خودش داشت- اجزای شکسته را به نستعلیق شبیه ساخت. از این رو، شکسته ساده‌تر شد و به طور فزاینده‌ای مورد قبول مردم قرار گرفت (نگاره 3). امیرنظام گروسی نیز، در این زمینه کمک بسیار بزرگی کرد؛ به خصوص در ارائه‌ی فرم ظریف‌تری از خطّ شکسته. سبک امین الدوله، خواندن شکسته را سخت‌تر کرد، بنا بر این، به رغم زیبایی آن، دیری نپایید و به زودی فراموش شد. خطّ تحریری، در واقع فرم ساده شده‌ی خطّ شکسته بود برای سهولت وسرعت در خواندن و نوشتن که البته شکسته‌ی صحیح، هنرمندانه‌تر است.
نگاره 3. خط شکسته نستعلیق تحریری، به خط ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، متوفّای 1251 ق./ 1835 -36 م. (راهجیری، 1346، ص 42).
 
برای سرعت در نوشتن، خطّ شکسته، از میان بقیه‌ی خطوط، در صف اول قرار دارد؛ زیرا اولاً خطّ زیبایی است؛ دوایری نرم دارد؛ و حرکت دست و قلم، به نسبت تعلیق، از فشار کمتری برخوردار است. حرکات روی حروف تا جایی که نیاز نباشد وارد نمی‌شود. حروف افقی نسبتاً کوتاه است و قسمت پایانی فرم تزئینی «س»، «ص»، «ق» و «ن» می‌تواند به جای فرم ساده، بلند کشیده شود. «ل»، «ن» و «ی» آخر، سه فرم متفاوت دارند. حلقه‌های «ه» و «ع» تا حدودی از نستعلیق بازتر است. سرکش‌های «ک» و «گ»، از نستعلیق بلندتر است و همیشه به حرف چسبیده نیست. نسبت به خط نستعلیق بیشتر از کشیده استفاده می‌شود (نگاره 4) و اتصال کلمه‌ی غیرقابل اتصال، در آن زیاد دیده می‌شود.
نگاره 4. خطّ شکسته نستعلیق، الفبا، طبقه بندی حروف و اندازه‌های آنها با نقاط و خطوط (فضائلی، تعلیم، ص 192)
 
در شکسته هم مثل نستعلیق، سادگی و خوانا بودن، ویژگی‌های مطلوبی است. اتّصال اغراق گونه‌ی کلمات و حروف، حذف تفکیک کننده‌ها، مجاز بودن شکل‌های متفاوتی از حروف - که ظاهری یکسان دارند - از جمله نقص‌های این خط به حساب می‌آید. هنگامی که حروف و کلمات، شکل‌ها، ارتفاع و شیب‌های یکنواخت دارند و نیز در وقتی که به گونه‌ای کنار هم چیده می‌شوند، به ترکیب زیبایی می‌رسند؛ هرچند که این چیدمان مهارت بالایی می‌طلبد و درست همین‌جاست که این خطّ ارزش خاصّ خود را پیدا می‌کند. (نگاره‌های 5 و 6 و 7)
نگاره 5. خط شکسته نستعلیق، ترکیب دو حرفی (فضائلی، تعلیم، صص 193-195)

نگاره 6. خط شکسته نستعلیق، ترکیب سه حرفی (فضائلی، تعلیم، ص 196).

نگاره 7. خط شکسته نستعلیق، ترکیبهای سه حرفی و چهارحرفی (فضائلی، تعلیم، ص 197).
 
شکل‌های ناهنجار و بی‌قاعده‌ی خطّ شکسته که مدّت طولانی در ادارات و دستگاه‌های دولتی و مؤسسات ایرانی، در نگارش نامه‌ها، گزارش‌ها و مانند آن، موجب انحطاط این خطّ در نیمه‌ی اول قرن چهاردهم ق./ بیستم م. شد و اکنون مجدداً مورد توجه خوشنویسان قرار گرفته است. خطّ شکسته، در دیگر کشورهای مسلمان به خصوص در افغانستان هم مورد استفاده قرار می‌گرفت ولی نه بر اساس اصول و قواعد ایرانی، بلکه گه گاه و آن هم به صورت تفنّنی. نوع ساده آن در افغانستان، «شکسته آمیز» و شکل پیچیده‌اش، «شکسته» نامیده می‌شود.

پی‌نوشت:
1. مظفر بختیار، ص 86، به نقل از محمود یزیر، صص 129-155.


منبع مقاله: خوشنویسی ،غلامحسین یوسفی ، برگردان پیمان متین، گروه نویسندگان ،تهران امیرکبیر، چاپ دوم. (1383)
 

  بیشتر بخوانید :
  نقاشی خط
  خط تا آغاز اسلام
  خط و خوشنویسی