ادغام در زمینه سرمایه
اظهارات سران سیاسی دول اروپایی و آمریکا و برخوردهای موقت و زودگذر آنان درباره مسائل مربوط به گمرک و مالیات و مانند اینها را نمی توان دلیل وجود تضاد میان دول استعماری دانست.
اتحاد استراتژیک به جای رقابت
چکیده:
اظهارات سران سیاسی دول اروپایی و آمریکا و برخوردهای موقت و زودگذر آنان درباره مسائل مربوط به گمرک و مالیات و مانند اینها را نمی توان دلیل وجود تضاد میان دول استعماری دانست. این اظهارات به مصلحت روز و در بسیاری موارد برای پی گم کردن یا دستیابی به مقاصد معینی انجام می گیرد و دعوای اروپا و آمریکا و ژاپن بر سر مسائل گمرکی و سهم بازار فروش، نوعی اختلاف داخلی شرکا محسوب می شود.
تعداد کلمات: 1853 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه
اظهارات سران سیاسی دول اروپایی و آمریکا و برخوردهای موقت و زودگذر آنان درباره مسائل مربوط به گمرک و مالیات و مانند اینها را نمی توان دلیل وجود تضاد میان دول استعماری دانست. این اظهارات به مصلحت روز و در بسیاری موارد برای پی گم کردن یا دستیابی به مقاصد معینی انجام می گیرد و دعوای اروپا و آمریکا و ژاپن بر سر مسائل گمرکی و سهم بازار فروش، نوعی اختلاف داخلی شرکا محسوب می شود.
تعداد کلمات: 1853 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه
نویسنده: شاپور رواسانی
با آمار و ارقام می توان رشد سریع و فزاینده سرمایه گذاری متقابل اروپا و امریکا و ژاپن را نشان داد. باید توجه داشت که سرمایه گذاری تنها یک مسئله مالی نیست، بلکه بالاجبار همکاری و مشارکت در امور فنی تولید، توزیع و فروش و یگانگی در امور سیاسی و فرهنگی را نیز به همراه دارد. در سال ۱۹۸۰، سرمایه گذاری امریکا در اروپا به ۹۶/ ۵ میلیارد دلار رسید؛ تا سال ۱۹۸۹ سرمایه گذاری شرکتهای آمریکا در اروپا (همه اروپا) بالغ بر ۱۷۶/7 میلیارد دلار شد که از آن مبلغ، ۱۳۱/ ۱ میلیارد دلار فقط سرمایه گذاری شرکتهای امریکایی در ۱۲ کشور عضو اتحادیه اروپا بود. سرمایه گذاری شرکتهای امریکایی در ژاپن از مبلغ ۹/ 1 میلیارد دلار در سال ۱۹۸۵ به 9/ 17 میلیارد دلار در سال ۱۹۸۹ افزایش یافت.(1)
افزایش نسبت سرمایه گذاری در کشورهای سرمایه داری استعماری نسبت به کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی را می توان در آمارهای اقتصادی همه کشورهای سرمایه داری صنعتی نشان داد و این بدان معنی است که روند ادغام و تمرکز سرمایه میان کشورهای سرمایه داری صنعتی چه در داخل اروپا و چه میان اروپا و آمریکا و ژاپن در حال رشد است. در سالهای اخیر، انگلستان به صورت پل سرمایه گذاریهای ژاپن و آمریکا در قاره اروپا درآمده است
مجموع سرمایه گذاری امریکا در سال ۱۹۸۹ در اروپای غربی ۱۵۶ میلیارد دلار، در آمریکای لاتین ۳۵ میلیارد دلار، در ژاپن ۱۸ میلیون دلار و در بقیه نقاط دنیا ۱۲۵ میلیارد دلار بوده و سرمایه گذاری میلیارد رسیده است. پژوهشهای انجام شده حاکی از این است که ادغام سرمایه ای به خصوص میان آمریکا و اروپا سرعت و شدت یافته و شرکتهای اروپایی و آمریکایی به طور روزافزونی در مورد بازارها به توافق رسیده و در بسیاری موارد در هم ادغام شده اند.(2)
با توجه به اینکه حرکت مذکور هنوز هم به تندی ادامه دارد، چگونه می توان از تضاد منافع اروپا و امریکا سخن گفت و چگونه می توان امریکا و اروپا را دو قطب جدا و مستقل از یکدیگر دانست؟ با وجود رشد ادغام سرمایه ای، آیا تصور تضاد میان ژاپن، اروپا و امریکا سطحی و بی پایه نیست؟ آیا سرمایه گذاریهای متقابل، پایه و اساس اقتصادی همکاریهای سیاسی و نظامی به شمار نمی آید؟
اظهارات سران سیاسی دول اروپایی و آمریکا و برخوردهای موقت و زودگذر آنان درباره مسائل مربوط به گمرک و مالیات و مانند اینها را نمی توان دلیل وجود تضاد میان دول استعماری دانست. این اظهارات به مصلحت روز و در بسیاری موارد برای پی گم کردن یا دستیابی به مقاصد معینی انجام می گیرد و دعوای اروپا و آمریکا و ژاپن بر سر مسائل گمرکی و سهم بازار فروش، نوعی اختلاف داخلی شرکا محسوب می شود. به این جهت نباید این اظهارات و اختلافات را جدی تلقی کرد و به آنها در خصوص اثبات نظریه «تضاد» یا سه قطبی بودن پر بها داد و حتى غلو کرد. در روند ادغام سرمایه ای اروپا و امریکا، ادغام سرمایه های آلمانی و امریکایی نقش و اهمیت زیادی دارد.
افزایش نسبت سرمایه گذاری در کشورهای سرمایه داری استعماری نسبت به کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی را می توان در آمارهای اقتصادی همه کشورهای سرمایه داری صنعتی نشان داد و این بدان معنی است که روند ادغام و تمرکز سرمایه میان کشورهای سرمایه داری صنعتی چه در داخل اروپا و چه میان اروپا و آمریکا و ژاپن در حال رشد است. در سالهای اخیر، انگلستان به صورت پل سرمایه گذاریهای ژاپن و آمریکا در قاره اروپا درآمده است.(3)
پس از تفاهم و توافقی که به نظر می رسد میان آلمان و امریکا بر سر مسائل جهانی از جمله یوگسلاوی صورت پذیرفته، روابط این دو کشور وارد مرحله جدیدی شده است. در ۹ سپتامبر ۱۹۹۴ (شهریور ۷۳)، یک روز پس از خروج نیروهای نظامی آمریکا و انگلستان و فرانسه از برلن، کنفرانسی تحت عنوان «سنتهای جدید در همان شهر تشکیل شد و نماینده وزارت بازرگانی امریکا اعلام کرد که از همان ماه سپتامبر، امریکا استراتژی جدیدی در زمینه تجارت با اروپا در پیش خواهد گرفت که آلمان در مرکز آن قرار دارد. امریکا خواهان آن است که حضور اقتصادیش در آلمان را خیلی بیش از آنچه بوده توسعه دهد.
ادغام کالایی همراه با ادغام و تمرکز سرمایه میان اروپا، آمریکا و ژاپن، ادغام کالایی در بین کشورهای سرمایه داری استعماری نیز سرعت و توسعه یافته است. حرکت ادغام کالایی مانند حرکت ادغام سرمایه ای موجب انسجام هر چه بیشتر و پایداری اقتصاد در قطب استعمار سرمایه داری است. با آمار و ارقام می توان نشان داد که مبادله کالایی میان اروپا و امریکا و ژاپن به صورت فزاینده، حرکتی یک جهتی و رو به مرکز است. همچنانکه سرمایه گذاران خارجی در مستعمرات به علت ارزان یا شاید بتوان گفت بی بها بودن نیروی کار و جان انسانی و وجود منابع سرشار طبیعی، سود فراوانی چه مستقیم و چه به صورت صدور کالا و مواد معدنی ارزان به دست می آورند، فروش کالاهای خارجی نیز در مستعمرات، منبع درآمد بزرگی برای کشورهای صنعتی سرمایه داری استعماریست. همانگونه که سرمایه های خارجی، مانع رهایی از فقر و ظلم است و از رشد اقتصادی سرزمینهای عقب نگهداشته شده جلوگیری میکند، ورود کالاهای خارجی نیز نه فقط مانع رشد تولید، بلکه موجب عقب رفتن تولید کالاهایی در آن مناطق می شود و روابط تبادلی میان معدن، کشاورزی، صنایع و رشته های تولیدی را مختل می سازد. اما همانگونه که بر خلاف اثرات سرمایه گذاری خارجی در کشورهای عقب نگهداشته شده، سرمایه گذاری متقابل کشورهای صنعتی سرمایه داری موجب مبادله اطلاعات علمی و تقویت تولید در مناطق و زمینه های معین میان کشورهای صنعتی سرمایه داری می شود و به رشد اقتصادی آنها کمک می کند، مبادله کالایی میان کشورهای صنعتی سرمایه داری نیز در خدمت رفع نیازهای متقابل و تنظیم و تکمیل اقتصادی قرار دارد. کالاهای مبادله شده میان کشورهای صنعتی سرمایه داری از نظر کمی و کیفی با کالاهایی که در بازار کشورهای عقب نگهداشته شده عرضه میگردد متفاوت است. در کشورهای صنعتی سرمایه داری، با وجود رقابتی که هنوز در پاره ای رشته ها و زمینه ها برای فروش کالا در بازارهای داخلی کشورهای سرمایه داری صنعتی دارند، جهت حرکت به سوی وحدت و یکپارچگی است و اختلاف نظرهای محلی و ملی با تفاهم از میان می رود.
پس از تفاهم و توافقی که به نظر می رسد میان آلمان و امریکا بر سر مسائل جهانی از جمله یوگسلاوی صورت پذیرفته، روابط این دو کشور وارد مرحله جدیدی شده است. در ۹ سپتامبر ۱۹۹۴ (شهریور ۷۳)، یک روز پس از خروج نیروهای نظامی آمریکا و انگلستان و فرانسه از برلن، کنفرانسی تحت عنوان «سنتهای جدید در همان شهر تشکیل شد و نماینده وزارت بازرگانی امریکا اعلام کرد که از همان ماه سپتامبر، امریکا استراتژی جدیدی در زمینه تجارت با اروپا در پیش خواهد گرفت که آلمان در مرکز آن قرار دارد. امریکا خواهان آن است که حضور اقتصادیش در آلمان را خیلی بیش از آنچه بوده توسعه دهد..(4)
اتحاد استراتژیک
روند ادغام کشورهای سرمایه داری استعماری با یکدیگر در زمینه سرمایه گذاریهای متقابل و مشترک و همچنین مبادلات کالایی با روند ادغام تکنولوژیک این کشورها تکمیل میگردد و به این ترتیب اقتصاد این کشورها چنان در هم تنیده می شود که احتمال هرگونه افتراق یا حتی رقابت در زمینه سرمایه گذاری تبادل کالا و امور نظامی و سیاسی از میان می رود.
تا سال ۱۹۸۶، نود قرارداد همکاری میان شرکتهای صنعتی بزرگ اروپا و شرکتهای صنعتی امریکایی و ژاپنی و میان این سه دولت منعقد شده که در زمینه تولید، سرمایه گذاری مشترک، مبادله تکنولوژی، مبادله اطلاعات بانکی و مالی و همکاری در بازارهای فروش می باشند.(5)
بیشتر بخوانید : آشنایی با آیات اقتصادی قرآن کریم
جریان همکاری، مشارکت و ادغام شرکتهای بزرگ صنعتی اروپایی، آمریکایی و ژاپنی در سالهای اخیر توسعه یافته و تحت عنوان «اتحاد استراتژیک» به صورت فزایندهای ادامه دارد، هدف این است که همکاری و شراکت جای رقابت را بگیرد و شرکتهای بزرگ صنعتی جهان سرمایه داری هر چه بیشتر در همه زمینه ها برای به دست آوردن سود بیشتر، همکاری و مشارکت کنند.
در پنجمین کنفرانس جهانی کارتل که در سال ۱۹۹۰ در برلن تشکیل شد، مسئله اتحاد استراتژیک شرکتهای بزرگ چند ملیتی مطرح گردید. اتحاد استراتژیک عبارت است از موافقتهای بین المللی کارتل های صنعتی و هدف از آن تبدیل رقبای بالفعل و بالقوه به همکار در همه زمینه هاست. در حال حاضر کوششهای آگاهانه و فراوانی انجام میگیرد که براساس اتحاد استراتژیک کارتل ها و شرکتهای چند ملیتی و بانکهای بزرگ و سه قدرت اقتصادی جهان یعنی امریکا، ژاپن و اروپا با وجود همه مشکلات، هماهنگ و متمرکز عمل کنند. به عنوان مثال، می توان از گسترش اتحاد استراتژیک شرکتهای بزرگ الکترونیک اروپایی، آمریکایی و ژاپنی یاد کرد. شرکتهای امریکایی را رقبای قدیمیشان همکاری جدید برقرار کرده اند؛ شرکت ژاپنی توشیبا با زیمنس آلمان. جنرال الکتریک امریکا و تعداد دیگری از شرکتهای آلمانی و امریکایی وارد مرحله اتحاد استراتژیک شده و این شرکتها دیگر نه به صورت رقیب بلکه به عنوان شریک و همکاری، میلیاردها دلار مشترکا سرمایه گذاری کرده اند.
همچنین می توان از اتحاد استراتژیک یک شرکت اتومبیل سازی «فورد» آمریکا با «مزدا»ی ژاپن سخت گفت. در سال ۱۹۷۹ «فورد» ۲۵ درصد سهام مزدا را به دست آورد و از آن زمان اتحاد استراتژیک این دو شرکت بزرگ صنعتی آغاز شد و توسعه یافت. شمالی با یکدیگر متحد شده اند. اینان، پس از فروپاشی شوروی، ضمن اعلام خاتمه دوران منازعات شرق و غرب و تبدیل شدن کشمکش به همکاری از کشورهای عقب نگهداشته شده به عنوان دشمنان جدید یاد میکنند.
روزنامه TAZ، با نقل اظهارات مانفرد ورنر، دبیر کل سابق ناتو (که اخیرا درگذشت) می نویسد که او در سالهای آخر دبیر کلی خود، از خطرات نظامی جدیدی که بر اثر بروز تغییرات در جهان سوم ایجاد شده است سخن می گفت که: «خطر در خارج از اروپا افزایش یافته و تغییراتی که به خصوص در خاورمیانه و مدیترانه به وجود می آید به امنیت اروپا مربوط می شود». ورنر توصیه کرده بود که از راه تشکیل واحدهای متحرک برای هجوم سریع و همچنین ادغام واحدهای نظامی چند ملیتی دول اروپایی و آمریکا با خطر جدیدی که از مستعمرات سرچشمه می گیرد مقابله شود.
روزنامه فرانکفورت روند شاو، از تشکیل واحد نظامی بین المللی خبر می دهد که در آن از ارتشهای بلژیک، هلند، انگلستان و آلمان هر کدام یک بریگاد شرکت دارد. در ماه ژوئیه ۱۹۹۴ دادگاه عالی آلمان شرکت نیروهای نظامی آن کشور در عملیات سراسر جهان را قانونی دانست.
بررسی اجمالی تغییرات سیاسی، اقتصادی و نظامی در روابط آمریکا، اروپا و ژاپن نشان می دهد که در این کشورها حرکت به سوی ادغام و یکپارچگی در همه زمینه ها به شدت و سرعت ادامه دارد و دولی در این کشورها می توانند بر سر کار آیند و بمانند که در جهت ادغام عمل کنند.
خلاصه سخن این که چه بخواهیم، چه نخواهیم دوران افسانه تضاد میان دول استعماری سرمایه داری و افسانه سه قطبی بودن عملا پایان یافته، اما چنانچه هنوز این افسانه ها در ذهن پاره ای از سیاستمداران و روشنفکران کشورهای عقب نگه داشته شده جا دارد، اگر برای توجیه دنباله روی و تسلیم جریان شدن نباشد، یک دلخوشی بی مورد است مانند دلخوشی کبک که سر را زیر برف می برد تا دشمن را نبیند و خطر را قبول نکند.
پینوشت:
1. Kragenau, Henry Internationale Direktinvestitionen, Hamburg 1987 survey of current business
1990-vol. 70 nr. 6-S 61. Hanns W. Maull (Hg) Volkert fuhrt Japan und Europe, getrennte welten? Frankfurt, 1993.
2. Martin Guek, Klaus Heidel, Werner Kleinert Multis, Markt & Krisem Heidelberg, 1992 S, 207 ff.
3. IWD Informations dienst des Instituts der deutschen Wirtschaft , 26 Mai 1944
"Direktinvestitionen Bogen um deutschland; Angelika Ernst Hanns Gunther Hilpert JapansDirektinvestitionen in Europa - Europas deirktinvestitionen in Japan" IFO Institut fur Wirtschftsforschung Munchen 1990, S. 7 auch 62 the New US push into Europe in : Fortune Dez .27 1993-p.37
4.: "USA setzen auf Wirtschaftsstandort Deutschland" Frankfurter rundschau, 10 Sept.1994-5.1. 2.
Van Tulpes Rob - Junne Gerg Major "International Cooperation Agreements involving .5.
European Multinationals in athe 1980-6 period in" : Erropean multinational care technologiė
Genf 1988 s 235-243. 3. Michael Hammės "Wettbewerbspolitische Aspekte Strategische Allianz" in: Wirtschaftsdienst,
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)
در پنجمین کنفرانس جهانی کارتل که در سال ۱۹۹۰ در برلن تشکیل شد، مسئله اتحاد استراتژیک شرکتهای بزرگ چند ملیتی مطرح گردید. اتحاد استراتژیک عبارت است از موافقتهای بین المللی کارتل های صنعتی و هدف از آن تبدیل رقبای بالفعل و بالقوه به همکار در همه زمینه هاست. در حال حاضر کوششهای آگاهانه و فراوانی انجام میگیرد که براساس اتحاد استراتژیک کارتل ها و شرکتهای چند ملیتی و بانکهای بزرگ و سه قدرت اقتصادی جهان یعنی امریکا، ژاپن و اروپا با وجود همه مشکلات، هماهنگ و متمرکز عمل کنند. به عنوان مثال، می توان از گسترش اتحاد استراتژیک شرکتهای بزرگ الکترونیک اروپایی، آمریکایی و ژاپنی یاد کرد. شرکتهای امریکایی را رقبای قدیمیشان همکاری جدید برقرار کرده اند؛ شرکت ژاپنی توشیبا با زیمنس آلمان. جنرال الکتریک امریکا و تعداد دیگری از شرکتهای آلمانی و امریکایی وارد مرحله اتحاد استراتژیک شده و این شرکتها دیگر نه به صورت رقیب بلکه به عنوان شریک و همکاری، میلیاردها دلار مشترکا سرمایه گذاری کرده اند.
همچنین می توان از اتحاد استراتژیک یک شرکت اتومبیل سازی «فورد» آمریکا با «مزدا»ی ژاپن سخت گفت. در سال ۱۹۷۹ «فورد» ۲۵ درصد سهام مزدا را به دست آورد و از آن زمان اتحاد استراتژیک این دو شرکت بزرگ صنعتی آغاز شد و توسعه یافت. شمالی با یکدیگر متحد شده اند. اینان، پس از فروپاشی شوروی، ضمن اعلام خاتمه دوران منازعات شرق و غرب و تبدیل شدن کشمکش به همکاری از کشورهای عقب نگهداشته شده به عنوان دشمنان جدید یاد میکنند.
روزنامه TAZ، با نقل اظهارات مانفرد ورنر، دبیر کل سابق ناتو (که اخیرا درگذشت) می نویسد که او در سالهای آخر دبیر کلی خود، از خطرات نظامی جدیدی که بر اثر بروز تغییرات در جهان سوم ایجاد شده است سخن می گفت که: «خطر در خارج از اروپا افزایش یافته و تغییراتی که به خصوص در خاورمیانه و مدیترانه به وجود می آید به امنیت اروپا مربوط می شود». ورنر توصیه کرده بود که از راه تشکیل واحدهای متحرک برای هجوم سریع و همچنین ادغام واحدهای نظامی چند ملیتی دول اروپایی و آمریکا با خطر جدیدی که از مستعمرات سرچشمه می گیرد مقابله شود.
روزنامه فرانکفورت روند شاو، از تشکیل واحد نظامی بین المللی خبر می دهد که در آن از ارتشهای بلژیک، هلند، انگلستان و آلمان هر کدام یک بریگاد شرکت دارد. در ماه ژوئیه ۱۹۹۴ دادگاه عالی آلمان شرکت نیروهای نظامی آن کشور در عملیات سراسر جهان را قانونی دانست.
بررسی اجمالی تغییرات سیاسی، اقتصادی و نظامی در روابط آمریکا، اروپا و ژاپن نشان می دهد که در این کشورها حرکت به سوی ادغام و یکپارچگی در همه زمینه ها به شدت و سرعت ادامه دارد و دولی در این کشورها می توانند بر سر کار آیند و بمانند که در جهت ادغام عمل کنند.
خلاصه سخن این که چه بخواهیم، چه نخواهیم دوران افسانه تضاد میان دول استعماری سرمایه داری و افسانه سه قطبی بودن عملا پایان یافته، اما چنانچه هنوز این افسانه ها در ذهن پاره ای از سیاستمداران و روشنفکران کشورهای عقب نگه داشته شده جا دارد، اگر برای توجیه دنباله روی و تسلیم جریان شدن نباشد، یک دلخوشی بی مورد است مانند دلخوشی کبک که سر را زیر برف می برد تا دشمن را نبیند و خطر را قبول نکند.
پینوشت:
1. Kragenau, Henry Internationale Direktinvestitionen, Hamburg 1987 survey of current business
1990-vol. 70 nr. 6-S 61. Hanns W. Maull (Hg) Volkert fuhrt Japan und Europe, getrennte welten? Frankfurt, 1993.
2. Martin Guek, Klaus Heidel, Werner Kleinert Multis, Markt & Krisem Heidelberg, 1992 S, 207 ff.
3. IWD Informations dienst des Instituts der deutschen Wirtschaft , 26 Mai 1944
"Direktinvestitionen Bogen um deutschland; Angelika Ernst Hanns Gunther Hilpert JapansDirektinvestitionen in Europa - Europas deirktinvestitionen in Japan" IFO Institut fur Wirtschftsforschung Munchen 1990, S. 7 auch 62 the New US push into Europe in : Fortune Dez .27 1993-p.37
4.: "USA setzen auf Wirtschaftsstandort Deutschland" Frankfurter rundschau, 10 Sept.1994-5.1. 2.
Van Tulpes Rob - Junne Gerg Major "International Cooperation Agreements involving .5.
European Multinationals in athe 1980-6 period in" : Erropean multinational care technologiė
Genf 1988 s 235-243. 3. Michael Hammės "Wettbewerbspolitische Aspekte Strategische Allianz" in: Wirtschaftsdienst,
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)
بیشتر بخوانید :
اقتصاد مقاومتی در برابر تحریم اقتصادی
مختصات اقتصاد مقاومتی
ویژه نامه اقتصاد اسلامی
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}