نگاهی به دیدگاه ایرنیوس، از پدران کلیسای کاتولیک
 
چکیده:
ایرنیوس تحت تأثیر ژوستین قرار داشت. او پلی بود بین الاهیات  قدیمی تریونانی و الاهیات لاتینی غرب که توسط یکی از معاصرانش که جوان تر از وی بود؛ یعنی ترتولیان شکل گرفته بود. در حالی که ژوستین در وهله اول یک مدافعه گر بود
 
تعداد کلمات: 1572 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
 
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان
 
ایرنیوس یونانی بود و در خانواده ای مسیحی در آسیای صغیر به دنیا آمد. او در سن کودکی و نوجوانی، از نزدیک با پولیکارپ، اسقف اسمیرنا (یکی از پدران دوران رسولان ) آشنایی داشت؛ یعنی، با کسی که یوحنای رسول را از نزدیک می شناخت. در سن جوانی به شهر الیون" واقع درگل ۲ (فرانسه) رفت و در آنجا به مقام شیخی منصوب شد. در سال ۱۷۷ میلادی جانشین اسقف شهید لیون شد. قرائن تاریخی و سنن، بیانگر این هستند که او در اوایل قرن سوم میلادی درگذشته است.
 
ایرنیوس تحت تأثیر ژوستین قرار داشت. او پلی بود بین الاهیات  قدیمی تریونانی و الاهیات لاتینی غرب که توسط یکی از معاصرانش که جوان تر از وی بود؛ یعنی ترتولیان شکل گرفته بود. در حالی که ژوستین در وهله اول یک مدافعه گر بود؛ نقش عمده ایرنیوس، رد بدعت ها و معرفی مسیحیت اصیل و مبتنی بر تعلیم رسولان بود. اثر مهم وی رد و ابطال معرفت کاذب است که تحت عنوان کوتاه تر علیه بدعتها نیز شناخته می شود. این اثر در وهله نخست بر ضدگنوستیسیسم به نگارش درآمده است.
 
گنوستیسیسم واژه ای است که امروزه بر مجموعه ای از فرقه‌های قرن دوم میلادی که دیدگاه های مشترکی با یکدیگر داشتند، اطلاق می شود. آنان معتقد به خدایی برتر و متعالی بودند که از این جهان کاملا جدا و متمایز بود. او نقشی در خلقت جهان نداشت و این جهان در نتیجه عمل الوهیتی فرودست تر که آنان، غالب او را با خدای عهد عتیق یکی می دانستند، به وجود آمده بود. بین خدای متعالی و این جهان شریر، سلسله مراتبی از موجودات الاهی قرار داشتند. بدن ما، به عنوان وجودی مادی، بخشی از این جهان بود؛ در حالی که روح انسانی، اخگری الاهی بود که در دام بدن گرفتار آمده. نجات و رستگاری، گریز روح از بدن به سوی قلمروهایی ملکوتی در آسمان بود. به منظور رسیدن به خدای متعالی، روح انسانی باید از قلمروهایی که جهان را احاطه کرده بودند، بگذرد. این قلمروها توسط ستارگان و سیارات و در نهایت توسط موجودات الاهی متخاصم کنترل می شد. نجات و رستگاری به واسطه معرفت (واژه یونانی gnosis )حاصل می شد. این معرفت، یا به معنای دستیابی به رازهایی جادویی بود که حرف رمزهایی برای پشت سر نهادن موانع موجودات الاهی تا رسیدن به خدای متعالی تلقی می شد و یا شکل فلسفی تری داشت و به معنای نائل شدن به یک شناخت عمیق و وجودی از خویشتن بود. گنوستیسیسم، مذهبی بود که با مسیحیت راست دینانه عمیقة متفاوت بود. گروه های متفاوت گنوستیک، کتاب های مقدس خاص خودشان را داشتند. آنان همچنین به سنن پنهان و دور از دسترسی استناد می نمودند که ادعا می کردند از یکی از رسولان به آنان رسیده است.

  بیشتر بخوانید :   نزدیکی و صمیمیت با خدا از راه رنج

ایرنیوس برهانهایی را علیه گنوستیکها مطرح کرده است که از آنها به سه برهان اشاره می کنیم:
او به شکل مبسوط به شرح و توصیف نظام های گنوستیکی مختلف می پردازد. وی در پی این است که ماهیت مضحک بسیاری از اعتقادات آنان را بنمایاند. همانگونه که او خود نیز بیان می دارد: «تنها طرح این اعتقادات و آموزه ها به منزله رد و ابطال آنهاست.» او دعاوی گنوستیک ها در مورد سنن پنهان متعلق به رسولان را زیر سؤال می برد. وی استدلال می کند که اگر رسولان تعلیم خاصی داشتند که باید آن را به دیگران منتقل می ساختند، این تعلیم را به کلیساهایی که خود تأسیس کرده بودند، می سپردند. او به کلیساهای مختلفی که توسط رسولان بنیانگذاری شده بود، اشاره می کند و نشان میدهد که چگونه از زمان رسولان به بعد در این کلیساها، تعلیم آشکار مستمر از نسلی به نسلی دیگر سپرده شده است. او در اثبات گفته خود فهرست رهبران این کلیساها را، از همان دوران اولیه که نخستین رهبران توسط رسولان منتصب شدند، به ترتیب ذکر می کند. علاوه بر این، چنین کلیساهایی که در کل گستره امپراتوری روم وجود داشتند، همه به اتفاق یک آموزه را تعلیم می دادند.
 ایرنیوس تحت تأثیر ژوستین قرار داشت. او پلی بود بین الاهیات  قدیمی تریونانی و الاهیات لاتینی غرب که توسط یکی از معاصرانش که جوان تر از وی بود؛ یعنی ترتولیان شکل گرفته بود. در حالی که ژوستین در وهله اول یک مدافعه گر بود؛ نقش عمده ایرنیوس، رد بدعت ها و معرفی مسیحیت اصیل و مبتنی بر تعلیم رسولان بود. اثر مهم وی رد و ابطال معرفت کاذب است که تحت عنوان کوتاه تر علیه بدعتها نیز شناخته می شود. این اثر در وهله نخست بر ضدگنوستیسیسم به نگارش درآمده است.
همه کسانی که می خواهند بدانند حقیقت امر چیست، به روشنی می توانند آن را مشاهده کنند. سنت رسولان در تک تک کلیساهای سرتاسر جهان گسترش یافته است. ما می توانیم به ذکر اسامی کسانی بپردازیم که مستقیما توسط رسولان به مقام اسقفی در کلیساها منصوب شدند و نیز می توانیم اسامی جانشینان آنان را تا عصر حاضر ذکر کنیم. آنان هرگز تعالیمی را که این بدعتکاران به آنها معتقدند، تعلیم ندادند و هیچ اطلاعی از چنین تعالیمی نداشتند. فرض کنیم که رسولان از رازهایی پنهان آگاه بودند و عادت داشتند این رازها را به شکل نهانی به اشخاص «کامل» منتقل سازند. در چنین حالتی، رسولان حتما این رازها را به کسانی منتقل می کردند که با اطمینان، وظیفه رهبری کلیساها را به آنان محول ساخته بودند؛ زیرا آنان می خواستند که جانشینانشان از هر جهت اشخاصی کامل و بی عیب باشند.
 
در ارزیابی نگرش ایرنیوس باید به این موضوع توجه داشت که نباید دیدگاه او را با اندیشه های مربوط به «جانشینی رسولان» که در دوران معاصر مطرح شده، یکی انگاشت. ایرنیوس فاصله زمانی زیادی با رسولان نداشت. او از نزدیک پولیکارپ را می شناخت؛ یعنی شخصی که با یوحنای رسول تماس نزدیک داشت. مسائل مورد اختلاف بین مسیحیت و گنوستیسیسم، مسائل جزئی آموزهای نبودند؛ بلکه این دو نگرش، دو نظام مذهبی اساسا متفاوت را تشکیل می دادند. مسئله ای را که ایرنیوس مطرح کرد، این بود: در یک سو کلیساهای رسولان قرار دارند که تعالیمشان از ابتدای بنیانگذاری اشان همواره آشکار بوده و به شکل مستمر تداوم یافته است و همه این کلیساها در مورد این تعالیم آشکار و ثابت با یکدیگر اتفاق نظر دارند. در سوی دیگر، گنوستیک ها قرار دارند که دعاوی اشان در مورد سنت رسولان غیرقابل اثبات بوده و این دعاوی با همدیگر متضاد است و در مورد این تعالیم متفاوت اتفاق نظر ندارند. حال با توجه به این اوصاف، احتمال اینکه مسیحیت مبتنی بر تعالیم رسولان را بتوان در کلیسا یافت بیشتر است یا در میان گنوستیکها؟
 
استدلال ایرنیوس استدلالی مجاب کننده است. ایرنیوس هنگامی که با دو گنوستیک معتقد بحث می کرد، به این استدلال دست یافت. او نخست سعی کرده بود با تکیه بر عهد جدید به آنان پاسخ دهد، اما این تلاش وی بی نتیجه مانده بود. این گنوستیکها، همچون اسلاف خود در قرن دوم، عهد جدید را قبول نداشتند و آن را کتاب مقدس ویژه مسیحیان میدانستند. ایرنیوس در این مورد می نویسد: «هنگامی که آنان توسط نگارش های کتاب مقدس زیر سؤال می رفتند، در مقابل کتاب مقدس موضع گیری می کردند و آن را نادرست و فاقد مرجعیت و اعتبار می دانستند.» مسیحیت راست دین و گنوستیسیسم دو مذهب متباین بودند که هر یک متون مقدس ویژه خود را داشتند. در واقع موضوع اصلی این بود؛ کدامیک از این دو مذهب و متون مقدس حاوی تعالیم مسیح و رسولان بود؟ ایرنیوس با استدلال خود به این سؤال پاسخ گفت، پاسخی که به نظر می رسد تنها پاسخ ممکن باشد.
 کلیسا که در سرتاسر دنیا و تا اقصی نقاط جهان پراکنده است، از رسولان و شاگردان آنان این ایمان را دریافت کرده است: ایمان به خدای واحد، پدر قادر مطلق، خالق آسمان و زمین و دریا و همه موجودات آنها، ایمان به عیسی مسیح، پسر خدا که او برای نجات و رستگاری ما جسم گردید، و ایمان به روح القدس که او توسط انبیاء روابط نجات بخش خدا با انسان و ظهور عیسی مسیح، تولد او از با کره، مصلوب شدن، رستاخیز مردگان، صعود وی به آسمان، ظهور ثانوی او با جلال پدر برای به کمال رسانیدن امور و قیامت بخشیدن به جسم انسان ها، و... اجرای داوری بر همگان را اعلام کرد.
ایرنیوس یکی از نخستین کسانی است که در کنار عهد عتیق، از عهد جدید نیز به عنوان کتاب مقدس سخن می گوید. در میان مسیحیان اولیه، کتاب مقدس در ابتدا به معنای عهد عتیق بود. نگارش های رسولان دارای مرجعیت و اعتبار ویژه ای بودند، اما این نگارش ها در طول زمان به تدریج به شکل عهد جدید در آمدند. در زمان ایرنیوس، عهد جدید تقریبا متشکل از همان چیزی بود که امروزه در دسترس است؛ یعنی شامل چهار انجیل، اعمال رسولان، رسالات پولس، و نگارشهای دیگر. عدم توافق و مباحثه در مورد رساله عبرانیان و مکاشفه مدتی وجود داشت که پس از گذشت مدت زمانی، در این مورد نیز اتفاق نظر حاصل شد.
 
ایرنیوس به کتاب مقدس باقی مانده از رسولان (عهد جدید) و به تعلیم رسولان (سنت رسولان) که به کلیساهای رسولان منتقل شده بود، استناد می کرد. در مورد سنت رسولان، استناد ایرنیوس به آن، به گونه ای نبود که گویا چیزی اضافه بر پیام عهد جدید است. استناد وی بر سنت رسولان خصوص به این علت بود که گنوستیک ها، عهد جدید را قبول نداشتند. سنت و تعلیم رسولان در تقابل با اعتقادات متفاوت گنوستیک ها، بنیانی مشخص و موجز را برای مسیحیت مبتنی بر تعلیم رسولان فراهم می ساخت (همانگونه که برای مثال، در اعتقادنامه رسولان این نکته را می بینیم). استناد ایرنیوس به سنت از این نظر صحیح بود، چون به وی کمک می کرد تا استدلال خود را علیه گنوستیکها به کرسی بنشاند. البته وی در مورد بعضی از مسائل جزئی ایمان مسیحی دچار اشتباه بود.
 
کلیسا که در سرتاسر دنیا و تا اقصی نقاط جهان پراکنده است، از رسولان و شاگردان آنان این ایمان را دریافت کرده است: ایمان به خدای واحد، پدر قادر مطلق، خالق آسمان و زمین و دریا و همه موجودات آنها، ایمان به عیسی مسیح، پسر خدا که او برای نجات و رستگاری ما جسم گردید، و ایمان به روح القدس که او توسط انبیاء روابط نجات بخش خدا با انسان و ظهور عیسی مسیح، تولد او از با کره، مصلوب شدن، رستاخیز مردگان، صعود وی به آسمان، ظهور ثانوی او با جلال پدر برای به کمال رسانیدن امور و قیامت بخشیدن به جسم انسان ها، و... اجرای داوری بر همگان را اعلام کرد.
 
آثار ایرنیوس امروزه منبعی مهم برای کسب اطلاعات در مورد فرقه های مختلف گنوستیک است. دفاع وی از مسیحیت در برابر گنوستیسیسم در کل دفاعی موفقیت آمیز بود و در مجموع، پیروزی مسیحیت راست دینانه عمیقا مرهون ایرنیوس و نیز کسانی است که طریق او را ادامه دادند.
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1393)

  بیشتر بخوانید :
  مسیحیان و روزگار جدید
  عیسی مسیح، الگوی حقیقی و مشترک میان اسلام و مسیحیت
  مسیح پیامبر، الگویی برای گفت‌و‌گوی اسلام و مسیحیت