اهمیت رسانه‌ها در شکل‌دهی فرهنگ عمومی
 
چکیده
اهمیت رسانه‌ها در شکل‌دهی فرهنگ عمومی و از آن طریق تأثیر بر اقتصاد و سیاست، بر کسی پوشیده نیست.
تبلیغات رسانه ای تلاشی است سنجیده و منظم برای شکل دادن به ادراک‌ها، ساختن یا دست‌کاری کردن شناخت‌ها و هدایت رفتار برای دست‌یابی به پاسخی است که خواسته موردنظر مبلغ را تقویت کند.
تعداد کلمات 1000 زمان مطالعه 5 دقیقه
 
رضیه برجیان


مفهوم پروپاگاندا

پروپاگاندا می‌کوشد در یک حوزه معین پاسخ‌ها برای تبلیغ چنان دست‌کاری کند که بتوان آن‌ها را در آن حوزه معین نگهداری کرد.[1]

گاه تبلیغات معنای کنترل اراده را تداعی می‌کند و در این صورت تبدیل به اقدامی سنجیده و عمدی برای حفظ یا تغییر تعادل نیرو به نفع مبلغ می‌شود.[2] تبلیغات در معنی پروپاگاندا در بی‌طرفانه‌ترین مفهوم به معنای پخش یا تحریک یا به حرکت واداشتن اندیشه‌هایی ویژه است. پروپاگاندا تلاشی سنجیده برای تغییر یا حفظ تعادلی در قدرت است. برای این مقصود لازم است مخاطب نگرش‌های خود را تقویت کند یا تغییر دهد و همچنین در مواقع لزوم حتی رفتار خود را. اینجاست که ترغیب و اقناع معنا می‌یابد. پروپاگاندا باید مؤثر، عینی و قابل‌فهم باشد و قابلیت حفظ شدن در حافظه و عمل بر اساس آن را داشته باشد و به نیازی معین در یک وضعیت معین و موردنظر مخاطب پاسخ گوید.[3]

 

مدیریت ذهن مخاطب

رسانه‌ها از روش‌های مختلفی بهره می‌برند تا قدرت تأثیرگذاری خود را بر مخاطبانشان افزایش دهند. افزایش تأثیر رسانه‌ها یعنی قدرت مدیریت  افکار عمومی ، خواست‌های افراد و تعریف نیازهای جدید و اولویت‌های انسان‌ها. مدیریت افکار عمومی و مدیریت ذهن انسانها برابر است با تصمیم گیری برای تمام شئون زندگی آنها. در واقع ما همان گونه زندگی می کنیم که می اندیشیم.

اهداف و اولویت‌ها و دغدغه‌هاست که وجه اصلی همت انسانی را شکل می‌دهند و این اهتمام می‌تواند در دغدغه‌های کوچکی خلاصه شود مثل آنچه امیرالمؤمنین در نامه‌ای به یکی از زمامدارانشان بدان اشاره می‌کنند:« آیا بدین بسنده کنم که- مرا- امیر مؤمنان گویند، و در ناخوشایندهاى روزگار شریک آنان نباشم؟ یا در سختى زندگى- نمونه‏اى- برایشان نشوم؟ مرا نیافریده‏اند، تا خوردنی‌های گوارا سرگرمم سازد، چون چارپاى بسته که به علف‏ پردازد، یا آن‌که واگذارده است و خاکروبه‏ها را به هم زند و شکم را از علف‌های آن پر سازد، و از آنچه بر سرش آرند غفلت دارد، یا مرا وانهند یا به بازى سر دهند یا ریسمان گمراهى را کشان باشم و یا بیخودانه در سرگردانی‌ها گردان‏[4]»

تأثیرگذاری بر افکار عمومی نه‌تنها امروز اهداف اصلی رسانه‌هاست که انبیای الهی نیز در طول تاریخ در پی همین موارد بوده‌اند؛ همان‌طور که شیاطین جن و انس نیز همین اهداف را پی می‌گرفته‌اند. با این تفاوت که انبیا در پی تذکر این مطلب بوده‌اند که « إِنَّ أَبْدَانَکُمْ‏ لَیْسَ لَهَا ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ فَلَا تَبِیعُوهَا بِغَیْرِهَا»[5] و یادآوری این نکته که خود حقیقی شما که از «نفخت فیه من روحی »[6] سرچشمه گرفته است، باید وجه اصلی همت شما باشد نه چه خورم صیف و چه پوشم شتا. برخلاف طواغیت که به شیوه‌های مختلف درصد بوده‌اند حرص به دنیا را توسعه دهند و با تزیین نعمت‌های دنیا و آرزوهای بلند و دامن زدن به تخیلات و اوهام بشر را از هدف اصلی‌اش و رسیدن به جایگاه حقیقی‌اش در نظام آفرینش که مقام خلیفه‌اللهی است،بازدارند.
انتخاب یکی از این دو نحوه نگرش به دنیاست که تعیین‌کننده چگونگی زندگی انسان در این جهان است. نگرشی که خود را محصور در دنیایی می‌بیند که جز تفاخر و تکاثر در اموال و اولاد و اعتبار اجتماعی قراردادی چیزی نیست و خود را با تزیین‌های همین اندک‌ها و رؤیاپردازی درباره بیشتر کردن آن مشغول می‌کند و نگاهی که دنیا را محل تجارت و محل عبور می‌داند. این دو تفکر در طول تاریخ در رقابت با یکدیگر بوده‌اند و برای اشاعه خویش از روش‌های متفاوتی بهره برده‌اند.

 

روش رسانه‌ها

رسانه با استفاده از تصاویر، رنگ‌ها ، لحن و نحوه ترکیب آن‌ها می‌تواند درحالی‌که روایتی واقعی از یک واقعه را ارائه می‌دهد، علائق و خواسته‌های متفاوتی را در مخاطب خویش ایجاد نماید.
این علائق ، خواسته‌ها و احساسات نوع تعقل آدمی و سبک زندگی او را معین می‌کنند. این‌که می‌بینیم بر روی بحث محبت در اسلام این‌قدر تأکید شده است تا آنجا که فرموده‌اند «فَإِنَّ الْمَرْءَ یُحْشَرُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَعَ مَنْ‏ أَحَبَ‏.»[7]دلیلی ساده دارد؛ انسان خواه‌ناخواه شبیه کسی می‌شود که او را دوست دارد و رسانه‌ها قهرمان خلق می‌کنند؛ قهرمانانی دوست‌داشتنی و تقلید کردنی.

 گاه تبلیغات معنای کنترل اراده را تداعی می‌کند و در این صورت تبدیل به اقدامی سنجیده و عمدی برای حفظ یا تغییر تعادل نیرو به نفع مبلغ می‌شود.[
روش‌های تأثیرگذاری بر افکار عمومی  از دیروز تا به امروز تفاوت چندانی نکرده‌اند و کم‌وبیش در طول تاریخ ثابت بوده‌اند؛ برخلاف ابزارها که روزبه‌روز توسعه‌یافته‌اند  و امروز واردکردن یک واژه و فرهنگ توأم با آن در یک جامعه به مدد وسایل ارتباط‌جمعی چون روزنامه ، رادیو ، تلویزیون، اینترنت و شبکه‌های مجازی بسیار تسهیل شده است.
 
برخی از روش‌های تأثیرگذاری بر افکار عمومی روش‌های عمومی است که هم جبهه حق و هم جبهه باطل در طول تاریخ برای پیشبرد اهدافشان از آن بهره برده‌اند. و برخی روش‌ها نیز که مبتنی بر عدم تفکر و اشاعه احساسی و بدون تدبر تصمیم گرفتن است، روش‌هایی است که جبهه باطل از آن بهره برده است؛ اما جبهه حق که دغدغه‌اش انتخاب آگاهانه و از سر بصیرت انسان‌ها بوده است، از آن‌ها استفاده نکرده است. و البته هرگز هم نخواهند توانست استفاده کند؛ چراکه انتخاب آگاهانه و نیت صحیح بخشی جدی از رویکرد دینی را شکل می‌دهد و عمل درست توأم با نیت اشتباه در ادبیات دینی مردود است.
شناخت این روش‌ها و نسبت آنان با اهداف الهی کمک مؤثری خواهد بود ، در گزینش بهتر روش‌های به‌کارگیری رسانه‌هایی که امروز در اختیار داریم.
 

پی نوشت
[1]. باهنر، ناصر و همایون، محمدهادی، گذرگاه‌های تبلیغات بازرگانی، ص 24.
[2]. اصغر کیا، علی، سعیدی، رحمان، مبانی ارتباط تبلیغ و اقناع، ص 84..
[3]. اصغر کیا، علی، سعیدی، رحمان، مبانی ارتباط تبلیغ و اقناع، ص 15.
[4] نهج البلاغة ،شریف الرضی، محمد بن حسین‏، ترجمه شهیدى، ص: 319.
[5] ،کلینی، محمد بن یعقوب،الکافی ج‏1،  ص19.
[6] . سوره حجر،آیه 29.
[7] . التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص 371.
 
منابع
قرآن کریم
اصغر کیا، علی، سعیدی، رحمان، مبانی ارتباط تبلیغ و اقناع.
باهنر، ناصر و همایون، محمدهادی، گذرگاه‌های تبلیغات بازرگانی.
هج البلاغة ،شریف الرضی، محمد بن حسین‏، ترجمه شهیدى، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى‏،تهران،چهاردهم، 1378.
کلینی، محمد بن یعقوب،الکافی.
التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام