شبهه: نرخ بیکاری پایین و وضعیت اقتصادی بهتر زمان شاه
مهشکن | شبهات اعتقادی (بخش دوم)
تعداد کلمات:1321/ تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه.
شبهۀ 27ـ نرخ بیکاری پایین و وضعیت اقتصادی بهتر زمان شاه
در زمان شاه که بیدین بود نرخ بیکاری پایینتر و وضعیت اقتصادی بهتر بود؟
پاسخ شبهه:
در بررسی تاریخ 23 ساله مکه و مدینه، در زمان پیامبر اسلام(ص) به فرازها و فرودهای مختلفی بر میخوریم که برخی غمانگیز و برخی دیگر فرحبخش میباشند. از جمله دسته اول میتوان به حصر اقتصادی مسلمانان در شعب ابیطالب از سوی کفار (به مدت سه سال) اشاره کرد که مسلمانان به همراه پیامبر اسلام(ص) و برای حفظ اندیشه و خط توحید، سختترین شرایط را متحمل گشته و بر اعتقاد خود پایفشردند و از آن کوتاه نیامدند.[1]
نمونه بخش دوم همان شکلگیری حکومت اسلامی در مدینه از سوی رسول خدا(ص) میباشدکه با استقبال مردم مدینه مواجه و از آن پس بود که جامعه اسلامی شکل یافته و در راه این حکومت، جنگهای طاقتفرسایی از جمله جنگ بدر در سال دوم هجری، جنگ احد در سال سوم هجری، جنگ احزاب در سال پنجم هجری و... را متحمل و مسلمانان در برخی از این جنگها چون احزاب، با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه گشتند ولی در دفاع از باور و اعتقاد خود دست از مبارزه نکشیده و به خود احساس خستگی و دلتنگی راه ندادند.
از مجموع تاریخ اسلام چنین برمیآید که مسلمانان هیچگاه برای آب و نان و بهتعبیری بخاطر مسائل اقتصادی دست از دین برنداشته و بدترین شرایط را بر خود هموار نمودند تا این که توانستند اسلام را (تا حد امکان) در تمام دنیا گسترش بدهند. بعلاوه که حضرت خدیجه(س) تمام اموال و دارایی خود را در راه گسترش اسلام هزینه کرد تا این که بتواند در این راه به اسلام خدمتی نموده باشد.
بنابراین تمام تلاش مسلمانان صدر اول اسلام بر پاسداری از دین خدا بوده است نه به جهت دستیابی به زندگی مرفه و تامین منافع مادی.
در اینجا باید گفت که متأسفانه از قرون اولیه اسلامی که میگذریم این موضوع قدری با رکود و بنابر اعتقاد کارشناسان تاریخ تمدن، جوامع اسلامی بدلایلی از جمله رفاهطلبی و تجملپرستی و...[2] نتوانستند بخوبی از میراث اسلامی حفاظت و حراست نمایند و دچار واماندگیهای بسیاری شدند که سرآغازی برای بسیاری از مشکلات بعدی گردید.
حال که به اصل پاسخ رسیدیم در جواب به پرسش شما چند نکته قابل توجه میباشد.
اولاً: آنچه در متن سوال آمده است را نمیتوان مورد پذیرش قرار داد؛ چرا که بر اساس آمارها و نظرگاههای کارشناسان حوزه اقتصاد سیاسی، فضای حاکم بر دوران شاه بسیار نابهنجار بوده هرچند درباره آن، طوری دیگر در جامعه وانمود میشود. در اینجا توجه شما را به بخشی از این حقیقت جلب میکنیم:
منابع عظیم رانتی در دهه 50 چنان قدرتی به شاه داده بود که بهآسانی و از طریق توزیع فرصتهای رانتی برای جلب حمایت نخبگان و دولتمردان همفکر خود و در نتیجه ثبات بیشتر حکومت از آن استفاده میکرد. بررسیهای تاریخی اقتصاد در دوران پهلوی نشان میدهد که دولت فاقد مدیریت و نظم ساختاری برای پیشبرد روند توسعه و ایجاد نهادهای مورد نیاز توسعه بود. حضور گروهها و افراد سودجو و منفعتطلب در قدرت، عملکردن در جهت طبقات ماقبل سرمایهداری، دیکتاتوری شخصی، عدم نهادسازی مناسب در جهت توسعه و در نتیجه اصلاحات ارضی ناقص (جدای از اهداف این اصلاحات) از جمله مواردی است که نشاندهنده عدم وجود اراده کافی برای پیشبرد توسعه در دولت پهلوی میباشد.
بهطورکلی سه ویژگی استبداد، فساد سیاسی و اداری و دخیلبودن ملاحظات سیاسی و رؤیاهای بلندپروازانه در برنامههای اقتصادی و عدم استقلال نهادهای اقتصادی و برنامهریزی، کنترل کامل بخش خصوصی از یک طرف و شیوع فساد مالی و استفاده از اموال عمومی در جهت منافع شخصی، گسترش رانت اقتصادی در میان درباریان و اعطای مناصب اداری و پروژهها و امتیازات اقتصادی از طرف دیگر هرگونه مجالی را برای توسعه و نوآوری از بین میبرد.
افزایش واردات بهمنظور پاسخ به تقاضاهای روزافزون و در نتیجه تغییر الگوی مصرف و عادت دادن مردم به استفاده از کالاهایی که امکان تولید آن در کشور موجود نبود کل زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران را با انحصارات غربی پیوند داد تا آنجا که نهتنها برای بهحرکتدرآوردن چرخ صنایع بلکه برای هرگونه فعالیتی اعم از تولیدی و خدماتی، نیازها از طریق واردات تأمین میشد.
از اواسط دهه 50 رشد و توسعه اقتصادی ناموزون و ناهماهنگ و دگرگونی سرسامآور بخشهای اقتصادی و نیز تأثیرپذیری از اقتصاد جهانی چهره نامطلوب خود را نشان داد. علیرغم تبلیغات رژیم شاه در زمینه دستاوردهای عظیم اقتصادی واقعیات خبر از ناکامی اقتصادی میداد.[3]
ثانیا: ما بعنوان میراثداران پیشینه تاریخی بس ارجمند و درخشان اسلام در دنیای کنونی (که در حقیقت به بستری برای جنگهای اعتقادی بشر بدل گشته و هر کس در صدد القای اندیشه و تفکر خود میباشد بهگونهای که موضوع جنگ نرم، امری جدی و تهدیدی حتمی فراروی فرهنگهای زنده دنیا میباشد) باید همواره در تلاش برای استقرار باورهای دینی خود باشیم و در این راه از هیچچیز حتی از جان خود نباید دریغ کنیم تا دیگرباره بتوانیم به همان افتخارات مادی و معنوی قرون اولیه اسلامی نایل آییم.
ثالثا: از دور زمانها بویژه در دنیای کنونی، خوب و یا بد شدن اوضاع اقتصادی یک مملکت، تنها زائیده سوء عملکرد حاکمان آن نمیباشد بلکه این مهم از مؤلفههای بسیاری متأثر میگردد که یکی از آنها میتواند سوء مدیریت برخی مسئولین باشد ولی عامل اساسی در بیرون از مرزهای حکومتها قابل جستجو میباشد چرا که موضوع اقتصادهای دنیا بر یکدیگر تأثیر متقابل و فراوانی دارند که بعنوان مثال میتوان به معضلات اقتصادی غرب در سالهای اخیر اشاره کرد که بر اقتصاد دنیا تأثیر منفی بر جای نهاد و تمام دنیا را دچار مشکل نمود.
بنابراین اگر گفته شود حکومت دینی نمیخواهد و یا این که نمیتواند به اقتصاد مردم سامان بخشد قدری بیانصافی است چرا که مقدار قابل توجهی از برخی نابسامانیها معلول قدرتهای جهانی است و ارتباطی به داخل نمیتواند داشته باشد.
رابعا: در پایان ذکر این نکته ضروری است که به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران بینالمللی، ایران پس از انقلاب از حیث اقتصادی با قبل از آن قابل مقایسه نمیباشد چرا که در طی چهار دهه از انقلاب توانسته است همچنان به رشد و بالندگی خود ادامه و بسیاری از شاخصها را در این زمینه به نفع ملت ایران، مثبت نماید که از جمله میتوان به ترازهای واردات و صادرات اشاره نمود که ایران در قبل از انقلاب بشدت به واردات متکی بوده و توان اندکی در صادرات داشته است اما پس از انقلاب ما امروز شاهد این هستیم که این تراز، حداقل بطور برابر اعمال میگردد هر چند در بسیاری از موارد، صادرات از واردات پیشی نیز گرفته است.
از این گذشته نباید از خاطر دور داشت که بسیاری از مسایلی که پیرامون اقتصاد کشور ما طرح میگردد به هدف سیاهنمایی این موضوع بوده و تلاش بر آن است تا این که ناکارآمدی نظام اقتصادی ما را نشان دهند در حالی که اقتصاد کشور ما بر اساس معیارهای جهانی، علیرغم مشکلات جهانی اقتصاد توانسته است همچنان به رشد روزافزون خود ادامه دهد.
بانک جهانی در یک گزارش مقایسهای مینویسد: طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سطح فقر کاهش یافته، زندگی مردم به سطح رفاه مطلوبی رسیده و فاصله طبقاتی نیز کاهش یافته است..
ضریب جینی نشاندهنده سطح نابرابری درآمدی در یک کشور است که هرچه این رقم بیشتر باشد دلالت بر نابرابری بیشتر دارد. ضریب جینی در ایران قبل از انقلاب بیش از 45 بوده است که این رقم در 15 سال بعد از جنگ تحمیلی به 43 کاهش یافته است.[4] در مجموع وضعیت کشور فاصلههای فراوانی با قبل از انقلاب دارد، قبل از انقلاب وضعیت روستاها چگونه بود، در حال حاضر اکثریت روستاها از امکانات موجود در شهرها برخوردارند و رفاه نسبی عمومی بر کل کشور حاکم است، گرچه کاستیها هم غیرقابلانکار است، لکن وجود آب و برق و جاده مناسب، امکانات مخابراتی، بهداشتی، مدیریتی، علمی، فرهنگی و دینی در روستاها غیرقابلانکار است، درحالیکه قبل از انقلاب عدد کمی از روستاها از امکانات اولیه برخوردار بودند، منصفانه برخورد کنیم وکارهای فراوان انجام شده را انکار نکنیم.[5]
پینوشت
1. فرازهایی از تاریخ اسلام ص 147-153
2. فرهنگ و تمدن اسلامی ص 154
3. مقاله اوضاع اقتصادی ایران در دوران پهلوی دوم. احمد پرخیده سایت درگاه پاسخگویی به مسایل دینی
4. سایت پرتال جامع اطلاعرسانی بانک و اقتصاد کشور
5. مراجعه کنید به: « سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ اسلام، نشر مشعر، تهران، چاپ بیستم، بهار 1386» «ولایتی، علیاکبر، فرهنگ و تمدن اسلامی، نشر معارف، قم، چاپ سوم، زمستان 1384»
مطالب مرتبط
مهشکن | شبهات اعتقادی (بخش اول)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش نهم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش هشتم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش هفتم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش ششم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش پنجم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش چهارم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش سوم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش دوم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش اول)
مهشکن | شبهات اقتصادی (بخش اول)
مهشکن | شبهات اقتصادی (بخش دوم)
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}