کوزوک کویاما
 
چکیده:
از نظر کویاما، چهل سال طول کشید تا خدا قوم خود را در صحرای سینا تربیت کند و سرعت حرکت قوم با پای پیاده در بیابان یعنی سه مایل در ساعت، نماد این روند بطئ تعلیمی بود. وی ابتدا به کشاورزان اولویت داد و نه به آکویناس و بارت؛ زیرا در تایلند موعظه میکرد و نه در ایتالیا و سویس.
 
تعداد کلمات: 925 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان

کوزوک کویاما  در سال ۱۹۲۹ در توکیوی  ژاپن چشم به جهان گشود. وی پس از کسب تحصیلات مقدماتی در زمینه الهیات در توکیو، در ایالات متحده مشغول تحصیل شد و به سال ۱۹۵۹ از دانشگاه پرینستون در رشته الهیات با درجه دکترا فارغ التحصیل گردید. بین سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۹ وی به عنوان یک میسیونر به تایلند رفت و در آنجا در آموزشگاه الهیاتی مشغول تدریس شد. وی در سال ۱۹۶۹ از تایلند رهسپار سنگاپور گشت و در آنجا رییس دانشگاه الهیاتی جنوب شرقی آسیا شد. در سال ۱۹۷۴ عازم نیوزیلند شد و در دانشگاه اتاگاما ۴ در رشته مطالعات مذهبی مشغول تدریس شد. از سال ۱۹۷۹ نیز وی در دانشگاه الهیاتی یونیون در نیویورک مشغول تدریس است.
 
کویاما خصوصأ به سبب نگارش کتاب الهیات گاومیش آسیایی، که در سال ۱۹۷۴ منتشر شد، مشهور است. وی هنگامی که در تایلند برای موعظه کردن در کلیساها به دهکده ها می رفت، در بین راه، گاومیش هایی را مشاهده می کرد که در مزارع شالیکاری هستند و مشاهده این منظره برای وی به خوبی یادآور این بود که اعضای کلیساهایی که وی به آنها خدمت می کرد، زندگی خود را چگونه می گذرانند. موعظه وی باید بر اساس شرایط اعضای کلیسای وی آماده می شد. «با سخن گفتن در مورد شرایط انسانی، من از خدا خواستم تا وارد این شرایط انسانی شود.» وی تصمیم گرفت تا به جای توجه به اندیشه های والای الهیاتی، چون اندیشه های توماس آکویناس و کارل بارته، نخست به نیازهای کشاورزان توجه کند. وی ابتدا به کشاورزان اولویت داد و نه به آکویناس و بارت؛ زیرا در تایلند موعظه میکرد و نه در ایتالیا و سویس.

  بیشتر بخوانید :   مذهب رومانتیک

با بررسی برخی از عنوان های فصول کتاب کویاما می توان بداعت نگرش الهیاتی او را دریافت: «آیا باران‌های موسمی می توانند خدا را خیس کنند؟»، «فلفل ارسطویی و نمک بودایی»، «غضب خدا در فرهنگی ایستا». در پایان کتاب، وی مسئله موعظة غضب خدا را در تایلند بررسی می کند. فرهنگ بودایی نیز همانند فلسفه یونان، تأثرناپذیری، هیجان ناپذیری، و سکون و ایستایی را عالی ترین فضیلت قلمداد می کند. در چنین فرهنگی، مفهوم غضب خدا؛ یعنی برانگیخته شدن خدا به سبب گناهان ما مفهومی مسخره و ناپذیرفتنی است. راه حلی که کویاما در این مورد پیشنهاد می کند، این نیست که مفهوم غضب خدا کم رنگ شود؛ یعنی کاری که بسیاری بدان مبادرت می کردند. از نظر کویاما سخن گفتن از محبت خدا بدون آنکه به غضب او نیز توجه شود و جدا کردن این دو از یکدیگر، باعث می شود تا تصویری تحریف شده و سطحی از محبت خدا ترسیم شود. تفکر غالب در فرهنگ تایلند، به خدا همچون وجودی تأثرناپذیر می نگرد؛ زیرا در نگرش یک بودیستا تایلندی، تاریخ نادیده گرفته می شود و خدا در ورای زمان و تاریخ در نظر گرفته می شود. طبیعت و نوسانهای جوی در تایلند نیز به گونه ای است که آب و هوایی نسبتأ ثابت و تغییر ناپذیر بر آن حاکم است که این شرایط محیطی باعث تقویت این نحوه تفکر می شود و در مجموع، بلایای طبیعی چون طوفانهای شدید و زلزله، به ندرت در تایلند به وقوع می پیوندند. از نظر کویاما آموزه غضب خدا را می توان در سطحی عمیق تر به کار گرفت تا این نگرش غالب بر فرهنگ تایلندی را زیر سؤال ببرد و بدین سان، آموزه خدایی را که در تاریخ عمل می کند مطرح کرد.
گویاما هنگامی که در تایلند برای موعظه کردن در کلیساها به دهکده ها می رفت، در بین راه، گاومیش هایی را مشاهده می کرد که در مزارع شالیکاری هستند و مشاهده این منظره برای وی به خوبی یادآور این بود که اعضای کلیساهایی که وی به آنها خدمت می کرد، زندگی خود را چگونه می گذرانند. موعظه وی باید بر اساس شرایط اعضای کلیسای وی آماده می شد. «با سخن گفتن در مورد شرایط انسانی، من از خدا خواستم تا وارد این شرایط انسانی شود.» وی تصمیم گرفت تا به جای توجه به اندیشه های والای الهیاتی، چون اندیشه های توماس آکویناس و کارل بارته، نخست به نیازهای کشاورزان توجه کند. وی ابتدا به کشاورزان اولویت داد و نه به آکویناس و بارت؛ زیرا در تایلند موعظه میکرد و نه در ایتالیا و سویس.
کویاما کتاب دیگری را نیز تحت عنوان خدای سه مایل در ساعت، به نگارش در آورده است که مجموعه ای از دیگر بررسی های او، در مورد شرایط جنوب شرقی آسیاست. در فصلی از کتاب که عنوان کتاب از آن برگرفته شده، وی طریقی را که خدا توسط آن به قوم خود تعلیم می دهد، در تقابل با فرایند سریع انجام دادن امور، که در فناوری معاصر مورد تأکید است، قرار میدهد. از نظر کویاما، چهل سال طول کشید تا خدا قوم خود را در صحرای سینا تربیت کند و سرعت حرکت قوم با پای پیاده در بیابان؛ یعنی سه مایل در ساعت، نماد این روند بطئ تعلیمی بود. از نظر او ما در کلاس درس با نظریات آشنا می شویم، اما خدا ما را در تجربه واقعی زندگی تعلیم می دهد. «سپری شدن چهل سال از زندگی قوم خدا در صحرای سینا»، بیانگر اساس فلسفه تعلیم و تربیت خداست. بررسی دیگر قسمت های عهد عتیق نیز این موضوع را تأیید می کند:
خدا به «آرامی» حرکت می کند؛ زیرا او محبت است. اگر وی محبت نبود می توانست بسیار سریع تر حرکت کند. محبت دارای سرعت خاص خود است. این سرعت، سرعتی درونی و روحانی است. این سرعت با سرعت عصر فن آوری که ما به آن عادت کرده ایم، بسیار متفاوت است... محبت الهی در ژرفای زندگی ما به آرامی عمل می کند؛ چه ما متوجه عملکرد آن باشیم یا خیر و خواه دستخوش طوفانی عظیم در زندگی خود بشویم یا خیر، محبت الهی با سرعت سه مایل در ساعت در زندگی ما عمل می کند. سرعت حرکت ما به همین میزان است؛ بنابراین، سرعت حرکت محبت خدا نیز همین قدر است. (خدای سه مایل در ساعت، فصل اول )
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)

  بیشتر بخوانید :
  بیداری روحانی
  مسیحیت چیست؟
  انسان کامل کیست؟