15 شهریور 1388 / 16 رمضان 1430 / 6 سپتامبر 2009
15 شهریور 1388 / 16 رمضان 1430 / 6 سپتامبر 2009
15 شهریور 1388 / 16 رمضان 1430 / 6 سپتامبر 2009 |
|
عليرضا عضدالمُلك، برادرزاده مهد عليا مادر ناصرالدين شاه قاجار، در حدود سال 1200 ش در تهران به دنيا آمد. وي پس از فراگيري تحصيلات مقدماتي وارد دربار محمدشاه قاجار گرديد و پس از چند سال در زمان ناصرالدين شاه كه پسر عمهاش بود، به وزارت عدليه منصوب شد. وي در وقايع تحريم تنباكو رابط بين شاه و عدهاي از علما بود و تدريجاً جزو امناي دولت و رجال درجه اول محسوب ميشد تا اين كه ايلخاني (بزرگ خاندان) قاجار گرديد. عضدالملك، سالياني در زمان سلطنت مظفرالدين شاه و محمد علي شاه، گوشه عزلت گزيده بود و غالباً در منازعات مملكتي به عنوان ريش سفيد مداخله ميكرد. او پس از خلع محمدعلي شاه، چون احمدميرزا سن قانوني نداشت، از طرف فاتحان تهران به عنوان نيابت سلطنت انتخاب شد و تا پايان عمر به مدت چهارده ماه در اين مقام بود. او با تندرويهاي مشروطهخواهان كه در روزهاي نخستينِ فتح تهران انجام ميگرفت موافقت نداشت و اعدام شيخ فضل اللَّه نوري را به شدت مورد انتقاد قرار داد. از اين رو سپهدار اعظم، صدراعظم مشروطه را معزول نمود و مستوفي الممالك را به آن سمت منصوب كرد. هر چند وي را مردي زاهد و پاك طينت گفتهاند ولي علي رغم اندوختن ثروت فوق العاده، در نهايت خسّت و امساك زندگي ميكرد و اهل بخشش نبود. عليرضا عضدالملك سرانجام در نيمه شهريور 1289 ش برابر 17 رمضان 1328 ق در حدود نود سالگي درگذشت و در مقبره ناصرالدين شاه در حرم عبدالعظيم مدفون شد. |
|
در حالي كه جمهوري اسلامي ايران، در نبردي نابرابر مشغول دفاع از كيان اسلامي بود و براي عقب راندن دشمن بعث از خاك وطن، فرزندانش را تقديم اسلام ميكرد، دشمنان داخلي و فريب خورده داخلي و عناصر منافق سعي در ايجاد رعب و وحشت در ميان صفوف ملت قهرمان ايران داشتند. اين افراد جاهل و كوردل براي خوش خدمتي به اربابان خارجي خود از هيچ جنايتي فروگذار نميكردند و جان ملتي را كه برايش شعار آزادي خواهي ميدادند، به بازي ميگرفتند. در يكي از اين اعمال وحشيانه، عوامل خود فروخته آمريكا، در يك بمب گذاري در خيابان خيام تهران، بيش از صد نفر از مردم بي گناه كشته و زخمي شدند. در ساعت 19/20 دقيقه بعد از ظهر اين روز، هنگامي كه خيابان خيام و اطراف آن مملو از جمعيتي بود كه در ايستگاههاي اتوبوس صف كشيده بودند، بمبي كه در زير يك پل اين خيابان كار گذاشته شده بود، منفجر شد و دهها نفر زنده زنده در آتش سوختند و دهها نفر ديگر نيز به شدت زخمي شدند. شدت اين انفجار به حدي بود كه شيشههاي ادارات و منازل اطراف آن تا شعاع چند صدمتر شكست و صداي آن تقريباً در تمام تهران شنيده شد. در جريان اين انفجار، يك اتوبوس دو طبقه نيز كه در حال حركت و مملو از جمعيت بود به آتش كشيده شد و تمام مسافران آن شهيد و مجروح شدند. در محل انفجار بمب، گودالي به عمق 1/5 متر و با وسعت 25 متر مربع ايجاد شد. |
|
«ميرزا عبدالحسين خان» ملقب به «شيخُ المُلك» و متخلص به اورنگ درگذشت. او تا15سالگي علوم مقدماتي صرف و نحو عربي و زبان فارسي را آموخت و سپس براي ادامه تحصيل به كربلا رفت. اورنگ دربازگشت به ايران به شهرهاي مختلفي چون اصفهان، شيرازسفركرد. اورنگ به هنگام تغييررژيم استبدادي به مشروطيت درزمره نزديكان سردار اسعد بختياري درآمد. اورنگ قريحه فراوان درسرودن شعرداشت. ازآثاراورنگ «ديوان اشعار و يادداشتهايي درمسافرتهاي طولاني» را مي توان نام برد. |
در ادامهي جنگهاي صدر اسلام، خليفهي دوم، سعد بن ابي وقاص را مأمور فتح ايران كرد و از جانب يزدگرد سوم پادشاه ساسانيان، رستم پسر فرخ زاد به فرماندهي قواي ايران تعيين شد. پس از مذاكرات اوليه و پيشنهاد قبول جزيه يا اسلام آوردن، سپاه ايران جنگ را برگزيد و اسلام را نپذيرفت. سرانجام جنگ بين دو طرف در ناحيهي قادسيه در عراق درگرفت و پس از چندين شبانه روز، سستي بر سپاه ايران چيره گشت و نيروهاي ساساني شكست خوردند. فتح قادسيه و رسيدن اعراب به ساحل غربي دجله مقابل ايوان مداين، سقوط پايتخت و انقراض دولت با عظمت ساساني را قطعي نمود. |
ابوالمعالي كمال الدين محمد بن علي بن عبدالواحد انصاري معروف به ابن زَمْلَكاني در سال 667 ق در حوالي دمشق به دنيا آمد. وي علم و دانش را نزد اساتيد و علما آموخت و به يادگيري علوم ديني و حديث همت گماشت و بيست و چند ساله بود كه اجازهي صدور فتوا يافت. ابن زَمْلَكاني در كنار مشاغلي چون قضاوت، به تعليم و تعلّم نيز ادامه داد و در بسياري از مدارس دمشق به تدريس مشغول شد. گويند، وي فردي خيالپرداز بود و مباني فكري خود را بر تخيّلات استوار ميساخت و حتي بر اساس آنها عمل ميكرد. از اينرو در رنج و ناراحتي به سر ميبرد، زيرا برخي با او دشمني ميكردند و حسادت ميورزيدند. از جمله آثار اين فقيه، محدث و اديب مشهور دمشقي ميتوان به كتاب البُرهان الكاشِف عن اعجازِ القرآن، مولدُ النَّبي و... اشاره كرد. ابن زَمْلَكاني در اواخر عمر قرار بود تا از طرف سلطان مصر به قاضي القضاتي دمشق منصوب شود كه در راه بيمار شد و در شصت سالگي بدرود حيات گفت. جنازهي وي را به قاهره برده و در نزديكي قبر شافعي به خاك سپردند. |
ابوالعباس احمد بن علي بن عبدالقادر بعلبكي مصري ملقب به تقي الدين و مشهور به مِقريزي از مشاهير مورخين عرب در سال 766 ق در قاهره به دنيا آمد. او در آغاز حنفي مذهب بود و در آخر به شافعي گراييد. مِقريزي چندي قضاوت در قاهره را به عهده داشت و پس از اقامتي ده ساله در دمشق به قاهره بازگشت و انزوا گزيد. وي عزت را در عُزلت ميديد و بدون ضرورت با كسي تردد و مراوده نميكرد. آوازهي مقريزي، عالمگير و ضرب المثل بود. مِقريزي آثار بسياري دارد كه به دويست مجلد ميرسد. تاريخ مصر، مشاهير مصر، دُرَرُالعُقودُ الفريده و المواعظ از آن جملهاند. مقريزي در 79 سالگي در مصر وفات يافت و در قاهره مدفون شد. |
آيت اللَّه شيخ محمدرضا مظفر در شعبان 1322 ق در نجف زاده شد. پس از فراگيري مقدمات و سطوح، در حلقهي درس ميرزاي ناييني، آقاضياء عراقي، سيدعلي قاضي طباطبايى و... حاضر گشت و پس از سالياني به اجتهاد دست يافت. برنامهها و فعاليتهاي اصلاحي آيت اللَّه مظفر، نام او را در زمرهي يكي از احياگران عصر حاضر در تاريخ كهن حوزهي نجف جاودان ساخت. تأسيس جمعيت مُنَتدي النَّشر، دانشكدهي مُنتَدي، مدارس مُنتَدي و تدوين كتابهاي درسي از جملهي اين فعاليتها ميباشد. همچنين آيتاللَّه مظفر، استادي متبحر و نويسندهاي توانا بود كه دهها اثر علمي از خود به يادگار گذاشته است. اين عالم بزرگوار سرانجام پس از 62 سال زندگي پر بركت دعوت حق را لبيك گفت و در مقبرهي خانوادگي واقع در جادهي كوفه به خاك سپرده شد. |
|
|
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}