تقوا

امام باقر(ع ) فرمود: مذاهب مختلف شما را از راه به در نبرد، به خدا سوگند که شیعه ما نیست، جز آنکه خدا را اطاعت کند. (1)


شرح

در زمان امام باقر علیه السلام، بدعت گزاران و دین سازان گمراه، عقاید و افکار باطلی در میان مسلمین انتشار می دادند، که نمونه ای از آنها در روزگار ما هم در میان عوام دیده می شود، مانند عقیده به اینکه تنها قبول تشیع یا محبت امیرالمؤ منین -(ع ) یا امیدواری به خدا یا گریه برای امام حسین -(ع ) بدون هیچ طاعت و عبادت دیگر موجب سعادت و نجات است، امام باقر -(ع ) با یک جمله کوتاه، تمام رشته های این قبیل اوهام و خرافات را بر باد داده، شیعیان خود را بیدار و هوشیار می کند و شاهراه حقیقت را پیش پای آنها می گذارد و می فرماید: افکار و عقاید باطل شما را منحرف نسازد، بدانید یگانه راه سعادت و نجات اطاعت خداست و بس. دیگر احادیث این بخش نیز شاهد بر این مدعاست.

امام باقر(ع ) فرمود: خدا با هیچ کس خویشی ندارد، محبوب ترین بندگان خدا و گرامی ترینشان نزد او با تقوا ترین و مطیع ترین آنهاست. (2)

و فرمود: هر که مطیع خدا باشد، دوست ما و هر که نافرمانی خدا کند، دشمن ماست، ولایت ما جز با عمل کردن و پارسایی ورزیدن به دست نیاید.

(امیرالمؤ منین (ع ) می فرمود: عملی که با تقوا همراه باشد، کم نیست، چگونه عمل پذیرفته شده (در درگاه الهی ) کم باشد؟ (با آنکه خدای تعالی فرماید: ((انما یتقبل الله من المتقین، خدا فقط عمل مردم با تقوا را می پذیرد). (3)


تقیه

 امام باقر(ع ) فرمود: تقیه از دین من و دین پدرانم می باشد، و کسی که تقیه ندارد ایمان ندارد. (4)

امام باقر(ع ) فرمود: تقیه مربوط به موارد ضرورت است و تقیه کننده خود داناتر است که چه زمانی ضرورت پیش می آید. (5)

امام باقر(ع ) می فرمود: چه چیز بهتر از تقیه چشم مرا روشن می کند؟ تقیه سپر مؤ من است. (6)

امام باقر(ع ) فرمود: تقیه تنها برای جلوگیری از خونریزی وضع شده، پس هر گاه کار به خونریزی کشد، تقیه نباشد. (7)

امام صادق (ع ) فرمود: هر چه این امر (ظهور امام قائم علیه السلام ) نزدیک تر شود تقیه شدیدتر شود. (زیرا بدعت و ستم توسعه یابد و اظهار حق دشوارتر شود). (8)

امام صادق (ع ) فرمود: تقیه سپری است خدایی میان او و مخلوقش. (9)

امام باقر(ع ) فرمود: هر گاه (شیوه ) که فرمانروایی و حکومت، کودکانه (و از روی هوا و هوس ) باشد با مردم در ظاهر معاشرت کنید و در باطن مخالف آنها باشید. (10)

 
پی نوشت:
(1) - لا تذهب بکم المذاهب فوالله ما شیعتنا الا من اطاع الله عزّو جل. (باب الطاعة و التقوی، ح 1).
(2) - لیس بین الله و بین احد قرابة، احب العباد الی الله عزّو جل (و اکرمهم علیه ) اتقاهم واعملهم بطاعته. . . من کان لله مطیعا فهو لنا ولی و من کان لله عاصیا فهو لنا عدو ما تنال و لا یتنا الا بالعمل و الورع. (همان، ح3).
(3) - لا یقل عمل مع تقوی و کیف یقل ما یتقبل (همان، ح 5).
(4) - التقیة من دینی و دین آبائی و لا ایمان لمن لا تقیة له. (باب التقیة، ح 12).
(5) - التقیه فی کل ضرورة و صاحبها اعلم بها حین تنزل به. (همان، ح 13).
(6) - وای شی ء اقر لعینی من التقیة ان التقیة جنة المؤ من. (همان، ح 14).
(7) - انما جعلت التقیة لیحقن بها الدم فاذا بلغ الدم فاذا بلغ الدم فلیس تقیة (همان، ح 16).
(8) - کلما تقارب هذا الاءمر کان اشد للتقیة (همان، ح 17).
(9) - التقیة ترس الله بینه و بین خلقه. (همان، ح 19).
(10) - خالطوهم بالبرانیة و خالفوهم بالجوانیة اذا کانت الاءمرة صبیانیة. (همان، ح 20).

منبع: حوزه نت