در قرآن کریم، تعلیم و تزکیه، هدف بعثت انبیا، به خصوص پیامبر مکرم  (صلی الله علیه وآله وسلم)اسلامی بیان شده است(1) به این معنا که پیامبران مگر برای آموزش معارف دین، پرورش و هدایت بشر و بیان راههای وصول به سعادت ابدی، به رسالت مبعوث نشدند. حال اگر بخواهیم برای تعلیم و تزکیه، معادلی از اصطلاحات امروزی، قرار دهیم، آموزش و پرورش معادل و ترجمه مناسبی است. در واقع، در زمانی که مردم از حضور انبیا و اوصیای الهی محروم اند، علمای دین و متولیان امر تعلیم و تربیت مسئول این کارند.
 
آنچه در امر تعلیم و تربیت باید مد نظر باشد، تعلیم مطالبی است که در سعادت انسان نقش اساسی دارند. البته این سخن به معنای نفی اهمیت آموزش سایر دانشها نیست. گفتنی است که برخی علوم اگرچه از اهمیت فراوانی در زندگی بشر برخوردارند، نقش چندانی در سعادت واقعی انسان ندارند.
 
علامه مصباح یزدی در کتاب پند جاوید، با تمسک به وصیت امام علی (علیه السلام) به امام مجتبی (علیه السلام) ، « علوم را به چهار دسته تقسیم می کند:

- علومی که دانستن آنها نفع دارد
 
 - علومی که دانستن آنها ضرر دارد
 
 - علومی که دانستن آنها نفع ندارد
 
 - علومی که دانستن آنها ضرر ندارد»(2)
 
ایشان معتقدند که از بین گروههای مختلف علوم، کسب هیچ علم و معرفتی مهم تر از دانستن آنچه در قرآن کریم آمده است، نیست؛ چون ندانستن آن موجب سد راه سعادت می گردد؛ از این رو، آموختن آن در درجه نخست اهمیت قرار دارد.
 برخلاف نگاه جوامع مادی گرا، سکولار و سوسیالیستی که محور تمام فعالیت ها، از جمله تعلیم و تربیت، را تأمین سعادت دنیوی و رسیدن به جایگاه بالا در این دنیا می دانند، از دیدگاه انسان شناختی اسلامی و توحیدی، آفرینش دنیا و آنچه در آن هست، مقدمه ای است برای رشد و تکامل انسان و رسیدن او به سعادت ابدی که همان مقام قرب الهی است.
این کلام استاد دال بر این مطلب است که در آموختن علوم، ترتیب و رتبه بندی بسیار مهم است. اگر نظام آموزش و پرورش ما در پی هدایت جامعه و خواهان رساندن آن به کمال مطلوب و گسترش فضایل اخلاقی در ابعاد مختلف است، ابتدا باید نسبت به آموزش معارف الهی اهتمام ویژه ورزد و تا زمانی که بنیه اعتقادی و اخلاقی دانش آموزان استحکام پیدا نکرده است، به دنبال آموزش سایر علوم و معارف نرود.
 
با توجه به این تقسیم بندی علوم، از یک سو، و گسترده شدن زندگی و تمدن بشری که زمینه انحراف فکری و عقیدتی انسان را فراهم کرده است، از سوی دیگر، و با توجه به افت شدید اخلاق و معنویت، چنان که اندیشمندان غرب و شرق می گویند که امروزه بشر از «بحران معنویت» رنج می برد، پرداختن به علوم بی فایده یک نوع اتلاف وقت به حساب می آید. البته، باید گفت که به صرف اکتفا کردن به یک درس دینی یا درس دین و زندگی و یا عناوین شبیه به این، در نظام درسی، نمی توان با این بحران معنویت مبارزه کرد.
 
امروزه، برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان عرصه برنامه ریزی درسی باید با افق دید گسترده تر و با نگاهی عالمانه، مشفقانه و هستی شناسانه، و با توجه به نیازهای اخلاقی موجود، «مسئله محور» در جامعه تصمیم گیری کنند. اگر قرار است برنامه درسی به عنوان محتوا تعریف شود، و گفته شود برنامه درسی عبارت است از آنچه می باید به دانش آموزان تدریس شود، محتوا باید در جهت هدایت و سوق دادن فراگیران به سمت سعادت اخروی و لذت پایدار اخروی باشد. گفتنی است که خداوند در قرآن کریم آخرت را بهتر و پاینده تر می نامد:(والآخرة خیر وأبقى. )(3)
 
علامه طباطبایی می فرماید یکی از راههای اصلاح اخلاق که در قرآن دیده می شود این است که انسان را از نظر روحی و عملی طوری تربیت می کند و چنان علوم و معارفی در وجود او می پروراند که با وجود آنها، جایی برای رذایل اخلاقی باقی نماند و ریشه آنها سوزانده شود. این روش، در هیچیک از کتاب های آسمانی و تعلیمات انبیا که به دست ما رسیده است، وجود ندارد و در هیچ یک از آثار فکری حکمای الهی نیز دیده نمی شود.
 
به طور مثال، کسی که ریا می کند و کاری را برای غیر خدا انجام می دهد، علتش خارج از این دو نیست که یا می خواهد از این راه، شخصیت و عزتی کسب کند و یا از قدرت دیگران می هراسد(4). چنین کسی وقتی متوجه می شود که خداوند می فرماید: (أن القوة لله جمیعا، )(5) یا اینکه در آیه ای دیگر می فرماید: (إن العزة لله جمیعا)(6)، باید به راستی به این دو حقیقت ایمان راسخ بیاورد و بداند که عزت و قدرت، تنها برای خداست؛ در اینجاست که دیگر زمینه ای برای ریا و ظاهرسازی در او باقی نمی ماند.
 
خلاصه اینکه برخلاف نگاه جوامع مادی گرا، سکولار و سوسیالیستی که محور تمام فعالیت ها، از جمله تعلیم و تربیت، را تأمین سعادت دنیوی و رسیدن به جایگاه بالا در این دنیا می دانند، از دیدگاه انسان شناختی اسلامی و توحیدی، آفرینش دنیا و آنچه در آن هست، مقدمه ای است برای رشد و تکامل انسان و رسیدن او به سعادت ابدی که همان مقام قرب الهی است.
 
با توجه به آنچه گفته شد، در هر موضوع درسی، بهترین محتوا و مهم ترین اندیشه ها، مقوله هایی اند که به روح معنوی و میل فطری انسانها طراوت می بخشند. در واقع، محتوای عرضه شده به فراگیران، باید از ترویج هرگونه نگاه سکولاریستی و دیدگاهی که به جدایی دین و اخلاق از زندگی روزمره فردی و اجتماعی می انجامد، به دور باشد.
 
پی‌نوشت:
1. بقره (۲)، ۱۲۹/ آل عمران (3)، 164/ جمعه (۹۲)، ۲.
2. محمدتقی مصباح یزدی، پند جاوید، نگارش علی زینتی، ج ۱، ص ۱۷۱.
3. اعلى (۸۷)، ۱۷.
4. اکبر دهقان، راه رشد، ص۱۸۱۷
5. بقره (۲)، ۱۹۵.
6 . یونس (۱۰)، 65.
 
منبع: برنامه درسی وتربیت اخلاقی، حمیدرضا کاظمی، چاپ اول، انتشارات مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(قدس سره)، قم 1393