روشهای تعمیم یا گسترش رفتار
تعمیم رفتارهای کودکان
نباید از کودکان وعده گرفت که در آینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعده ای ناخواسته می دهد، وعدهای که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی می کشد که در آن بانک اصلا حساب ندارد.
مثلا، اگر کودکی در محیط خانه رفتارهایی از قبیل سلام کردن، رعایت حقوق دیگران، بهداشت، نظم و انضباط و تعاون را آموخته و به خوبی آنها را انجام میدهد، چه باید کرد تا همین رفتارهای مطلوب را در موقعیتهای دیگر و هم چنین در برخورد با افراد جدید مثلا در مهمانی ها، در مسافرت ها، در مدرسه و در اجتماعاتی غیر از خانواده نیز به راحتی و به صورت خودکار انجام دهد؟ در این باره روان شناسان یادگیری معتقدند که باید از مهمترین اصل روان شناسی یادگیری یعنی اصل تعمیم استفاده کرد.بهتر است به جای دستور مستقیم، به صورت غیرمستقیم کودک را از ادامه رفتار باز داریم. در مواردی بهتر است رفتار کودک نادیده گرفته شود و منظور این است که نه زبانی و نه با تغییر حالت و رفتار واکنشی نشان ندهیم. در تعمیم، ما با دو موقعیت روبرو هستیم: موقیعت آموزش و موقعیت تعمیم. موقیعت آموزش، موقعیتی است که رفتار، در آن یاد گرفته می شود. موقعیت تعمیم موقعیتی است که رفتار تغییر یافته باید در آن گسترش یابدو یعنی موقعیت طبیعی زندگی. یکی از عوامل مهمی که تعمیم از موقعیت اول به موقعیت دوم را سبب می شود، شباهت فیزیکی بین این دو موقعیت است. مارتین و پییر (۱۹۹۲) برای افزایش شباهت بین این دو موقعیت های پیشنهادی زیر را مطرح کرده اند:
1- در حین آموزش، موقعیت های طبیعی زندگی را مورد توجه قرار دهید; یعنی سعی کنید مراحل آخر موقعیت آموزش را شبیه موقعیت طبیعی سازید تابخشی از آموزش را در شرایط طبیعی انجام دهید.
۲- شرایط آموزش را متنوع سازید یعنی سعی کنید تعداد محرک هایی را که رفتار باید در حضور آنها انجام شود، افزایش دهید.
3- هنگام آموزش، سعی کنید از محرک هایی که در موقعیت طبیعی یافت می شود، استفاده کنید.
۴- از برنامه های تقویت ناپیاپی استفاده کنید یعنی هر از چند گاهی به صورت اتفاقی رفتار آموخته شده را تقویت کنید.
۵- در حین آموزش، از نمونه ها و مثالهای فراوان استفاده کنید. به عنوان مثال، کودک کم رو و خجولی را در نظر بگیرید که از سؤال کردن سر کلاس یا از صحبت کردن در حضور جمع پرهیز می کند. برای از بین بردن کم رویی چنین کودکی می توان از «بازی» که یکی از نیازهای طبیعی کودکان است، استفاده کرد.
سعی کنید چند بچه هم سن و سال او را به خانه آورده و ابتدا یک صحنه بازی در خانه به وجود بیاورید، کم کم این صحنه را به بیرون از خانه یعنی کوچه و محیطهای پرجمعیت دیگر که هم موقعیت طبیعی است و هم محرکهای زیادی وجود دارد، ببرید. البته، در انتخاب نوع بازی باید ابتدا از بازی هایی استفاده کرد که به افراد کم تری نیاز دارد ولی می توان به تدریج بازی هایی را که معیت بیش تری نیاز دارد طراحی کرد.
در این بازی ها به بچه های کم رو مسؤولیت هایی نیز میدهیم تا مجبور شوند با دیگران حرف بزنند و امر و نهی کنند و اعتماد به نفس بیش تری در آنها ایجاد شود. طبیعی است که اگر ما بتوانیم چنین برنامه ای را به خوبی برای چنین کودکی اجرا کنیم و از تشویق های مناسب نیز استفاده نماییم، هم علتهای کم رویی او را از بین می بریم و هم شهامت سؤال کردن یا صحبت کردن در حضور جمع را در او ایجاد می کنیم. ناگفته نماند که انجام چنین کارهایی نیاز به تمرین زیاد و هم چنین مطالعه بیشتر و علاقه وافر به ایجاد رفتارهای مطلوب در کودکان دارد.
از طرفی نباید از کودکان وعده گرفت که در آینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعده ای ناخواسته می دهد، وعدهای که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی می کشد که در آن بانک اصلا حساب ندارد. ما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب آمیز باشیم.
این پدر و مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه آمیز و کنایه دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه های خیالی انتقام، پر می سازد و در نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش میشود.
اشتباهات محرز والدین
بهتر است به جای دستور مستقیم، به صورت غیرمستقیم کودک را از ادامه رفتار باز داریم. در مواردی بهتر است رفتار کودک نادیده گرفته شود و منظور این است که نه زبانی و نه با تغییر حالت و رفتار واکنشی نشان ندهیم. بچه ها پیام های غیر کلامی ما را خیلی زود می گیرند. بنابراین می توان طوری برخورد کرد که انگار کودک کار بدی انجام نداده است و سپس او را صدا زد و به کار دیگری مشغول کرد. این در حالی است که والدین فکر می کنند با تحکم و داد و فریاد و دستور دادن می توانند کودک را از ادامه رفتار یا عادت نادرست منع کنند. رفتارهای این چنینی بیشتر او را مضطرب و به ادامه انجام کار حریص می کند.گاهی والدین قبل از انجام کار به کودک هشدار می دهند؛ مثلا می گویند «تو مهمانی دعوا راه نیندازی» این کار از نظر روانی او را آماده دعوا کردن می کند و او ناخودآگاه به دنبال فراهم کردن زمینه دعوا می گردد. این رفتارها باعث می شود رفع عادت برای او سخت تر شود چون الگو دارد و با پیش زمینه ذهنی درباره خودش فکر می کند. بعضی والدین هم منتظر افزایش سن و تغییر شرایط هستند تا عادت نادرست کودک رفع شود و ترک عادت را به سنین نوجوانی موکول می کنند که این کار اصلاح این عادت ها را بسیار دشوارتر می کند.
منبع: روانشناسی کودک، بتول جعفری گلستان، چاپ دوم، نوید حکمت، قم 1396
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}