مفاسد أخروی خودبزرگ بینی

برخی از مفاسد اخروی خودبزرگ بینی عبارت است از:
 

1. حبط عمل
عجب و خودبزرگ بینی طاعات و عبادات را در نظر انسان بزرگ مى کند و باعث مى شود که انسان به خاطر عباداتش بر خدا منّت نهد و همین براى نقصان یک انسان و حبط عمل؛ یعنی بطلان و خنثی شدن اثر اعمال و عبادات او، کافى است. از امام صادق (ع) نقل است که فرمود: عالمى نزد عابدى آمد و از او پرسید: نمازت چگونه است؟ عابد گفت: آیا از چون شخصی مثل من درباره نمازش سؤال مى کنى در حالى که از فلان وقت خدا را عبادت مى کنم. پرسید: گریه ات چگونه است؟ جواب داد: مى گریم تا اشکم جارى مى شود.

عالم گفت: اگر در حال ترس از خدا مى خندیدى از این گریه در حال ادلال بهتر بود زیرا چیزى از عمل شخص مدلّ بالا نمى رود.
 
2. مسلط شدن شیطان
خودبزرگ بینی باعث تسلّط شیطان بر انسان می شود. چنان که در حدیث وارد شده است که روزی موسی کلیم (ع) از ابلیس پرسید: کدام گناه از گناهان است که اگر فرزندان آدم مرتکب آن شوند تو بر آنان مسلط می گردی؟ گفت: هنگامی که عجب پیدا کرده و اعمال خود را کثیر و گناه خود را کوچک بشمرند. فَقالَ لَهُ موسی: اَخبِرْنی بِالذَّنبِ الذَّی اِذا اَذنَبَهُ اِبنُ آدَمَ اِستَحْوَذَتَ عَلَیهِ قال: ذلِک اِذا اَعجَبَتْهُ نَفسُهُ، وَاسْتَکثَرَ عَمَلَهُ وَصَغَّرَ فِی نَفسِهِ ذَنبَهُ. (1)
 
3. هلاکت انسان
خودبزرگ بینی اعمال انسان را فاسد می کند و از جمله مهلکات است که انسان را به هلاکت می رساند و چون حالت خودخواهی در شخص وجود دارد حاضر نمی شود که به عیب خود توجه کند و همه کارهای خود حتی زشت ها را زیبا می بیند و چون عیبی در خود مشاهده نمی کند، قهراً در مقام علاج امراض درونی خود بر نیامده و در صدد اصلاح اعمال خود هم نخواهد بود، چنین کسی یقیناً جزء زیان دیده ها و ورشکسته های معنوی و جزء هلاک شده ها خواهد بود.

چنان که قرآن کریم فرمود: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکمْ بِالأَخْسَرِینَ أَعْمالاً الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی الحَیاةِ الدُّنْیا وَهُمْ یحْسَبُونَ أَ نَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعاً. (کهف/103-104) و ای پیامبر، به امت بگو آیا می خواهید شما را به زیان کارترین مردم، آگاه سازم؟ زیان کارترینِ مردم، کسانی هستند که عمرشان را فانی کرده اند و به خیال خود کار نیک انجام می دهند.

امام باقر (ع) فرمودند: ثَلاثٌ مُوبِقاتٌ: شُحٌّ مُطاعٌ، وَهَوی مَتَّبَعٌ، وَاعجابُ المَرءِ بِنَفسِهِ. (2) سه چیز از مهلکات است: بخلی که اطاعت شود (یعنی صفت بخل در مقام عمل، عمل شود) هوا و هوسی که پیروی شود و عجب انسان به نفس خود.

با توجه به مفاسد دنیوی و اخروی این صفت ناپسند، بر هر انسانی که بخواهد در طریق هدایت و نجات قرار گیرد، لازم است که خود را از این صفت مذموم بر حذر داشته و حالت خودخواهی و خودبینی و تحقیر دیگران را از خود دور نماید.
 

راه های رهایی از عجب و خودبزرگ بینی

اگر کسی بخواهد در مقام معالجه خود برآید و جان خود را از این مرض مهلک نجات دهد، آیات قرآن کریم، روایات معصومین و علمای علم اخلاق راه هایی را برای علاج این مرض روحی بیان کرده اند که مجال بیان همه آنها در این نوشتار نیست در اینجا مهمترین آنها ذکر می شود.
 
1. توجه به مبدأ و مقصد
انسان باید درباره خود و ابتدا و انتهای خود بیندیشد، و ببیند که از کجا آمده و سرانجام کارش به کجا منتهی می گردد.

ابتدای کارش نطفه ای گندیده بود که با انتقال از صلب پدر و قرار گرفتن در رحم مادر، هر دوی آنان احتیاج به طهارت (غُسل) پیدا می کردند تا هنگامی که خود را از آن پلیدی و آلودگی به وسیله غُسل یا تیمم تطهیر نمی کردند حق باریافتن در محضر پروردگار برای نماز ویا حق ورود در خانه خدا (مسجد) را نداشتند.

منتهای امرش نیز پس از خروج روح از جسد، مرداری بدبو و متعفّن است. اگر با سرعت در زیر خاک دفن نشود پس از چندی آن چنان می گندد که حتی فرزندان او رغبت دفن او را نمی کنند، و در حال حیات و زندگی دنیا نیز حامل کثافات بسیاری است که اگر از او دفع نشود مایه هلاکت اوست، وقتی هم دفع شد باعث نجاست او گردیده، باید خود را به وسیله آب تطهیر نماید تا پاک گردد.

از طرف دیگر، در تمام شئون زندگی محتاج به امداد الهی است که اگر آنی از طرف حضرت حق مدد نرسیده و فیض قطع گردد، هلاک خواهد شد. (یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ.)

لذا قرآن کریم می فرماید: قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ‌. مِنْ أَیِّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَهُ‌. مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ‌. ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ‌. ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ‌. ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ. (عبس‏/17-22) کشته باد انسان، چه ناسپاس است! او را از چه چیز آفریده است؟ از نطفه‏اى خلقش کرد و اندازه مقرّرش بخشید. سپس راه را بر او آسان گردانید. آن گاه به مرگش رسانید و در قبرش نهاد. سپس چون بخواهد او را برانگیزد.

در آیه دیگر فرمود: اللّهُ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ ضَعْف ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْف قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّة ضَعْفاً وَشَیبَةً یخْلُقُ ما یشاءُ وَهُوَ العَلِیمُ القَدِیرُ. (روم/22.) خدا آن کسی است که شما را در ابتدای امر، از جسم ضعیف (نطفه) بیافرید، آن گاه پس از ضعف و ناتوانی، توانا کرد، و باز از توانایی به ضعف و سستی پیری برگردانید که او هر چه بخواهد خلق می کند؛ زیرا او به همه امور عالم، دانا و به هر چیزی که بخواهد توانا است.

علی علیه السلام می فرماید: ما لاِبنِ آدَمَ وَالفَخرِ اَوَّلُهُ نُطفَةٌ و آخِرُهُ جِیفَةٌ وَلا یرزُقُ نَفسَهُ و لا یدفَعُ حَتفَهُ. (3) انسان را با فخر و کبریایی چه کار، در آغاز نطفه بود و سرانجام مرداری است که نه می تواند به خود روزی دهد و نه می تواند مرگ را از خود براند.
 
2. توجه به مقدرات الهی
برای رهایی از خودبزرگ بینی لازم است که انسان همواره متوجه به مقدرات الهی باشد و بی خود گرفتار خودپسندی و خوشحالی بی جا نگردد. یعنی شما توجه کنید توفیق کار خوب و قدرت کار خوب و ابزار کار خوب و تمام وجود خودتان از خدا است و این خدا است که فاعل حقیقی و موثر واقعی خیر است و ما تنها ابزاری هستیم در دست او و حتی قدرت انتخاب و اختیار را او به ما داده است، پس از خود چیزی نداریم و چیزی نیستیم که بخواهیم بدان ببالیم و دچار خودبزرگ بینی شویم.

قرآن کریم می فرماید: لاَ تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَ اللَّهُ لاَ یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ (حدید/23) بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به (سبب) آنچه به شما داده است شادمانى نکنید، و خدا هیچ خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد.
 نویسنده: شهزاد عباس مولایی
 

پی نوشت ها:

(1) مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 72، ص 317.
(2)همان، ص 314.
(3) نهج البلاغه، حکمت454.