طریقه خواندن دعای مشلول برای گرفتن حاجت
دعای مشلول از جمله دعاهایی است که امام علی (ع) آن را آموزش داده است. در ادامه به نحوه خواندن این دعا جهت گرفتن حاجات آشنا می شوید.
منبع دعای مشلول
این دعا را کفعمی در بلد الامین، سید بن طاووس در مهج الدعوات، علامه مجلسی در بحارالانوار و شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان ذکر کرده اند.
ماجرای دعای مشلول
امام حسین (ع) نقل می کند که: شبی به همراه پدرم مشغول طواف خانه خدا بودم که صدای ناله جوانی را شنیدیم. پدرم مرا به دنبال صاحب صدا فرستاد. جوان خوش سیمایی را مشغول دعا و ناله یافته و او را نزد پدرم بردم. او ماجرای خود را این گونه بیان کرد:«جوان خوشگذرانی بودم و پدرم از این موضوع سخت ناراحت بود. یک بار بدون اجازه پول های پدرم را برداشته و او را کتک زدم، او دل شکسته شده و در سفر خود به مکه مرا نفرین کرد. در همان هنگام دست من شَل شد و از آن تاریخ چند سال با آه و ناله از پدر عذر تقصیر می خواستم تا راضی شد امسال دوباره به مکه بیاید و شفای مرا از خدا بخواهد ولی در راه از دنیا رفت و من تنها به مکه آمدم.»
پدرم به جوان بشارت داد که زمان شفا یافتنش رسیده است و این دعا را که از پیامبر (ص) آموخته بود به او یاد داد و شرایطی را برای برآورده شدن حاجتش بیان کرد.
آن جوان این دعا را خواند و پیامبر (ص) را در خواب دید که دستش را بر اندام او کشید و فرمود: بر اسم اعظم خدا محافظت کن که مار تو به خیر خواهد بود. جوان پس از آن که از خواب بیدار شد سلامت خود را به دست آورده بود.
نام دیگر این دعا «اَلشّابُّ المَأخُوذُ بِذَنبِه» است؛ یعنی «جوانی که به سبب گناهش مجازات شده بود».
مضمون دعای مشلول
بخش اعظم این دعا شامل اسماء حُسنای خداوند است و تکیه اصلی این دعا، مناجات با خدا و توسل به او از طریق اسما و صفاتش می باشد. در پایان با قسم دادن حق تعالی به برخی نامهایش و ذکر آیاتی از قرآن، حاجات شخص از او درخواست میشود و با صلوات بر محمد و آل محمد دعا به پایان می رسد. امام علی (ع) فرمود در این دعا اسم اعظم وجود دارد و در روایت بیان شده که نباید این دعا را بدون وضو خواند.
متن دعای مشلول
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَخدایا از تو مى خواهم به نامت
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکرامِ
اى صاحب جلال و بزرگوارى
یا حَىُّ یا قَیّوُمُ
اى زنده ای پاینده
یا حَىُّ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
اى زنده اى که معبودى جز تو نیست
یاهُوَ یامَنْ لایَعْلَمُ ما هُوَ
اى کسى که جز او کسى نداند که چیست او
وَ لاکَیْفَ هُوَ وَ لا اَیْنَ هُوَ
و چگونه است او و در کجاست او
وَ لا حَیْثُ هُوَ اِلاّ هُوَ
و در کدام سو است
یا ذَاالْمُلْکِ وَالْمَلَکوُتِ
اى داراى ملک و ملکوت
یا ذَاالْعِزَّةِ وَالْجَبَروُتِ
اى داراى عزت و جبروت (قهر و قدرت)
یا مَلِکُ یا قُدُّوسُ
اى پادشاه جهان اى منزه از هر عیب
یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ
اى سالم از هر نقص اى ایمنى بخش
یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُ
اى نگهبان اى عزیز
یا جَبّارُ یا مُتَکَبِّرُ
اى داراى قهر اى با عظمت
یا خالِقُ یا بارِئُ
اى آفریننده اى پدید آورنده
یا مُصَوِّرُ یا مُفیدُ
اى صورت بخش اى سود دهنده
یا مُدَبِّرُ یا شَدیدُ
اى تدبیر کننده اى محکم کار
یا مُبْدِئُ یا مُعیدُ
اى سبب آغاز خلقت و اى سبب پایان آن
یا مُبیدُ یا وَدُودُ
اى نابود کننده اى محبت شعار
یا مَحْمُودُ یا مَعْبوُدُ
اى پسندیده اى معبود خلق
یا بَعیدُ یا قَریبُ
اى دور و اى نزدیک
یا مُجیبُ یا رَقیبُ
اى پاسخ دهنده اى نگهبان
یا حَسیبُ یا بَدیعُ
اى حساب دارنده اى نوین آفرین
یا رَفیعُ یا مَنیعُ
اى رفیع مقام اى بلند مرتبه
یا سَمیعُ یا عَلیمُ
اى شنوا اى دانا
یا حَلیمُ یا کَریمُ
اى بردبار اى کریم
یا حَکیمُ یا قَدیمُ
اى فرازنه اى قدیم
یا عَلِىُّ یا عَظیمُ
اى والا اى بزرگ
یا حَنّانُ یا مَنّانُ
اى مهرپیشه و اى نعمت بخش
یا دَیّانُ یا مُسْتَعانُ
اى پاداش ده ای یارى جسته شده
یا جَلیلُ یا جَمیلُ
اى پُر جلالت اى زیبا
یا وَکیلُ یا کَفیلُ
اى وکیل اى کفیل
یا مُقیلُ یا مُنیلُ
اى درگذرنده اى نعمت رساننده
یا نَبیلُ یا دَلیلُ
اى ماهر اى راهنما
یا هادى یا بادى
اى رهبر اى آغاز کننده
یا اَوَّلُ یا اخِرُ
ای اول اى آخر
یا ظاهِرُ یا باطِنُ
اى ظاهر اى باطن
یا قآئِمُ یا دآئِمُ
اى استوار ای ابدى
یا عالِمُ یا حاکِمُ
اى دانا اى حکم فرما
یا قاضى یا عادِلُ
اى داور اى دادگر
یا فاصِلُ یا واصِلُ
اى جدا کننده اى پیوند کننده
یا طاهِرُ یا مُطَهِّرُ
اى پاک اى پاکیزه
یا قادِرُ یا مُقْتَدِرُ
اى توانا اى با اقتدار
یا کَبیرُ یا مُتَکَبِّرُ
اى بزرگ اى با عظمت
یا واحِدُ یا اَحَدُ
اى یگانه اى تک
یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا اَحَدٌ
اى بى نیاز اى کسى که نزاید و زائیده نشده و نیست برایش همتایى هیچکس
وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ لا کانَ مَعَهُ وَزیرٌ
و نیست برایش همسر و رفیقى و نباشد با او وزیرى
وَ لا اتَّخَذَ مَعَهُ مُشیرا وَ لاَ احْتاجَ اِلى ظَهیرٍ
و نگرفته براى خود مشاورى و نه نیازمند به کمک کارى است
وَ لا کانَ مَعَهُ مِنْ اِلهٍ غَیْرُهُ
و نه معبودى جز او است شایسته ستایشى
لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
جز تو نیست
فَتَعالَیْتَ عَمّا یَقُولُ الظّالِمُونَ عُلُوّا کَبیرا
پس تو برترى از آنچه ستمکاران گویند بسیار برتر
یا عَلِىُّ یا شامِخُ یا باذِخُ
اى والا اى بلند رتبه اى والا مقام
یا فَتّاحُ یا نَفّاحُ یا مُرْتاحُ
اى گشاینده اى عطا بخشنده ای فرح بخش
یا مُفَرِّجُ یا ناصِرُ یا مُنْتَصِرُ
اى گشایش دهنده اى یاور اى مددکار
یا مُدْرِکُ یا مُهْلِکُ یا مُنْتَقِمُ
اى دریابنده اى هلاک کننده اى انتقام گیرنده
یا باعِثُ یا وارِثُ
اى برانگیزنده اى ارث برنده
یا طالِبُ یا غالِبُ
اى جوینده اى پیروزمند
یا مَنْ لا یَفُوتُهُ هارِبٌ
اى کسى که از دستش نرود گریز پایى
یا تَوّابُ یا اَوّابُ یا وَهّابُ
اى توبه پذیر اى رجوع پذیر اى بخشنده
یا مُسَبِّبَ الاْسْبابِ یا مُفَتِّحَ الاْبْوابِ
اى سبب ساز هر سبب اى گشاینده درهاى بسته
یا مَنْ حَیْثُ ما دُعِىَ اَجابَ
اى کسى که هر زمان بخوانندش اجابت کند
یا طَهُورُ یا شَکُورُ یا عَفُوُّ یا غَفُورُ
اى پاکى بخش اى پاداش ده شاکران اى درگذرنده اى آمرزنده
یا نُورَ النُّورِ یا مُدَبِّرَ الاُْموُرِ
اى نور روشنی ها اى تدبیر کننده امور
یا لَطیفُ یا خَبیرُ یا مُجیرُ
اى نعمت بخش اى بینا اى پناه ده
یا مُنیرُ یا بَصیرُ یا ظَهیرُ
اى روشنى ده اى بینا اى پشتیبان
یا کَبیرُ یا وِتْرُ یا فَرْدُ
اى بزرگ اى یگانه اى بى همتا
یا اَبَدُ یا سَنَدُ یا صَمَدُ
اى جاویدان اى تکیه گاه اى بى نیاز
یا کافى یا شافى یا وافى یا مُعافى
اى کفایت کننده اى شفادهنده اى وفادار اى صحت بخش
یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ
اى نیکوکار اى زیب بخش
یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ
اى نعمت ده اى فزون بخش
یا مُتَکَرِّمُ یا مُتَفَرِّدُ
اى بزرگوار اى یگانه شناخته شده
یا مَنْ عَلا فَقَهَرَ یا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ
اى که برترى بر همه قاهر است اى که فرمانروا است و نیرومند
یا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ یا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ
اى که در درونى و از درون آگاه اى بپرستندش و او پاداش دهد
یا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ
اى که نافرمانی اش کنند و بیامرزد
یا مَنْ لا تَحْویهِ الْفِکَرُ وَ لا یُدْرِکُهُ بَصَرٌ وَ لا یَخْفى عَلَیْهِ اَثَرٌ
اى که در فکرها نگنجد و دیده اى او را درنیابد و هیچ کارى بر او پنهان نماند
یا رازِقَ الْبَشَرِ یا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ
اى روزى ده بشر اى اندازه گیر هر اندازه
یا عالِىَ الْمَکانِ یا شَدیدَ الاْرْکانِ
اى والا مکان اى سخت قدرت
یا مُبَدِّلَ الزَّمانِ یا قابِلَ الْقُرْبانِ
اى جابجا کننده زمان اى قبول کننده قربانى
یا ذَاالْمَنِّ وَ الاِْحْسانِ
اى دارنده نعمت و احسان
یا ذَاالْعِزَّةِ وَ السُّلْطانِ
اى صاحب عزت و سلطنت
یا رَحیمُ یا رَحمنُ
اى بخشاینده اى مهربان
یا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ فى شَاْنٍ
اى که هر روز در کارى است
یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ شَاْنٌ عَنْ شَاْنٍ
اى که کارى از کار دیگر سرگرمش نکند
یا عَظیمَ الشَّاْنِ یا مَنْ هُوَ بِکُلّ مَکانٍ
اى بزرگ مقام اى که در هر جا هستى
یا سامِعَ الاْصْواتِ یا مُجیبَ الدَّعَواتِ
اى شنواى هر صدا اى اجابت کننده دعاها
یا مُنْجِحَ الطَّلِباتِ یا قاضِىَ الْحاجاتِ
اى برآرنده خواسته ها اى روا کننده حاجتها
یا مُنْزِلَ الْبَرَکاتِ یا راحِمَ الْعَبَراتِ
اى فرو فرستنده برکات اى رحم کننده بر اشکها (و گریه ها)
یا مُقیلَ الْعَثَراتِ یا کاشِفَ الْکُرُباتِ
ای نادیده گیر لغزشها اى برطرف کننده ناراحتیها
یا وَلِىَّ الْحَسَناتِ یا رافِعَ الدَّرَجاتِ
اى بدست دارنده نیکی ها اى بالا برنده مقامها
یا مُؤْتِىَ السُّؤُلاتِ یا مُحْیِىَ الاْمْواتِ
اى دهنده خواسته ها اى زنده کننده مرده ها
یا جامِعَ الشَّتاتِ یا مُطَّلِعا عَلَى النِّیّاتِ
اى گردآورنده پراکنده ها اى آگاه بر نیت هاى دل
یا رادَّ ما قَدْ فاتَ یا مَنْ لا تَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الاْصْواتُ
اى برگرداننده آنچه از دست رفته اى که صداها بر او مشتبه نشود
یا مَنْ لا تُضْجِرُهُ الْمَسْئَلاتُ وَ لا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ
اى که زیادى خواهشها او را به ستوه و خستگى در نیاورد و تاریکیها او را فرا نگیرد
یا نُورَ الاْرْضِ و السَّمواتِ
اى روشنى زمین و آسمانها
یا سابِغَ النِّعَمِ یا دافِعَ النِّقَمِ
اى سرشار دهنده نعمتها اى جلوگیر رنج و ملالها
یا بارِئَ النَّسَمِ یا جامِعَ الاُْمَمِ
اى آفریننده انسان اى گردآورنده ملتها
یا شافِىَ السَّقَمِ یا خالِقَ النُّورِ وَ الظُّلَمِ
اى بهبودى ده بیماریها اى خالق روشنى و تاریکیها
یا ذَاالْجُودِ وَ الْکَرَمِ یا مَنْ لا یَطَاءُ عَرْشَهُ قَدَمٌ
اى صاحب جود و کرم ای که گامى به عرشش نرسد
یا اَجْوَدَ الاْجْوَدینَ یا اَکْرَمَ الاْکْرَمینَ
اى بخشنده ترین بخشندگان اى کریم ترین کریمان
یا اَسْمَعَ السّامِعینَ یا اَبْصَرَ النّاظِرینَ
اى شنواترین شنوایان اى بیناترین بینایان
یا جارَ الْمُسْتَجیرینَ یا اَمانَ الْخائِفینَ
اى پناه پناه جویان اى ایمنى بخش ترسناکان
یا ظَهْرَ اللاّجینَ یا وَلِىَّ الْمُؤْمِنینَ
اى پشت و پناه پناهندگان اى یاور مؤمنان
یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ یا غایَةَ الطّالِبینَ
اى فریادرس فریادطلبان اى منتهای مقصود خواهندگان
یا صاحِبَ کُلِّ غَریبٍ یا مُونِسَ کُلِّ وَحیدٍ
اى رفیق هر غریب و مونس هر تنها
یا مَلْجَاَ کُلِّ طَریدٍ یا مَاْوى کُلِّ شَریدٍ یا حافِظَ کُلِّ ضآلَّةٍ
اى پناه هر آواره اى جاى ده هر گریخته اى نگهدار هر گمشده اى
یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الّطِفْلِ الصَّغیرِ
رحم کننده پیر کهنسال اى روزى ده کودک خردسال
یا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ یا فاکَّ کُلِّ اَسیرٍ
اى پیوند دهنده استخوان شکسته اى رها کننده هر گرفتار دربند
یا مُغْنِىَ الْبآئِسِ الْفَقیرِ یا عِصْمَةَ الْخائِفِ الْمُسْتَجیرِ
ای بى نیاز کن هر بینواى مستمند اى پناه ترسناکِ پناه جو
یا مَنْ لَهُ التَّدْبیرُ وَ التَّقْدیرُ
اى که چاره اندیشى و اندازه گیرى کارها بدست او است
یا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسیرٌ
اى که هر مشکلى براى او سهل و آسان است
یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلى تَفْسیرٍ
اى که بى نیازى از شرح و تفسیر
یا مَنْ هُوَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ
اى که بر هر چیز توانایى
یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَىْءٍ خَبیرٌ
اى که بهر چیز خبیر و آگاهى
یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَىْءٍ بَصیرٌ
ای که به هر چیز بینایى
یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فالِقَ الاِْصْباحِ
اى فرستنده بادها اى شکافنده روشنى صبح
یا باعِثَ الاْرْواحِ یا ذَاالْجُودِ وَ السَّماحِ
اى برانگیزنده جانها اى صاحب جود و سخا
یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ یا سامِعَ کُلِّ اصَوْتٍ
اى که بدست قدرت او است هر کلید اى شنونده هر صدا
یا سابِقَ کُلِّ فَوْتٍ یا مُحْیِىَ کُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ المَوْتِ
اى جلوتر از هر گذشته اى زنده کننده هر شخصى پس از مرگ
یا عُدَّتى فى شِدَّتى یا حافِظى فى غُرْبَتى
اى ذخیره من در روز سختى و دشوارى اى نگهدارم در روز غربت و بى کسى
یا مُونِسى فى وَحْدَتى یا وَلِیى فى نِعْمَتى
اى همدمم در تنهایى ای ولى نعمتم
یا کَهْفى حینَ تُعْیینِى الْمَذاهِبُ
اى پناهگاه من در آن هنگام که راهها مرا مانده و خسته کنند
وَ تُسَلِّمُنىِ الاْقارِبُ وَ یَخْذُلُنى کُلُّ صاحِبٍ
و نزدیکان مرا واگذارند و هر رفیق و دوستى دست از یاریم بکشند
یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ
اى تکیه گاه هر کس که تکیه گاهى ندارد
یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ
اى پشتوان آن کس که پشتوانه ندارد
یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ
اى ذخیره تهیدستان
یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ
اى نگهدار کسى که نگهدارى ندارد
یا کَهْفَ مَنْ لا کَهْفَ لَهُ
اى پناهگاه آن کس که پناهگاهى ندارد
یا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ
اى گنج بى گنجان
یا رُکْنَ مَنْ لا رُکْنَ لَهُ
اى پایه محکم آن کس که پایه محکمى ندارد
یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ
اى فریادرس کسى که فریادرس ندارد
یا جارَ مَنْ لا جارَ لَهُ
اى همسایه بى همسایگان
یا جارِىَ اللَّصیقَ یا رُکْنِىَ الْوَثیقَ
اى همسایه به من پیوسته اى رکن استوار من
یا اِلهى بِالتَّحْقیقِ یا رَبَّ الْبَیْتِ الْعَتیقِ
اى معبود مسلَّم من اى پروردگار خانه کعبه
یا شَفیقُ یا رَفیقُ
اى مهربان اى رفیق
فُکَّنى مِنْ حَلَقِ الْمَضیقِ
آزادم کن از حلقه تنگ روزگار
وَ اصْرِفْ عَنّى کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ وَ ضیقٍ
و بگردان از من هر غم و اندوه و فشارى را
وَ اکْفِنى شَرَّ ما لا اُطیقُ
و کفایت کن مرا از هر چه طاقتش را ندارم
وَ اَعِنّى عَلى ما اُطیقُ
و یاریم کن بر آنچه طاقتش را دارم
یا رآدَّ یُوسُفَ عَلى یَعْقُوبَ
اى که یوسف را به یعقوب برگرداندى
یا کاشِفَ ضُرِّ اَیُّوبَ
اى که ایوب را از گرفتارى نجات بخشیدى
یا غافِرَ ذَنْبِ داوُدَ
اى آمرزنده خطاى داود
یا رافِعَ عیسَى بْنِ مَرْیَمَ وَ مُنْجِیَهُ مِنْ اَیْدِى الْیَهوُدِ
اى بالا برنده عیسى بن مریم و نجات دهنده اواز دست یهود
یا مُجیبَ نِدآءِ یُونُسَ فِى الظُّلُماتِ
اى پاسخ دهنده آواز یونس در تاریکیهاى دریا
یا مُصْطَفِىَ مُوسى بِالْکَلِماتِ
اى برگزیننده موسى به وسیله سخن گفتن بدان کلمات
یا مَنْ غَفَرَ لِآدَمَ خَطیَّئَتَهُ
اى که بخشیدى بر آدم خطایش را
وَ رَفَعَ اِدْریسَ مَکانا عَلِیّا بِرَحْمَتِهِ
و ادریس را از رحمت خویش به جایى بلند بردى
یا مَنْ نَجّى نُوحاً مِنَ الْغَرَقِ
اى که نوح را از غرق نجات دادى
یا مَنْ اَهْلَکَ عاداً الاْوُلى وَ ثَمُودَ فَما اَبْقى
اى که قوم عاد قدیم را هلاک کردى و ثمودیان را باقى نگذاشتى
وَ قَوْمَ نوُحٍ مِنْ قَبْلُ اِنَّهُمْ کانُوا هُمْ اَظْلَمَ وَ اَطْغى
و پیش از آنها قوم نوح را که آنها ستمگرتر و سرکش تر بودند
وَ الْمُؤْتَفِکَةَ اَهْوى
و دهکده هاى واژگون را بیفکندى
یا مَنْ دَمَّرَ عَلى قَوْمِ لوُطٍ
اى که نابودى بر قوم لوط فرستادى
وَ دَمْدَمَ عَلى قَوْمِ شُعَیْبٍ
و هلاک کردى قوم شعیب را
یا مَنِ اتَّخَذَ اِبْراهیمَ خَلیلا
اى که ابراهیم را خلیل گرفتى
یا مَنِ اتَّخَذَ مُوسى کَلیما
اى که موسى را هم سخن خود ساختى
وَ اتَّخَذَ مُحَمَّدا صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ حَبیبا
و محمد صلى الله علیه و آله را حبیب خود کردى
یا مُؤْتِىَ لُقْمانَ الْحِکْمَةَ
اى که به لقمان حکمت عطا کردى
وَ الْواهِبَ لِسُلَیْمانَ مُلْکا لا یَنْبَغى لاِحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ
و به سلیمان فرمانروایى و پادشاهى آن چنانى دادى که براى هیچکس پس از او شایسته نبود
یا مَنْ نَصَرَ ذَاالْقَرْنَیْنِ عَلَى الْمُلُوکِ الْجَبابِرَة
اى که ذوالقرنین را بر پادشاهان سرکش یارى دادى
یا مَنْ اَعْطَى الْخِضْرَ الْحَیوةَ
اى که به خضر آب حیات دادى
وَ رَدَّ لِیُوشَعَ بْنِ نوُنٍ الشَّمْسَ بَعْدَ غرُوُبِها
و براى یوشع بن نون آفتاب را پس از غروب کردن برگرداندى
یا مَنْ رَبَطَ عَلى قَلْبِ اُمِّ مُوسى
اى که به دل مادر موسى آرامش بخشیدى
وَ اَحْصَنَ فَرْجَ مَرْیَمَ ابْنَتِ عِمْرانَ
و دامن مریم دختر عمران را از آلودگى نگه داشتى
یا مَنْ حَصَّنَ یَحْیَى بْنَ زَکَرِیّا مِنَ الذَّنْبِ
اى که یحیى بن زکریا را از گناه حفظ کردى
وَ سَکَّنَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبَ
و خشم موسى را فرو نشاندى
یا مَنْ بَشَّرَ زَکَرِیّا بِیَحْیى
اى که زکریا را به ولادت یحیى مژده دادى
یا مَنْ فَدا اِسْماعیلَ مِنَ الذَّبْحِ بِذِبْحٍ عَظیمٍ
اى که اسماعیل را به آن ذبح عظیم فدا فرستادى
یا مَنْ قَبِلَ قُرْبانَ هابیلَ
اى که قربانى هابیل را پذیرفتى
وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلى قابیلَ
و لعنت را بر قابیل مقرر ساختى
یا هازِمَ الاْحْزابِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
اى پراکنده کننده احزاب براى پشتیبانى محمد صلى الله علیه و آله
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلى جَمیعِ الْمُرْسَلینَ
درود فرست بر محمد و آل محمد و بر تمامى رسولان
وَ مَلاَّئِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ وَ اَهْلِ طاعَتِکَ اَجْمَعینَ
و فرشتگان مقرب و همه آنان که فرمانبردارى تو کنند
وَ اَسْئَلُکَ بِکُلِّ مَسْئَلَةٍ سَئَلَکَ بِها اَحَدٌ مِمَّنْ رَضیتَ عَنْهُ
و از تو مى خواهم به هر سؤالى که از تو مى کنند هر یک از آن اشخاصى که از آنها راضى هستى
فَحَتَمْتَ لَهُ عَلَى الاِْجابَةِ
و در نتیجه اجابت را برایش مسلم کردى
یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا اَللّهُ
اى خدا اى خدا اى خدا
یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ
اى بخشاینده اى بخشاینده اى بخشاینده
یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ
اى مهربان اى مهربان اى مهربان
یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا ذَاالْجَلالِ وَ الاِْکْرامِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ
اى صاحب جلال و بزرگوارى اى صاحب جلال و بزرگوارى اى صاحب جلال وبزرگوارى
بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ
بدان بدان بدان بدان بدان بدان بدان
اَسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ
تو را مى خوانم به حق هر نامى که خود را بدان نامیدى
اَوْ اَنْزَلْتَهُ فى شَىْءٍ مِنْ کُتُبِکَ
یا در یکى از کتابهاى خود آن را نازل کردى
اَوِ اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فِى عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ
یا آن را در علم غیب براى خویشتن برگزیدى
وَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ
و بدان وسائلى که عرشت را عزت بخشید
وَ بِمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ
و به منتهاى رحمت از کتابت
وَ بِما لَوْ اَنَّ ما فِى الاْرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ اَقْلامٌ
و بدانچه اگر هر درختى که در زمین است قلم باشند
وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ اَبْحُرٍ
و دریا با هفت دریاى دیگر که آن را کمک دهند مرکب بود
ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللّهِ
کلمات خدا تمام نمى شد
اِنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ
براستى خدا نیرومند و فرزانه است
وَ اَسْئَلُکَ بِاَسْمآئِکَ الْحُسْنَى الَّتى نَعَتَّها فى کِتابِکَ
و از تو مى خواهم به حق آن نامهاى نیکویت که در قرآن توصیف شان کرده اى
فَقُلْتَ وَ لِلّهِ الاْسْمآءُ الْحُسْنى فَادْعوُهُ بِها
و فرموده اى: و براى خداست نام هاى نیکو پس او را بدان نامها بخوانید
وَ قُلْتَ اُدْعُونى اَسْتَجِبْ لَکُمْ
و باز فرمودى مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را
وَ قُلْتَ وَ اِذا سَئَلَکَ عِبادى عَنّى فَانّى قَریبٌ اُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ
و نیز فرمودى و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند پس من نزدیکم و پاسخ دهم دعاى خواننده را هنگامى که مرا بخواند
وَ قُلْتَ یا عِبادِىَ الّذَینَ اَسْرَفوُا عَلى اَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ
و فرمودى: اى بندگان من که بر نفس خویش اسراف و زیاده روى کردید از رحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گناهان را بیامرزد و او است آمرزنده مهربان
وَ اَنَا اَسْاَلُکَ یا اِلهى
و من از تو مى خواهم اى معبودم
وَ اَدْعُوکَ یا رَبِّ
و مى خوانمت پروردگارا
وَ اَرْجُوکَ یا سَیِّدى
و امیدوار توام اى آقاى من
وَ اَطْمَعُ فى اِجابَتى یا مَوْلاىَ کَما وَعَدْتَنى
و از تو طمع اجابت دارم اى مولاى من چنانچه به من وعده داده اى
وَ قَدْ دَعَوْتُکَ کَما اَمَرْتَنى
و من تو را خواندم چنانچه به من دستور دادى
فَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ یا کَریمُ
پس انجام ده درباره من آن آنچه را تو شایسته آنى اى کریم
وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است
وَ صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ
و درود خدا بر محمد و آل او همگى
حال حاجت خودت را بیان کن.
فضیلت های دعای مشلول
دعای مشلول دارای خواص فراوانی است از جمله :برآورده شدن هر نیازی
کشایده شدن هر گمراهی به راه خدا
استجابت هر دعایی
کشیده شدن هر کاهل نماز و سست دینی به سوی خدا
شفای هر بیماری
ترمیم هر شکسته ای
آمرزیده شدن هر گناهی
گشایش هر بخت بسته ای
به نوا رسیدن هر بینوایی
ادا شدن هر بدهکاری
پوشانده شدن هر عیبی
ایمنی یافتن هر که از شیطان پلید و سلطان زورگو در هراس باشد
رفع هر چشم زخمی
و همه این خواص در گرو نیت خالص و پاک بودن بنده و عبد مورد رضایت خدا میسر خواهد شد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}