برخی جریان ها و افکار انحرافی و نوع ظهور از هر ابزار و ترفندی برای به نمایش در آوردن پندار جعلی و خلاف عرف و اخلاق استفاده می کنند تا اینکه جوامع اجتماعی را آغشته شبهات و موهومات بی ارزش خود نمایند. در روزهای اخیر نیز شاهد بودیم عده ای در قبرستان میت بیچاره ای را دستخوش این سناریوی سخیف نمودند تا اینکه به نوعی برخی باورهای عرفی و دینی را به مضحکه بگیرند.
 

ابتذال فرهنگی در قبرستان مردگان

یکی از نکات بسیار سخیف و مبتذلی که در سناریوی هویت ستیزی قابل مشاهده است، به سخره گرفتن اشک و ماتم و گریه برای از دست دادن نزدیکان و روی آوری به ساز و آواز و تمبک است، اگر این دسته افراد مقداری از تزویر و دورویی خود را کم کنند، اقرار خواهند داشت هر انسانی به طور فطری در نهان خود با از دست دادن عزیزان و نزدیکانش نه تنها با کف و سوت و آواز و هلهله ابراز خوشحالی نمی کند، بلکه غم عجیبی حتی برای ساعتی او را از رفتاری خلاف حزن و ماتم باز می دارد، به طوری که به طور خدادادی و فطری اشک ماتم از گونه های او سرازیر می شود، «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکى‏؛[1] و خداوند متعال کسى است که مى‏ خنداند و مى‏ گریاند.»
 

پیشنه عزاداری و گریه

گریستن برای از دست دادن نزدیکان موضوعی نیست که با تشریع و روی کار آمدن آیین مقدس اسلام وضع و درست  شده باشد، چرا که شواهد و اسناد وحیانی ، روایی و تاریخی گواه بر این مطلب است که انسان ها از دیر باز به خاطر غم  فراق و فقدان نزدیکانشان رقص و پای کوبی نمی کردند، بلکه با اشک و ماتم در سوگ آنها می نشستند؛ کما اینکه خداوند متعال در قرآن کریم با بیان احوالات حضرت یعقوب در فراق حضرت یوسف به این نکته اشاره می فرمایند: «یا أَسَفى‏ عَلى‏ یُوسُفَ وَ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظیم‏؛[2] وا اسفا بر یوسف! و چشمان او از اندوه سفید شد، اما او خشم خود را فرو مى ‏برد (و هرگز کفران نمى‏ کرد).» و یا اینکه در منابع روایی از امام محمد باقر(علیه السلام) نقل شده: «لَمّا فَقَدَ یعقوبُ یوسُفَ، اشتَدَّ حُزنُهُ عَلَیهِ وبُکاؤُهُ حَتَّی ابیضَّت عَیناهُ مِنَ الحُزنِ:[3] چون یعقوب، یوسف را از دست داد، چندان بر او اندوه خورد و گریست که چشمانش از اندوه، سپید گشت.)
فلسفه حضور در قبرستان یادآوری زندگی ابدی است که هر انسانی خواه ناخواه به زودی آن را تجربه خواهد کرد، از این رو یاد مرگ و حضور در قبرستان می تواند به عنوان یک موتور پیشران برای حرکت به سوی خوبی ها و انجام عمل صالح و عدم تکیه و اعتماد به آبادی حیات دنیوی است، این در حالی است که رویکرد موسیقی گرایی در تضاد جدی با آثار تربیتیِ توجه به حیات ابدی است.
فواید عزاداری، اشک ریختن وگریه کردن
منابع روانشناسی و روایی به خوبی گواه بر این مطلب است، انسان هایی که با از دست دادن عزیزانشان مواجه می شوند،  عزاداری و گریه به نوعی می تواند موجب التیام و تسکین قلب غم دیده آنها شود، منابع روایی به خوبی گواه بر تأثیر مثبت این موضوع بر سلامت جسم و روان انسانی است،کلینى رحمه الله از منصور صیقل، نقل مى‏ کند که از اندوه شدیدى که بر اثر مرگ فرزندم به من دست داد و مى‏ ترسیدم در اثر آن، عقلم را از دست بدهم، به امام صادق علیه السلام شکایت بردم. فرمود: إذا أصابَکَ مِن هذا شَى‏ءٌ فَأَفِض‏ مِن‏ دُموعِکَ‏ فَإِنَّهُ‏ یَسکُنُ‏ عَنکَ‏؛[4]هر گاه چنین حالتى به تو دست داد، اشک بریز؛ زیرا این کار، تو را آرام مى‏ کند.»
 

موسیقی گرایی رویکردی معنویت ستیزی

مشکل این دسته افراد نه تنها عدم آشنایی با فواید گریه وسوگواری در فقدان نزدیکان است، بلکه گرفتاری در دام معنویت های سکولار و دین ستیزی است، جریان های انحرافی که دچار قرائت های مختلف از دین داری شده اند و  با ردکردن و مبارزه با اصول دین داری وحیانی به نوعی به دنبال به چالش کشیدن دین داری اصیل و وحیانی هستند، با این نوع گرایش با یک رویکرد دین ستیزانه در واقع به دنبال تغییر سبک زندگی دینی هستند، ولی نباید این مطلب را فراموش کرد که خروج از موازین دینی و گرفتار شدن در رویکرد افراطی موسیقی گرایی می تواند لطمات جدّی به حیات بشری و روح آرامش انسان وارد نماید، به طوری که انسان را به ناهنجاری های روحی مبتلا می کند. [5]  هر چند برخی از این جریان های ضد فرهنگی با موسیقی به دنبال آرامش می گردند، ولی خالق انسان به نوعی او راخلق کرده که نوع موسیقی بلکه ذکر و یاد خدا موجب التیام و تسکین او می شود. «الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛[6]آنها کسانى هستند که ایمان آورده‏اند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرامش مى‏ یابد.»
 

فلسفه حضور در قبرستان و یاد مردگان

فلسفه حضور در قبرستان یادآوری زندگی ابدی است که هر انسانی خواه ناخواه به زودی آن را تجربه خواهد کرد، از این رو یاد مرگ و حضور در قبرستان می تواند به عنوان یک موتور پیشران برای حرکت به سوی خوبی ها و انجام عمل صالح و عدم تکیه و اعتماد به آبادی حیات دنیوی است، این در حالی است که رویکرد موسیقی گرایی در تضاد جدی با آثار تربیتیِ توجه به حیات ابدی است، از این رو خدای متعال از آن نهی کرده است: «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّور؛[7] و از سخن باطل بپرهیزید!» کمااینکه برخی از مفسران در تفسیر عبارت« قَوْلَ الزُّور» آن را به خوانندگی معنا کرده اند.[8]
 

دستان پنهان وآشکار فرقه ضاله بهائیت در معاد گریزی و دین ستیزی

البته این چنین شکل و شمایل های خاک سپاری که به نوعی ریشخند به مناسک دینی و عرفی می زنند، و با با صراحت موضوعاتی همچون تلقین میت و حیات ابدی را به تمسخر می گیرند، ریشه در افکار گمراه کننده بهائیت دارد، چرا که برخی محققان و دانشمندان دین شناس به این مطلب اشاره کرده اند که، از جمله اعتقادات انحرافی بهائیت  مخالفت با قیامت به عنوان جهانی پس از دنیا است، معاد از نظر اسلام یعنی؛ بازگشت همه انسان ها به سوی خداوند متعال در روزی به نام قیامت، روزی که به فرموده قرآن طول آن پنجاه هزار سال است،[9] و در آن روز، آسمان و زمین به زمین و آسمان دیگری تبدیل می گردد.[10] و طرح نوینی در وضع جهانی ریخته و به حساب و کتاب تمام انسان ها رسیدگی می شود و بهشتیان به بهشت و دوزخیان به دوزخ روانه می شوند، این در حالی است که میرزا علی محمد باب و حسینعلی بهاء، منکر قیامت به این معناست، فرقه های بابیت و بهائیت نیز به تبعیت از رهبرانشان با معاد و قیامت مخالف هستند.[11]

پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه نجم، آیه43.
[2]. سوره مبارکه یوسف، آیه 84.
[3]. بحار الأنوار، ج‏12،  ص305، ح114.
[4]. الکافی، ج‏3، ص250، ح3  
[5]. ر.ک: عبد الحسین خسرو پناه، جریان شناسی ضد فرهنگ ها، ص 84.
[6]. سوره مبارکه رعد، آیه 28.
[7]. سوره مبارکه حج، آیه 30.
[8]. مکارم شیرازی؛تفسیر نمونه، ج‏14، ص91.
[9]. سوره مبارکه معارج، آیه 4. « تَعْرُجُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ إِلَیْهِ فی‏ یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسینَ أَلْفَ سَنَةٍ»
[10]. سوره مبارکه، ابراهیم آیه 48. « یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ».
[11]ر.ک: عبد الحسین خسرو پناه، جریان شناسی ضد فرهنگ ها، ص 353.