یکی از دستورات دینی که فراوان بر آن تأکید شده است، خوش بینی است. مقصود از خوش بینی برداشت صحیح و درست از گفتار و رفتار دیگران است.

خوش بینی حالتی است برخاسته از سلامت نفس و میل به پاکی که دارنده آن نسبت به افرادی که درجامعه اسلامی زندگی می کنند و اکثریت آنها را افراد خوب و شریف تشکیل می دهند، درباره رفتار و کردار آنها گمان بد نمی برد.

این حالت در صورتی خوب است که انسان اولًا از هوشیاری کافی برخوردار باشد و ثانیاً حسن ظن درباره افرادی صورت بگیرد که تعلق به جامعه اسلامی داشته باشند، در غیر این صورت شایسته نیست.

امام علی علیه السلام فرمود:

حُسْنُ الظَّنِّ مِنْ أَفْضَلِ السَّجَایا وَ أَجْزَلِ الْعَطَایا[1]
خوش بینی از برترین رفتارها و سنگین ترین موهبت های الهی است.

هرگز خوش بینی به معنای ساده اندیشی و ساده لوحی نیست، باید میان این دو مقوله تفاوت قائل شد. ساده لوحی بر پایه بی مسئولیتی است، بر خلاف خوش بینی که آگاهانه و مسئولانه است. مؤمن در عین حال که به دیگران حسن ظن دارد، زیرک و باهوش و حساس نیز هست تا هیچ کس از او سوء استفاده ننماید. لذا اسلام به هوشیاری در انتخاب شریک و سند نوشتن و گواه گرفتن در بسیاری از معاملات تأکید کرده است. جالب این که طولانی ترین آیه قرآن درباره ضرورت تنظیم قرارداد همراه با شاهد گرفتن در هنگام داد و ستدهای مدت دار است.[2]

نکته دیگر این که بین خوش بینی و خوش باوری نیز تفاوت بسیاری است. زیرا خوش بینی این نیست که انسان به افراد ناشناخته اعتماد کند و بدون آن که در مقام کنجکاوی و آزمایش برآید، به گفته دیگران ترتیب اثر دهد. به علاوه نباید خوش بینی را نسبت به کسانی که ناپاکی و آلودگی آنها هویدا است تعمیم داد زیرا خوش بین در عین حالی که به مردم حسن ظن دارد و اعمال آنها را به صورت صحیحی تفسیر می کند، حزم و مآل اندیشی خود را از دست نمی دهد و همواره رفتارش آمیخته با احتیاط و عملش توأم با دقت است.

نکته: ضمن این که نباید به افراد، سوء ظن داشت؛ نباید به ظاهر آنها اکتفا کرد. گاهی ظاهر فردی پسندیده به نظر می رسد ولی در باطن مبتلا به مفاسدی است.

و نکته دیگر این که نباید خوش بینی دیگران را از بین برد. امام علی علیه السلام فرمود:

مَنِ انْتَجَعَک مُؤَمِّلًا فَقَدْ أَسْلَفَک حُسْنَ الظَّنِّ بِک فَلَا تُخَیبْ ظَنَّه[3]
کسی که نسبت به تو احساس خوش بینی کرد مبادا با رفتار خود حسن ظن او را دگرگون سازی.


پی نوشت ها:
[1] . غررالحکم، ح 5325؛ مستدرک الوسائل، ج 7، ص 252.
[2] . بقره/ 282.
[3] . تصنیف غررالحکم، ص 383.

منبع: حوزه نت