گاه شمارى دوازده حيوانى و كاربرد آن در آثار تاريخى (2)

نويسنده: سيدمهدى جوادى1




بايد گفت كه با توجه به كاربرد گاه شمارى دوازده حيوانى در برخى از مقاطع تاريخى در ميان ساكنان مناطقى از چين، تركستان شرقى و نيز ايران، اسامى سال ها در اين گاه شمارى تحت تأثير زبان، فرهنگ و ساير مسائل اجتماعى و اقتصادى ملل مختلف قرار گرفته ونام هاى مخصوص سال ها، و به تبع آن، گاه شمارى ها هم با وجود مشتركات فراوان و نبود تفاوت هاى اساسى بين آن ها در نزد اقوام ساكن در مناطق مختلف جغرافيايى، عناوين متفاوتى همچون چينى، اويغورى، مغولى و خطايى به خود گرفته اند. به كار بردن عنوان روباه به جاى پلنگ، سوسمار يا مارمولك به جاى اژدها، جوجه به جاى مرغ، درنا به جاى سگ، بز يا بزغاله به جاى خوك هم در بين بعضى از قبايل به چشم مى خورد.18در تقويم هاى نجومى ايرانى، سال هاى شمسى به نام يكى از حيوان هاى دوازده گانه ناميده مى شود.
براى تعيين نام هر سالى، بايد ابتدا عدد 6 را به عدد سال مفروض اضافه و حاصل جمع را به عدد 12 تقسيم كرد; باقى مانده تقسيم مذكور نماينده نام سال بر اساس ترتيب اسامى سال ها در جدول شماره 1 خواهد بود. به عنوان مثال، اگر بخواهيم سال 1384هـ . را برگاه شمارى دوازده حيوانى منطبق سازيم و بدانيم سالى كه در آستانه آن قرار داريم مطابق با كدام سال دوازده حيوانى خواهد بود، ابتدا عدد 6 را بر عدد 1384 اضافه و حاصل جمع آن، يعنى عدد 1390 را بر عدد 12 تقسيم خواهيم كرد و باقيمانده آن يعنى عدد 10 پس از انطباق بر رديف هاى سمت راست جدول شماره 1، سال مرغ به دست خواهد آمد.
هم چنين براى انطباق سال هاى ميلادى و هجرى قمرى برسال هاى دوازده حيوانى تقريباً مراحل ياد شده با تغييراتى طى خواهد شد. به گونه اى كه در انطباق سال هاى ميلادى برگاه شمارى دوازده حيوانى بايد توجه داشت كه اولا تقسيم اعداد مفروض سال بر عدد 12 بدون اضافه شدن عدد 6 بر عدد مفروض سال ميلادى صورت خواهد گرفت و ثانياً باقى مانده تقسيم سال مفروض ميلادى بر 12، مى بايست بر رديف هاى سمت چپ جدول كه با اعداد لاتين مشخص شده است، منطبق گردد.
هم چنين در انطباق سال هاى هجرى قمرى بر سال هاى دوازده حيوانى اولا، بايد سال مفروض را ابتدا به سال گاه شمارى مسيحى، كه آغاز و پايان آن تقريباً مقارن آغاز و پايان سال هاى گاه شمارى دوازده حيوانى چينى ـ اويغورى است، تبديل كنيم، سپس عدد سه را از سال مسيحى كسر و حاصل آن را به عدد دوازده تقسيم كنيم. باقى مانده اين تقسيم پس از انطباق بر رديف هاى سمت راست جدول نماينده نام سال در دوره دوازده حيوانى خواهد بود.
ثانياً، ماه هاى آغاز و پايان سال هاى قمرى را در انطباق نبايد از نظر دور داشت; و به همين دليل است كه در برخى از آثار تاريخى در بيان معادل سال هاى دوازده حيوانى، ماه هاى آغاز و پايان سال هاى هجرى قمرى نيز ذكر شده است. ثالثاً، از آن رو كه تقريباً هر سى و سه سال شمسى ـ قمرى و چينى ـ اويغورى برابر با سى و چهار سال قمرى است، يك سال قمرى بدون نام باقى مى ماند و به همين دليل، در هر دوره سى و سه يا سى و چهار ساله شمسى ـ قمرى و چينى ـ اويغورى يك سال قمرى در نام گذارى حذف مى شود.
زيرا سال هاى دوازده حيوانى ايرانى در روز نوروز جلالى آغاز مى شود و در روز قبل از نوروز سال بعد پايان مى يابد و هر سال به ترتيب به نام يكى از حيوانات دوازده گانه ناميده مى شود. و از آن جا كه اين سال ها را از مبدأ هجرت مى شمارند، براى يكسان سازى سال هاى قمرى و سال هاى شمسى در مواردى كه اقتضا مى كند يك سال قمرى را حذف مى كنند. چنان كه اسكندر منشى پيرامون حوادث سال 1018 هجرى قمرى مى نويسد:

نام چاغ (سال)هاى دوازده گانه چينى ـ اويغورى

رديف«ديوان لغات الترك»زيج ايلخانى]0.2.(1)[«جامع التواريخ»زيج جديد سلطانىملامظفر[1267هـ ق]رديفمحمود كاشغرىورق ب 3رشيد الدين فضل اللهEThe 2233 ـ ورق ب 3ص 65(ح 466-467)(ح 658هـ .ق)(ج 45ـ718هـ .ق(ح 850-853هـ .ق)
شهـ.قبه لغت اتراكبه لغتبه لغتفارسىبه لغت اتراكبه لغتبه لغتبه لغتبه لغتفارسىميلادى
خطاى اتراكخطاىاتراكخطاىاتراك
1سِجْغان (سيچغان)يلرهكسكوموسقولقنه(قولوغنه)ئيل(جيل)ژهكسكوژهكسكوموش4
2اودحكواوطكاوهوكار (هوكر)چيواوطچيواوط كاو5
3بَرْس (بارس)لمبارسيوزبارسيمبارسيمبارسپلنگ6
4تقشغانماوطاوسعنخرگوشتولى(تائولاى)ماوطوشقانماوطوشقانخرگوش7
5ناكحسنلوازدهالوى (لو)چنلوجنلونهنگ8
6يلانصرسلانمارموقاى(موغاى)ضرْييلانصرييلانمار9
7يُند(يونَت)وويونداسبمورينوُويوندوويوندــ10
8قوى(قويون)وىقوىگوسفندقوئين (قوين)وىقوىوىقوىگوسفند11
9بِجِن (بيچين)سنسمنبوزنهبيچين(بچينـ مچين)شِنْبيجنشنپيچىبوزينه0
10تقاغو(تاغوق)يودداقوقمرغتاوق(تكيه)يودداقوقيودداقوقمرغ1
11اِت (يت) سوالتسكتوقاى(نوقاى)شيوايتشيوايتسك2
0تَنْكُز (تونكوز)حالىطونغوزخوكتونقوز(قاقا ـ نماقائى)خاپىطنقورجامىطنقوزخوك3
«وقايع ايت ئيل مطابق ثمان عشر و الف و بعضى ها موافق تسع عشر و الف كه مبدأ سال بيست و چهارم اقدس همايونى است.» اين عنوان براى وقايع سال 1018 هجرى قمرى است كه بنا به روايت وى، سال مذكور در روز يكشنبه 25 ذى الحجه سال 1018 هجرى قمرى آغاز شده است.19برهمين اساس، در صورت انطباق سال هاى 2005 ميلادى و 1426 هجرى قمرى بر سال هاى دوازده حيوانى و طى مراحل ياد شده، به ترتيب باقى مانده ها 1 و 10 و آن ها هم پس از انطباق بر جدول شماره 1 در هر دو صورت، نتيجه سال مرغ خواهد شد; يعنى مطابق با سال 1384 هجرى ـ شمسى و سالى كه در آن هستيم. در اين بخش بايد تأكيد نمود كه دادن عنوان «خروس» به سال ياد شده، طبق منابع تاريخى و نجومى، فاقد هرگونه مبناى تاريخى و نجومى خواهدبود.20
گويند در سال مرغ ـ چنان كه پيش از اين اشاره شد ـ طعام فراوان گردد، ولكن ميان مردمان تشويش و نگرانى افتد; نيز در اين سال بين مردم و سياستمداران از نظر مصالح سازش شود، زمستان زود شروع گردد و امكان دارد در بعضى از نقاط زلزله حادث شود، متولدين ثلث اول سال خوش منظر و بخشنده و متولدين ثلث سوّم ملايم و خوش عقيده و با ايمان باشند. اما احكام و امور يادشده مانند فراوانى طعام، تشويش و نگرانى و ... هيچ دليل شرعى و برهانى ندارد; يعنى علت تامه و صد در صد نمى باشند، بلكه طبق مبانى فقها و اصولين اسلام تنها در حدّ اقتضا و امكان مى باشند.

هـ . كاربرد گاه شمارى دوازده حيوانى در آثار تاريخى

گرچه ظاهراً پيرامون تاريخ دقيق پيدايش گاه شمارى دوازده حيوانى در آثار گذشتگان به طور دقيق اشاره اى نشده است، لكن در برخى از منابع تاريخى از كاربرد اين تقويم دست كم در دوره غزنويان (366-582هـ .) گزارش داده شده است، به گونه اى كه جمال الدين ابن ا لمهنا در كتاب خود ـ كه درباره زبان هاى فارسى، مغولى و تركى در قرن 14م/8هـ . تأليف شده است ـ آنچه را كه به دوره بندى «دوازده جانورى» مربوط مى شود، به اثر حكيم شرف الدين مروزى (پزشك)، يعنى كتاب طبايع الحيوان ارجاع مى دهد. در اين اثر، گزارشى وجود دارد كه از دريافت يك نامه بهوسيله محمود غزنوى در سال 418هـ . از سوى فرمانرواى چين و ترك ها كه تاريخ پنجمين ماه سال «موش» را داشته، حكايت مى كند. نيز نام هاى ديگر سال ها همچون بارس (پلنگ) كه در عين حال بانام كاپلان (سال ببر) و سلان يعنى ارسلان (سال شير) مشخص شده است، به كار رفته است.21همان گونه اى كه قبلا اشاره شد، وجود اطلاعات ارزشمند و نسبتاً وسيع پيرامون سال هاى دوازده حيوانى در ديوان لغات الترك كاشغرى مى تواند تا حدى جايگاه اين گاه شمارى را در دوران حيات محمود كاشغرى مشخص سازد. در عين حال، خود صاحب ديوان لغات الترك در برخى از جاها در ذكر حوادث، از سال هاى دوازده حيوانى بهره برده است.
چنان كه درباره سال تأليف كتاب خويش گويد: «و السَنةُ الّتى كَتَبنا هذا الكتابَ كانَ فى مُحرّم سنّةِ ست و ستّينَ و اربَعِ مائة كانت دَخَلَتْ سنَهُ الحَيَّةِ و هيَ «يلان يلى»...»; سالى كه من اين كتاب را به رشته تحرير در آوردم محرم سال 466 بود; سالى كه در آن، سال مار كه همان «يلان يلى» است، وارد شد. از اين رو، اين امر خود مى تواند دليلى بر وجود استفاده از گاه شمارى دوازده حيوانى در قرن پنجم هجرى قمرى در كاشغر و نواحى اطراف آن و حتى در بغداد، مركز خلافت عباسى ـ كه كاشغرى اثر خود را در آن جا تأليف كرده است ـ باشد.22برپايه برخى گزارش هاى تاريخى، با آغاز فعاليت هاى سياسى و نظامى مغولان، روند به كارگيرى تقويم دوازده حيوانى افزايش يافت و به اوج خود رسيد. در اين دوران گاه شمارى دوازده حيوانى احتمالا براى نخستين بار در تاريخ سرّى مغولان مورد استفاده قرار گرفته است. اين اثر با عنوان اصلى مغولى «منگغول اون نى او چا توبچى ان» و نيز با عنوان چينى «يوان چائو پى شه» متعلق به سال 1240 ميلادى واز منابع دست اول و اساسى در مطالعات مغول شناسى بوده و مرجع مورّخان معتبر عهد مغولان از جمله عطاملك جوينى و رشيد الدين فضل الله قرار گرفته است. ايشان در گزارش هاى خود آورده اند كه چنگيزخان در چندين جا از سال هاى دوازده حيوانى استفاده كرده است; چنانكه نويسنده تاريخ سرّى مغولان پيرامون حوادث آغاز قرن سيزدهم ميلادى مى نويسد:
«... سپس در سال مرغ (1201م) قاداگين ها و سلجيئوت ها متحد شدند.» و نيز گويد: «آن زمستان (1202م) را قشلاق كرد. در بهار سال سگ، چنگيز خان براى جنگ باتاتارها، دستجات خود را در دالان نامورگاس منظم ساخت.»23همان گونه كه پيش از اين گذشت، گاه شمارى دوازده حيوانى دست كم از زمان ورود مغولان به ايران در كنار سال نامه هاى يزدگردى، مجوسى (فارسيه)، خراجى، جلالى و هجرى شمسى در ايران متداول بوده است. رشيد الدين فضل الله(م 718هـ .)، مورّخ شهير دوره مغولان در اثر معروف ومهم خود در تاريخ مغولان به نام جامع التواريخ، در ذكر سال هاى حوادث تاريخى در كند سال هاى هجرى قمرى سال هاى دوازده حيوانى هم بهره برده است;او در بحث از چنگيزخان مى نويسد: «از وقت ولادت او (چنگيزخان) از ابتداى قاقائيل كه سال خوك است، موافق شهور سنه تسع و اربعين و خمسمائة هجرى كه در ماه ذى القعده واقع شده تا قاقائيل ديگر كه هم سال خوك است مطابق شهور سنة اثنتين و ستين و خمسمائة كه در ماه ربيع الاخر واقع شده و در اين مدت پدر او يسوكاى بهادر در قيد حيات بوده...»24
هم چنين برخى از نويسندگان براى نوروز غازانى كه ظاهراً در گاه شمارى غازانى به همت خود رشيدالدين تأسيس شده، تاريخى را با نام تركى ماه ذكر كرده اند.25همان گونه كه اشاره شد، در دوره ايلخانيان (654-754هـ .) بخش اعظم و مهمى از فعاليت هاى زيج ايلخانى در زمان هلاكوخان صرف شرح جزئيات گاه شمارى دوازده حيوانى گرديد و در فصل نخست از زيج مذكور به استفاده پادشاهان ايلخانى از تاريخ قنا و تركان اشاره شده است.26صاحب آثار الوزراء، در نيمه دوم قرن نهم هـ . پيرامون حوادث سال 875هـ . مى نويسد: «و در توشقان ئيل سنه خمس و سبعين و ثمانمائة حضرت اعلى آل آصف ثانى (خواجه نظام الملك) را از دارالسلطنه هرات طلب فرموده و مهم تحقيق دفاتر ممالك محروسه بدو تفويض نمود و در تاريخ هشتم جمادى الثانيه سنه خمس و سبعين و ثمانمائة فرمان جهانمطاع اشرف نفاذ يافت كه نويسندگان كه در درگاه عالم پناه [بودند از] هرات متوجه اردوى همايون گشته ملازم وزير روزگار باشند...»27
چنان كه پيش از اين گذشت، اين گاه شمارى در دوره صفويه (907-1148هـ .) در ايران رنگ رسمى به خود گرفت و در بيشتر آثار تأليف شده در اين دوره، در كنار سال هاى هجرى قمرى از سال هاى دوازده حيوانى استفاده شد كه از ميان اين گونه آثار، كتاب عبدى بيگ (م 988هـ .) به نام تكملة الاخبار را مى توان نام برد. وى پيرامون حمله سلطان سليم عثمانى به آذربايجان مى نويسد: «و در ايت ئيل سنه عشرين و تسع مائة، سلطان سليم بن سلطان با يزيد عثمانى، پادشاه روم، بعد از دفع پدرش و استقرار در ملك، هواى آذربايجان كرد و به حدود آذربايجان آمد...».28 نيز در پيش گفتار اين اثر از كتاب «جهان آراى» قاضى احمد غفارى كاشانى هم نقل شده است كه: «ثمان و ستين و تسع مائة، 968، نوروز تخاقوى ئيل، سه شنبه بيست و چهارم جمادى الثانى و هم در اين سال قشلاق و ييلاق در قزوين واقع شد... .»29
در اين عصر اسكندر بيك تركمان، منشى و دبير شاه عباس كبير صفوى هم در كتاب معروف خود به نام تاريخ عالم آراى عباسى كه تأليف آن از سال 1025هـ . شروع شد و تا مرگ شاه عباس به سال 1037هـ . حوادث دوران پادشاهى سلاطين صفوى را شامل مى شود، به طور وسيع از سال هاى دوازده حيوانى بهره برده است. وى از اين گاه شمارى در بخش نخست يعنى حوادث پيش از به سلطنت رسيدن شاه عباس كبير به صورت پراكنده، ولى وقايع دوره پادشاهى شاه عباس كبير را بر اساس چندمين سال پادشاهى شاه عباس، همراه با ذكر سال هجرى قمرى و نيز سال دوازه حيوانى مورد بحث قرار داده است، به گونه اى كه اسكندربيك با عنوان «ذكر قضايا كه در اوايل سال لوى ئيل مطابق سنة ثمان و ثمانين و تسعمائة» به گزارش برخى از حوادث دوره شاه سلطان محمد صفوى پرداخته و وقايع دوره پادشاهى شاه عباس كبير با عنوان «تنگوزئيل» يعنى سال خوك در گاه شمارى دوازده حيوانى كه مطابق با سال 996 هجرى قمرى است آغاز كرده و با ذكر وقايع «سيچقان ئيل يعنى سال موش برابر با سال 997هـ . كه سال دوم جلوس پادشاه است، ادامه مى دهد و اين روند يعنى پرداختن سال به سال به حوادث با قيد سال دوازده حيوانى در كنار سال هجرى قمرى در ابتداى هر فصل، تا پايان كتاب حفظ مى شود.30
هم چنين در بخشى از تاريخ سلطانى نوشته سيدحسن استرآبادى كه به سال 1115 هـ . به نام شاه سلطان حسين (1106-1135هـ ) تدوين يافته است، عناوين سال هاى حوادث دوران پادشاهان صفوى با گاه شمارى دوازده حيوانى آغاز مى شود، چنان كه مؤلف درباره شاه اسماعيل صفوى مى نويسد: «يونت ئيل، نهصد و شش، سال اول جلوس» و يا «قوى ئيل، نهصد و هفت، سال دوم جلوس.»31بايد افزود كه در بسيارى از كتاب هاى فارسى كه بعد از دوره مغول تأليف شده است سال هاى هجرى قمرى به همان نام حيوان هايى كه سال هاى چينى ـ اويغورى همزمان با آن ها ناميده مى شده، نام گذارى شده است. براى مثال، تاريخ هايى كه در ظفرنامه، تاريخ گيلان، احسن التواريخ و عباسنامه و تعدادى از نامه ها و عهدنامه هاى بازمانده ثبت شده است، از اين دسته هستند.32
جالب اين است كه برخى اسناد تاريخى از كاربرد گاه شمارى دوازده حيوانى حتى در قرن دوازدهم هجرى قمرى آن هم در اسناد رسمى، همچون وقف نامه ها در ساير نقاط جهان غير از ايران خبر مى دهند. به گونه اى كه در مزار محمود كاشغرى در 45 كيلومترى روستاى اوپال از توابع كاشغر در تركستان چين در وقفيّه اى به تركى اويغورى آمده است: «در تاريخ 1252 سال گاو روز 14 از ماه مبارك رجب المرجب، قاضى دارالقضا، ولايت كاشغر اين جانب ملاصادق اعلم فرزند شاه اعلا آخوند در سن 114 سالگى و در عين تندرستى، با اشتياق و ادب با قلم اجتهاد يك مجلد كتاب شامل بر شش دفتر مثنوى در علم و عرفان معنوى زينت بخش اوراق صحايف كردم كه قيمت و بها نمى توان نهاد، در موضع اوپال (Opal) از ولايت كاشغر در كنار كوهساران و در جنب چشمه زلال به مزار حضرت مولايم، ارباب قلم، محمود كاشغرى فرزند شمس الدين حسينى وقف نمودم و به عنوان صدقات ابدى هديه كردم.»33

نتيجه

به كارگيرى گاه شمارى دوازده حيوانى در كنار ساير گاه شمارى ها، در ميان برخى از اقوام مختلف بشرى، از سوابق ديرينه برخوردار بوده است. اين گاه شمارى در بعضى از دوران هاى تاريخى باعناوين مختلفى همچون مغولى، خطايى، اويغورى، قبچاقى و تركى، در بخش هايى از جهان از جمله چنين، تركستان شرقى و نيز ايران عصر سلطه ى مغولى و دوره ى صفوى، كاربرى رسمى داشته است.برهمين اساس، برخى از پادشاهان و حكمرانان دوره هاى اسلامى و نيز بعضى از تاريخ نگاران و نويسندگان مسلمان، لااقل از دوره غزنويان، با در نظر گرفتن فلسفه خاص براى هر يك از سال هاى دوازده حيوانى، كه گزارش نسبتاً كامل آن را محمود كاشغرى در قرن پنجم هجرى ـ قمرى در اثر معروف خود بنام «ديوان لغات الترك» آورده است; در تشكيلات ادارى و آثار مكتوب تاريخى، اين گاهشمارى را به كار گرفته اند. به طورى كه كاربرد اين تقويم در برخى از مقاطع زمانى جايگاه ويژه اى را به خود اختصاص داده است. و به همين جهت اين گاه شمارى، هم در موضوعات مورد بحث پيرامون گاه شمارى هاى دوران اسلامى از اهميت بيشترى برخوردار بوده است. و اكنون نيز اين تقويم در بين برخى از مردم جهان و نيز ايران، از سال 1304هـ . ش، بطور نسبى و غير رسمى و همراه با ديگر تقويم ها مورد استفاه قرار مى گيرد.
1. استرآبادى، سيدحسن بن مرتضى، تاريخ سلطانى (از شيخ صفى تا شاه صفى)، انتشارات علمى، 1364هـ .ش.
2. استرآبادى، ميرزا مهدى، سنگلاخ، نشر مركز، 1374هـ .ش.
3. بيرشك، احمد، گاهنامه تطبيقى سه هزار ساله، علمى و فرهنگى، 1376 هـ .ش.
4. پل پليو، تاريخ سرّى مغولان، ترجمه دكتر شيرين بيانى، دانشگاه تهران، 1383 هـ .ش.
5. تركمان، اسكندر بيگ، تاريخ عالم آراى عباسى، زير نظر ايرج افشار، اميركبير، تهران، 1382 هـ .ش.
6. دايرة المعارف آذربايجان شوروى، باكو، 1976 م.
7. راورتولد، و، تاريخ تركهاى آسياى ميانه، ترجمه دكتر غفارى حسنى، توس، 1374 هـ .ش.
8. عبداللهى، دكتر رضا، تاريخ تاريخ در ايران، اميركبير، تهران، 1366 هـ .ش.
9. عبدى بيك، زين العابدين، تكملة الاخبار، تصحيح عبدالحسينى نوايى، نشر نى، تهران، 1369 هـ .ش.
10. عقيلى، سيف الدين حاجى بن نظام، آثار الوزراء، اطلاعات، تهران، 1364 هـ .ش.
11. فراهى، ابونصر، نصاب الصبيان، به اهتمام دكتر محمد جواد مشكور، اشرفى، تهران، 1354 هـ . ش.
12. فصلنامه، آذرى ائل ديلى و ادبياتى، سال دوم، شماره 6، زمستان 1383 هـ .ش.
13. فضل الله، رشيدالدين، جامع التواريخ، اقبال، 1376 هـ .ش.
14. كاشغرى، محمود، ديوان لغات الترك، دارالخلافة العلية، مطبعه عامره، 1333 هـ .ش
15. مينوى، مجتبوى، تاريخ و فرهنگ، خوارزمى، تهران، 1369 هـ .ش

_. WWW.ozturkler.com/data-english/
_. Http://Home.arcor.de/Marcmarti/
_. WWW.Ku.edu/Carrie/Texts/carrie/book

پی نوشت:

18 . دكتر رضا عبداللهى، ص 337 و 351; كاشغرى، ج 1، ص 289-290; رشيد الدين فضل الله، جامع التواريخ، ج 1، ص420-428; ميرزا مهدى استرآبادى، سنگلاخ، ص 40، 58، 67، 74، 94، 123، 179، 219، 220، 242، 269; جدول پيوستى شماره 1;
the tra ditional khakas calendar . http: // home arcor. de / marcmarti / khaks / xakcalen.htm.
19. ر.ك: دكتر رضا عبداللهى، ص 334-337 و 351 و رشيد الدين فضل الله، ج 1، ص 420.
20. كاشغرى، ج 1، ص 290; تقويم نجومى سال 1384، ص 3.
21. بارتولد، و، تاريخ ترك هاى آسياى ميانه، ترجمه دكتر غفار حسينى، ص 105.
22. كاشغرى، ج 1، ص 290.
23. پل پليو، تاريخ سرّى مغولان، ترجمه دكتر شيرين بيانى، ص 90.
24. رشيد الدين فضل الله، ج 1، ص 231.
25. دكتر رضا عبداللهى، ص 330.
26. همان، ص322 و 323.
27. سيف الدين حاجى بن نظام عقيلى، آثار الوزراء، ص 354.
28. عبدى بيگ، تكملة الاخبار، تصحيح عبدالحسين نوائى، ص 54.
29. همان، ص 26.
30. اسكندربيك تركمان، تاريخ عالم آراى عباسى، زير نظر ايرج افشار، ج 1، ص 258، 381، 386، 506.
31. سيدحسن بن مرتضى استرآبادى، تاريخ سلطانى، (از شيخ صفى تا شاه صفى)، ص 26.
32. دكتر رضا عبداللهى، ص 336.
33. «پديده آورنده ديوان لغات الترك»، دكتر حسين محمدزاده صديق [فصلنامه آذرى ائل ديلى و ادبياتى، سال دوم شماره 6، زمستان 1383]، ص 27.

منبع: http://www.ikvu.ir