نکاتی درباره سوره الرحمن

سوره 55 قرآن است.

در مکه نازل شده و 78 آیه دارد.

در جزء 27 قرار دارد.

این سوره در ترتیب نزول نود و هفتمین سوره ای است که بر پیامبر (ص) نازل شده است.

لقب سوره الرحمن «عروس قرآن» است (پیامبر (ص): هر چیزی عروسی دارد و عروس قرآن سوره الرحمن است).

کوتاه‎ترین آیه قرآن (غیر از حروف مقطعه که فقط یک حرف یا دو حرف‌اند) در این سوره قرار دارد: آیه ۶۴ «مُدْهَامَّتَانِ: سبز پررنگ متمایل به تیره».

خداوند در این سوره پس از ذکر هر نعمتی، از بندگان خود با آیه «فَبأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ: پس کدام‌یک از نعمت‌هاى پروردگارتان را منکرید؟» اقرار می‎گیرد.

آیه «فَبأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» ۳۱ مرتبه در این سوره تکرار شده است.

سوره الرحمن در ایران در مجالس فاتحه‌خوانی قرائت می‌شود اما در پاکستان این سوره را پیش از شروع مراسم عروسی تلاوت می کنند.

ضرب المثل «فلانی بوی الرحمانش بلند شده» برای کسی به کار می‌رود که زمان مرگش نزدیک است. 


وجه تسمیه و نام های دیگر سوره الرحمن

«رحمن» یکی از صفات خداوند است که در آیه اول این سوره آمده و نام این سوره نیز از همینجا گرفته شده است. نام دیگر این سوره «آلاء» (جمع ألی) به معنای نعمت هاست و در این سوره خداوند نعمت هایش را بر می‌شمارد. 


محتوای سوره الرحمن

سوره الرحمن مجموعه‎ای از نعمت‎های خداوند در دنیا و آخرت را برمی‌شمرد و بیانگر صفت رحمانیت خداوند است. مطالب مطرح شده در سوره الرحمن را می‌توان به سه بخش کلی تقسیم کرد:


نعمت های دنیوی

اشاره به برخی نعمت‌ها مثل تعلیم قرآن کریم، آفرینش انسان و جن، آفرینش گیاهان، آفرینش آسمان، حاکمیت قوانین، آفرینش زمین با ویژگی‌هایش، خلقت میوه‎ها، خلقت گل‎ها و گیاهان معطر؛ تلاقی دریای شور و شیرین و نعمت‌های موجود در دریا.


برپایی قیامت

اشاره به فروپاشی نظام‌های دنیایی و برپایی قیامت، ویژگی‎هایی از قیامت، چگونگى حساب، کیفر و مجازات.


نعمت‌های اخروی

پس از اشاره‌ای کوتاه به عذاب‌ جهنمیان، نعمت‌های نیکوکاران شمرده شده است. مهم‌ترین نعمت‎های بهشتی که به آنها اشاره شده است: باغ ها، چشمه ها، میوه ها، همسران زیبا و باوفا. 


شان نزول سوره الرحمن

شماری از مفسران، علت نزول این سوره را آگاه نبودن مشرکان قریش از نام رحمان دانسته‎اند؛ آنها زمانی‎ که آیه ۶۰ سوره فرقان (که در آن امر به سجده برای خداوند رحمان شده بودند) نازل شد، گفتند رحمان کیست و چیست؟ خداوند در مقابلِ این سخن آنها، سوره الرحمن را نازل کرد. 


ثواب قرائت سوره الرحمن در روایات

پیامبر اسلام (ص):
هر کسی سوره الرحمن را قرائت کند خداوند به ضعف و ناتوانی او رحم می آورد و او توانایی ادای شکر نعمت های خدادادی را پیدا می کند.

امام صادق (ع):
از قرائت سوره الرحمن و عمل به آن غافل نباشید زیرا این سوره در دل منافقان استقرار نمی یابد. در روز قیامت خداوند این سوره را به شکل انسانی در بهترین شکل و خوشترین بو وارد می کند تا اینکه در جایگاهی که نزدیکتر از آن وجود ندارد نزد خداوند می ایستد. آنگاه خداوند می فرماید چه کسی در دنیا همواره تو را قرائت می کرد؟ سوره الرحمن در جواب می گوید ای پروردگارم فلان و فلان. پس از آن چهره ایشان سفید و نورانی می شود. خداوند به این گروه می فرماید هر کس را که دوست دارید شفاعت کنید. آن گاه خداوند می فرماید به بهشت وارد شوید و هر جایی که دوست دارید سکونت گزینید.

هر کس سوره الرحمن را قرائت کند و همه جا پس از آیه «فبای الاء ربکما تکذبان» بگوید: «لابشیء من الائک رب اکذب» اگر در آن روز یا شب از دنیا برود شهید محسوب می شود.

حضرت زهرا (س):
قرائت کننده سوره الرحمن در ملکوت آسمانها و زمین ساکن در بهشت فردوس خوانده می شود.


آثار و برکات سوره الرحمن


آسان شدن امور

رسول خدا (ص) در مورد سوره الرحمن فرمودند: هر کس این سوره را بنویسد و به خود همراه داشته باشد خداوند هر کار سختی را برای او آسان می کند.


درمان درد چشم

امام صادق (ع) فرمودند: اگر سوره الرحمن را بنویسند و همراه کسی که درد چشم دارد باشد، بهبود می یابد.


بهبود بیماری طحال، قلب و...

مرحوم کفعمی در کتاب المصباح آورده است: اگر سوره الرحمن را بنویسند و بشویند و از آب آن بیاشامند برای بیماری طحال و دردها و بیماری های قلب مفید است و اگر نوشته آن را برای درد چشم و بیماری صرع به همراه داشته باشند بهبود می بخشد.


آسان شدن وضع حمل

برای تسهیل وضع حمل آیه «سنفرغ لکم ایها الثقلان فبای الاء ربکما تکذبان» را بنویسند و بر پشت حامله ببندند بعد که فارغ شد آن را باز کنند. 


متن سوره الرحمن

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِیمِ
الرَّ‌حْمَـٰنُ ﴿١﴾
عَلَّمَ الْقُرْ‌آنَ ﴿٢﴾
خَلَقَ الْإِنسَانَ ﴿٣﴾
عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿٤﴾
الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ‌ بِحُسْبَانٍ ﴿٥﴾
وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ‌ یَسْجُدَانِ ﴿٦﴾
وَ السَّمَاءَ رَ‌فَعَهَا وَ وَضَعَ الْمِیزَانَ ﴿٧﴾
أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿٨﴾
وَ أَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لَا تُخْسِرُ‌وا الْمِیزَانَ ﴿٩﴾
وَ الْأَرْ‌ضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾
فِیهَا فَاکِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذَاتُ الْأَکْمَامِ ﴿١١﴾
وَ الْحَبُّ ذُوالْعَصْفِ وَ الرَّ‌یْحَانُ ﴿١٢﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١٣﴾
خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ‌ ﴿١٤﴾
وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِ‌جٍ مِّن نَّارٍ‌ ﴿١٥﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١٦﴾
رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قَیْنِ وَ رَ‌بُّ الْمَغْرِ‌بَیْنِ ﴿١٧﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١٨﴾
مَرَ‌جَ الْبَحْرَ‌یْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿١٩﴾
بَیْنَهُمَا بَرْ‌زَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ ﴿٢٠﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢١﴾
یَخْرُ‌جُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْ‌جَانُ ﴿٢٢﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢٣﴾
وَ لَهُ الْجَوَارِ‌ الْمُنشَآتُ فِی الْبَحْرِ‌ کَالْأَعْلَامِ ﴿٢٤﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢٥﴾
کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿٢٦﴾
وَ یَبْقَىٰ وَجْهُ رَ‌بِّکَ ذُوالْجَلَالِ وَ الْإِکْرَ‌امِ ﴿٢٧﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢٨﴾
یَسْأَلُهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْ‌ضِ ۚ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿٢٩﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٠﴾
سَنَفْرُ‌غُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿٣١﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٢﴾
یَا مَعْشَرَ‌ الْجِنِّ وَ الْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ‌ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْ‌ضِ فَانفُذُوا ۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿٣٣﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٤﴾
یُرْ‌سَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ‌ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَ‌انِ ﴿٣٥﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٦﴾
فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْ‌دَةً کَالدِّهَانِ ﴿٣٧﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٨﴾
فَیَوْمَئِذٍ لَّا یُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿٣٩﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٠﴾
یُعْرَ‌فُ الْمُجْرِ‌مُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَ الْأَقْدَامِ ﴿٤١﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٢﴾
هَـٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِ‌مُونَ ﴿٤٣﴾
یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ ﴿٤٤﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٥﴾
وَ لِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَ‌بِّهِ جَنَّتَانِ ﴿٤٦﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٧﴾
ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿٤٨﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٩﴾
فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِ‌یَانِ ﴿٥٠﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥١﴾
فِیهِمَا مِن کُلِّ فَاکِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿٥٢﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٣﴾
مُتَّکِئِینَ عَلَىٰ فُرُ‌شٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَ‌قٍ ۚ وَجَنَى الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ ﴿٥٤﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٥﴾
فِیهِنَّ قَاصِرَ‌اتُ الطَّرْ‌فِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿٥٦﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٧﴾
کَأَنَّهُنَّ الْیَاقُوتُ وَ الْمَرْ‌جَانُ ﴿٥٨﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٩﴾
هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿٦٠﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦١﴾
وَ مِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿٦٢﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٣﴾
مُدْهَامَّتَانِ ﴿٦٤﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٥﴾
فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿٦٦﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٧﴾
فِیهِمَا فَاکِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُ‌مَّانٌ ﴿٦٨﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٩﴾
فِیهِنَّ خَیْرَ‌اتٌ حِسَانٌ ﴿٧٠﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧١﴾
حُورٌ‌ مَّقْصُورَ‌اتٌ فِی الْخِیَامِ ﴿٧٢﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧٣﴾
لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَ لَا جَانٌّ ﴿٧٤﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧٥﴾
مُتَّکِئِینَ عَلَىٰ رَ‌فْرَ‌فٍ خُضْرٍ‌ وَعَبْقَرِ‌یٍّ حِسَانٍ ﴿٧٦﴾
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَ‌بِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧٧﴾
تَبَارَ‌کَ اسْمُ رَ‌بِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَ‌امِ ﴿٧٨﴾    


ترجمه سوره الرحمن

به نام خداوند رحمتگر مهربانِ
[خداى‌] رحمان، (۱)
قرآن را یاد داد. (۲)
انسان را آفرید، (۳)
به او بیان آموخت. (۴)
خورشید و ماه بر حسابى [روان‌]اند. (۵)
و بوته و درخت چهره‌سایانند. (۶)
و آسمان را برافراشت و ترازو را گذاشت، (۷)
تا مبادا از اندازه درگذرید. (۸)
و وزن را به انصاف برپا دارید و در سنجش مکاهید. (۹)
و زمین را براى مردم نهاد. (۱۰)
در آن، میوه [ها] و نخلها با خوشه‌هاى غلاف دار، (۱۱)
و دانه‌هاى پوست‌دار و گیاهان خوشبوست. (۱۲)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۱۳)
انسان را از گل خشکیده‌اى سفال مانند، آفرید. (۱۴)
و جن را از تشعشعى از آتش خلق کرد. (۱۵)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۱۶)
پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر. (۱۷)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۱۸)
دو دریا را [به گونه‌اى‌] روان کرد [که‌] با هم برخورد کنند. (۱۹)
میان آن دو، حد فاصلى است که به هم تجاوز نمى‌کنند. (۲۰)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۲۱)
از هر دو [دریا] مروارید و مرجان برآید. (۲۲)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۲۳)
و او راست در دریا سفینه‌هاى بادبان‌دار بلند همچون کوه‌ها. (۲۴)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۲۵)
هر چه بر [زمین‌] است فانى‌شونده است. (۲۶)
و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند. (۲۷)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۲۸)
هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست مى‌کند. هر زمان، او در کارى است. (۲۹)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۳۰)
اى جن و انس، زودا که به شما بپردازیم. (۳۱)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۳۲)
اى گروه جنّیان و انسیان، اگر مى‌توانید از کرانه‌هاى آسمانها و زمین به بیرون رخنه کنید، پس رخنه کنید. [ولى‌] جز با [به دست آوردن‌] تسلطى رخنه نمى‌کنید. (۳۳)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۳۴)
بر سر شما شراره‌هایى از [نوع‌] تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد، و [از کسى‌] یارى نتوانید طلبید. (۳۵)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۳۶)
پس آنگاه که آسمان از هم شکافد و چون چرم گلگون گردد. (۳۷)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۳۸)
در آن روز، هیچ انس و جنى از گناهش پرسیده نشود. (۳۹)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۴۰)
تبهکاران از سیمایشان شناخته مى‌شوند و از پیشانى و پایشان بگیرند. (۴۱)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۴۲)
این است همان جهنمى که تبهکاران آن را دروغ مى‌خواندند. (۴۳)
میان [آتش‌] و میان آب جوشان سرگردان باشند. (۴۴)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۴۵)
و هر کس را که از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است. (۴۶)
پس کدامیک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۴۷)
که داراى شاخسارانند. (۴۸)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۴۹)
در آن دو [باغ‌] دو چشمه روان است. (۵۰)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۵۱)
در آن دو [باغ‌] از هر میوه‌اى دو گونه است. (۵۲)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۵۳)
بر بسترهایى که آستر آنها از ابریشم درشت‌بافت است، تکیه آنند و چیدن میوه [از] آن دو باغ [به آسانى‌] در دسترس است. (۵۴)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۵۵)
در آن [باغها، دلبرانى‌] فروهشته نگاهند که دست هیچ انس و جنى پیش از ایشان به آنها نرسیده است. (۵۶)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۵۷)
گویى که آنها یاقوت و مرجانند. (۵۸)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۵۹)
مگر پاداش احسان جز احسان است؟ (۶۰)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۶۱)
و غیر از آن دو [باغ‌]، دو باغ [دیگر نیز] هست. (۶۲)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۶۳)
که از [شدّت‌] سبزى سیه‌گون مى‌نماید. (۶۴)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۶۵)
در آن دو [باغ‌] دو چشمه همواره جوشان است. (۶۶)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۶۷)
در آن دو، میوه و خرما و انار است. (۶۸)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۶۹)
در آنجا [زنانى‌] نکوخوى و نکورویند. (۷۰)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۷۱)
حورانى پرده‌نشین در [دل‌] خیمه‌ها. (۷۲)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۷۳)
دست هیچ انس و جنى پیش از ایشان به آنها نرسیده است. (۷۴)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۷۵)
بر بالش سبز و فرش نیکو تکیه زده‌اند. (۷۶)
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟ (۷۷)
خجسته باد نام پروردگار شکوهمند و بزرگوارت، (۷۸)


منبع: سایت ستاره