تغییر بینش و طرز تفکر
عقلیترین و احساسیترین جنبههای شگفتگی کامل شخصیت و رشد و پرورش آن، از مجموعه مناسبات و روابط گرم و صمیمانه مربیان و دانش آموزان در فضایی معنوی برای فرد دانش آموزان فراهم می کند.
عقلیترین و احساسیترین جنبههای شگفتگی کامل شخصیت و رشد و پرورش آن، از مجموعه مناسبات و روابط گرم و صمیمانه مربیان و دانش آموزان در فضایی معنوی و سرشار از محبت و احترام - که آرامش و اطمینان خاطر را برای فرد، فرد دانش آموزان فراهم می کند. حاصل می شود، چرا که تحول شخصیت و درک و فهم و درون سازی مطالب و مفاهیم درسی و اخلاقی در گرو ارتباطی عاطفی در شرایط اختیاری و آزاد همراه با امنیت خاطر در اثر خواست قلبی دانش آموز صورت می پذیرد.
تعلیم و تربیت، دو جزء تفکیک ناپذیری را تشکیل می دهند که نتیجه نهایی آن را منحصرا باید در ارتباط جذاب و عاطفی و معقول معلم و شاگرد جست و جو کرد. ممکن نیست ما افراد با شخصیت، مؤمن و آزاد منش و مستقل تربیت کنیم ولی آنان را در طول حیات تحصیلی شان با اکراه و فشار و بی احترامی و امر و نهیهای تحکم آمیز انضباطی مجبور کنیم چیزی یاد بگیرند، بدون آن که خود را در شرایطی برخوردار از احترام و آزادی ببینند؛ چه اگر دانش آموزی از نظر آموزشی و فکری محکوم و توسری خور باشد چگونه می تواند از نظر اخلاقی و دینی آزاد اندیش و آزادمنش باشد؟ فضای سالم و متعادلی که دانش آموز در آن، احساس برابری، آزادی، امنیت و احترام متقابل نماید برای پروراندن و شکوفاندن استعدادهای نهفته وی، از ضروری ترین عوامل بنیادی تعلیم و تربیت اسلامی است.
ارزشهایی همچون: نظم و انضباط و قوانین اخلاقی وقتی که آزادانه توسط خود فرد در تعاملی گروهی و تحلیل درونی، درک و پذیرفته شود، نسبت به زمانی که این موافقت قلبی حاصل نشده باشد تفاوتی ژرف و عمیق دارد. اگر در فرآیند آموزش، ترکیب کار در گروه، با کشش و کوشش و کنجکاوی و احساس ارزشمندی پدید آمده باشد، به ترقی و انضباط پذیری آگاهانه دانش آموز منجر خواهد شد. این امر با زمینه سازی مدرسه و تدبیر معلم و هدایت مربی با علم به تفاوتهای فردی و توجه به سطح تواناییها و گرایشهای عاطفی و بها دادن به شخصیت افراد در قالب ایجاد گروههای آموزشی و تربیتی موجب توسعه بینش و ایجاد حس مسؤولیت در آنان می گردد . برخوردهای حساب نشده در فضای تحکم آمیز و نامناسب و فرصتهای کوتاه و فشرده به علت افزایش کمی حجم درسها و دانش آموزان و عدم آمادگی روحی و روانی معلم و برنامه های آموزشی که هدفش انباشتن معلومات و محفوظات باشد، فهم و درک را از دانش آموز گرفته و قدرت تعقل وی را معطل می گذارد .
ارزش گذاریهای سطحی نسبت به علایق و تلاشهای دانش آموزان موجب آسیب روانی و عاطفی دانش آموز می شود و او را از تکاپوی فعال و مستمر باز می دارد. تنبیه و مجازات قبل از تحقیق و بررسی موقعیت روانی و خانوادگی دانش آموز و عدم وقت گذاری معلم و مدرسه برای علت یابی و تحقیق و تحلیل واقعه، موجب توقف و دلسردی او می شود. چرا که تنبیهات و مجازات از نظر دانش آموز تنها گشاینده عقده مجریان و کاهنده ارزش کسانی است که آنها را به کار می گیرند و در نتیجه روابط خود را با دانش آموز روز به روز تیره تر می سازند.
برای ایجاد احساس تکلیف و برانگیختن احساس مسؤولیت باید از ناحیه ای توصیه ها و خواسته ها صادر گردد که دانش آموز نسبت به آن احساس امنیت و برابری و احترام قلبی داشته باشد. حس کند که در مقابل هیمنه و عظمت و بزرگی انسان کریم النفسی ایستاده است و ترس او توأم با احترام قلبی، در وی احساس تکلیف و احساس مسؤولیت به وجود می آورد. احساس احترامی که دانش آموز به معلم و مربی دارد سرچشمه اطاعت و تبعیت از وی می گردد و زمانی این تبعیت منطقی و پایدار و عمیق خواهد بود که این احساس دو جانبه باشد؛ یعنی دانش آموز احساس کند که با او همانند انسانی بزرگ سال و با شخصیت رفتار می شود و به او ارزش و بها می دهند و به اظهارنظر و افکار و احساسات او ارج می نهند.
بنابر این، یکی از راههای مهم ایجاد حس مسؤولیت و تکلیف، منبع عظیم و پرقدرت عزت و کرامت نفس است که در انسان ریشۂ فطری دارد و این ویژگی در شرایطی احیا و بارور می گردد که فرد امنیت خاطر داشته و در محیطی معنوی و صمیمی، احساس دلگرمی و ارزشمندی بنماید. در چنین موقعیتی، ارزشها و قوانین در قالبی معین به صورت تکلیف بر کسی تحمیل نمی شود، بلکه فضا طوری طراحی گردیده که دانش آموز با اختیار خود آزادانه و هماهنگ با دیگر اعضای گروه به پیروی از قوانین و ارزشها گردن می نهد.
باید به این نکته توجه داشت که دانش آموز همچنان که گاهی درس خود را خوب پس می دهد، بدون آن که مفهوم و معنای حقیقی آن برایش روشن و واضح باشد و به صورت طوطی وار ، یادگیری سطحی را جانشین فعالیت و درک عقلی می نماید، همان طور نیز، گاهی ممکن است خود را بی چون و چرا تابع جو محیط و اطرافیان قرار داده و از آنان تبعیت کند و ارزشهای اخلاقی و دینی را با آب و تاب از حفظ بیان کند، بدون این که به اهمیت واقعی قواعد و مقرراتی که از آنها اطاعت می کند رسیده باشد و یا این که در موقعیتهای عملی و شرایط جدید آن را به کار ببندد.
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}