از نگاه روانشناسان رفتار انسان در همه قالبها، تحت تأثیر نظام شناختی و انگیزشی روان آدمی است. روانشناسان معمولا واژه «انگیزش» را به فرایندی تعریف می کنند که سبب برانگیختگی، هدایت و احیای رفتار می شود. آگاهی از پاداش و کیفر یا دریافت خبری که حاکی از پیامد مثبت یا منفی یک رفتار است، عوامل انگیزشی در رفتار بشری شمرده می شود.
 
این اصل را که «پاداش و کیفر، تسلط چشمگیری بر رفتار آدمی دارد»، احتمالا نخستین بار حضرت آدم  (علیه السلام) و همسرشان حضرت حوا، یا دست کم حوا، تأیید کردند و به رسمیت شناختند. از آن زمان به بعد، والدین کوشیده اند برای تربیت فرزندانشان عشق و انزجار را به کار برند، کارفرمایان از اعطای امتیاز و تعیین جریمه بهره جسته اند، معلمان شیوۂ تمجید و تخطئه را به کار گرفته اند، دولت ها نظام پاداش و جریمه را اجرا کردند و بی گمان هر کس می داند که انسان ها و به عبارتی دقیق تر موجودات جاندار به بعضی مسائل علاقه و از بعضی دیگر بیزاری نشان میدهند و به گونه‌ای عمل می کنند که سودی را جلب یا زیانی را از خود دور کنند.
 
پیامبران (علیهم السلام) با طی مأموریت الهی خود، از ابزارهای گوناگونی برای برانگیختن مردم به سوی بعضی از کارها و اجتناب دادن آنان از برخی دیگر، بهره برده اند. چنانچه پیامبران (علیهم السلام) به یک نظام انگیزشی کارآمد و مؤثر تمسک نمی جستند، تعالیمشان بی ثمر و بیهوده بود. شماری از آیات قرآن دو شیوه انذار و تبشیر را دو عامل عمده برای ارشاد پیامبران (علیهم السلام) با برشمرده اند. این دو شیوه انگیزشی چنان مهم است که گاهی ویژگیهای جایگزین برای اصل مقام نبوت تلقی می شود. قرآن کریم در مواردی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را بیم دهنده آشکار (نذیر مبین) به ما شناسانده است.
 
با این همه، نکته مهم آن است که قرآن کریم هرگز عنوان «بشیر» یا «مبشر» را جانشینی مستقل برای مقام نبوی در نظر نگرفته است.   تنها یک آیه هست که در آن، واژة «مبشر» مستقلا به کار رفته است. در این مورد، حضرت عیسی علا به بنی اسرائیل خبر می دهد که پیامبری پس از وی می آید و نام او احمده است (صف، 6). این نکته شایان ذکر است که آنچه در متن فوق آمده، محدود به واژه های «بشیر» و «مبشر» است، هرچند دیگر اشکال مشتق به طور مستقل استفاده شده اند. نکته اینجاست که (ب - ش - ر) در قرآن به جای زن - ذ - ر) هم به کار رفته است (نساء، ۱۳۸؛ توبه، ۳). همان گونه که جرجانی بیان می کند، بشارت، هم برای اخبار خوب و هم اخبار بد مورد استفاده است، اما رایج ترین کاربرد آن در مورد اخبار خوب است.
 
برخلاف واژه های «نذیر» و «منذر» که گاهی به تنهایی استفاده می شوند، دو واژه بشیر و مبشر به ترتیب، با واژه های نذیر و منذر ترکیب شده است. این گونه کاربرد به این نکته اشاره دارد که پیامبران (علیهم السلام) پیش از ترغیب مردم به اعمال نیک، به هدایت پیروانشان از بستر بازداری آنان از گمراهی (انذار) توجه داشته اند. این فرضیه هنگامی با احتمال بیشتری پذیرفته میشود که به این حقیقت توجه کنیم که حرکت های هدایت گرانه پیامبران (علیهم السلام) و معمولا با دشواری همراه بوده است و این همراهی دعوت با دشواری سبب می شده که مردم به سمت پیامبران (علیهم السلام) با هدایت شوند و دعوت آنها را لبیک گویند. خداوند در آیه 94 سوره اعراف می فرماید: «ما هیچ پیامبری را در هیچ شهری نفرستادیم، مگر آنکه مردم آنجا را به سختی گزند گرفتار کردیم تا شاید خضوع و زاری کنند». این مطلب در آیه ۶۲ سوره انعام نیز تکرار شده است.
 
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی مأموریت اجتماعی (آشکار) خویش را آغاز کردند که طی پیام ویژه ای از ایشان خواسته شده بود خویشاوندان نزدیکشان را بیم دهد. بعد انگیزشی بیم دهی به مثابه شیوه ای از شیوه‌های پالایش و مهار رفتار آدمی، حاکی از ارتباطی است که رفتار آدمی با پاداش و کیفر الهی دارد. همه پیامبران (علیهم السلام) و مأموریت خود را به عنوان بیم دهنده و نویددهنده آغاز کرده اند. آنان درباره پیامدهای رفتارها به مردم هشدار داده و آنان را به کارهای نیکی ترغیب کرده اند که برایشان پاداش به همراه دارد. پیامبران (علیهم السلام) پیامدهای رفتاری را حقایقی شمرده اند که ممکن است در این دنیایا در آخرت به وقوع بپیوندد.
 
ساختار روان شناختی روان آدمی بر پایه «خودگرایی و خوددوستی» متمرکز است. این «خود» دوست دارد که هماره سود ببرد و از زیانها اجتناب ورزد. بشارت و انذار پیامبران (علیهم السلام) به سبب می شود که مردم از پاداش و کیفر مترتب بر رفتارهای خود آگاه گردند. پس در اینجا با استفاده از نگرشی قرآنی، به وصف جنبه های خاصی از ابزارهای تربیتی و ارشادی پیامبران (علیهم السلام) می پردازم. این کاوش می تواند ما را به بعضی از سرنخهای تعلیم و تربیتی درباره هدایت کودکان و بزرگسالان راه بنماید.
 
امروزه یکی از موضوعات مهم برای مربیان مدارس و مدیران محیط های کاری این است که دریابند چگونه با منابع انسانی برخورد درست و نافذ داشته باشند. انتظار من از این پژوهش، استخراج نگرش قرآنی در این باره است. پیامبران (علیهم السلام) علی در سطح گسترده‌ای درگیر هدایت رفتار انسانها بوده اند. آنان با استفاده از بشارت و انذار، مردم را ترغیب می کرده اند تا اعمالشان را مهار کنند. پرسش مهم در این پژوهش آن است که پیامبران (علیهم السلام) چگونه‌این کار را انجام می داده اند؟
 
منبع: مجموعه مقالات تربیتی، عبد الرضا ضرابی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، قم، ۱۳۸۸