مسئله استراتژیک زنان
بسیاری از آثاری که در مورد زنان نوشته می شد از اولویتها و مسائل و مشکلاتی که حکومت در مورد زنها آنها را قبول داشت استقبال کردند و به طرح آنها پرداختند.
در آن دوران، نوعی از آثار ظهور می کند که منعکس کننده شعارهای آن دوران است (مبارزة طبقات کارگر ملت، سوسیالیسم، مبارزه ملی، مبارزه با استعمار و...). و آثاری که در خصوص مسائل زنان هم همین شعارها را تکرار می کند. در این زمینه به آثاری برخوردیم مانند نقش زن عرب در پیکار سازندگی، زن مبارزه و فعالیت او، نقش زن در مبارزه، زن در میثاق، زن درعرصههای مبارزه .
تولیدات فرهنگی در خصوص زنان از گفتمان فرهنگی عام تری که تحت نظارت سیاستهای کنترل و هدایت قرار داشتند که توسط حکومت کنترل می شد، خارج نبود. بسیاری از آثاری که در مورد زنان نوشته می شد از اولویتها و مسائل و مشکلاتی که حکومت در مورد زنها آنها را قبول داشت استقبال کردند و به طرح آنها پرداختند. به عنوان مثال، اولویتهای برنامه تنظیم خانواده از نیمه دوم دهه شصت در نتیجه افزایش جمعیت که بخش بزرگی از درآمدهای برنامه توسعه فشرده را به خود اختصاص میداد اهمیت پیدا کرد. مسئله تنظیم خانواده در چهارچوب تبلیغات گسترده حکومت در آن زمان، بر گفتمان زن به شدت تأثیر گذاشت. فهرست کتاب شناسی تعدد چهارچوب هایی را که این مسئله از خلال آنها مورد بررسی قرار گرفتند منعکس می کند. از جمله همایشها، کنفرانسها، کتابها، ویژه نامه های مجلات همانگونه که مبانی تحقیق تعدد یافت، مانند مبنای آکادمیک، مبنای اقتصادی، روشنگری، رسانه های گروهی، بهداشت، اجتماعی، دینی و..
در عرصه خارجی، رویکرد پان عربیسم بر گفتمان زن تأثیر گذاشت (۳٪ از کل آثار) گروه آثاری که درباره زن عرب نوشته شده بود نشان دهنده توجه به مسئله زن در دو عرصه عمومی و ملی است. همانطور که این رویکرد، در اشتیاق برخی مؤلفین و محققین کشورهای مختلف عربی به انتشار آثارشان در مصر یا اهدای آنها به دارالکتب المصریه معلوم می گردد. در آن دوران اتفاق مهمی هم رخ داد و آن برگزاری نخستین همایش زن عرب و توسعه ملی در سال ۱۹۷۲ م بود. (اسناد منتشر شده آن در فهرست کتابشناسی موجود است).
گفتمان زن از ظواهر بهبود کمی و کیفی در وضعیت موجود زنان در جامعه حکایت می کرد. چرا که در عرصه کمی، میانگین مشارکت زنان در تولید فرهنگ و از جمله پژوهش در مشکلات و مسائل زنان در جامعه افزایش یافت. فهرستها نشان می دهند که نسبت مشارکت زنان از ۱۶ ٪ در دوره نهضت به ۲۰٪ در دوره میانه افزایش یافته است. در عرصۂ کیفی، زنان در همه گروههای گفتمان، بدون استثنا شرکت کردند که نشان دهنده فروپاشی حد و مرزها و قید و بندهای روانی و اجتماعی بود که در مورد بایدها و نبایدها در خصوص طرح مشکلات زنان وجود داشت. همچنین این مشارکتها نشان دهنده افزایش ورود زنان به عرصه زندگی اجتماعی و تولید فرهنگی بود
در میان مطالعاتی که زنان درباره مسئله زن انجام داده اند، مبنایا رویکرد آکادمیک، جنبه بارزی یافت که در بسیاری از رساله های فوق لیسانس و دکتری انعکاس پیدا کرد ۱۸ رساله علمی که ۵٪ از کل آثار آن دوران را تشکیل میدهد که نشان میدهد در سایه سیاست مساوات میان دو جنس در امر آموزش، زمینه تحصیل زنان تا بالاترین سطوح و همچنین عرصه فعالیت زنان در مؤسسات پژوهشی و دانشگاهی بدون تبعیض فراهم شد. البته این رویکرد جنبه دیگری هم داشت: رویکرد آکادمیک با قید و بندها و ضوابط پژوهشی و سیاسی و تحت سلطه ظواهر جزئی و تفصیلی که به موازات افول مطالعات فکری همه جانبه و عمیقی ظهور کرد که صاحبان آن در عصر نهضت تا سطح طلایه داری رسیدند. گرایش های زنان به پژوهشهای آکادمیک در مسائل زنان هر چند بیانگر دستاوردهای واقعی زنان بود اما نشان دهنده محدودیت هایی بود که آزادی فکری و قدرت آنان را در طرح مسائل و مشکلات جنجال برانگیز و کشمکش آفرین در عرصه اندیشه محدود می ساخت.
علی رغم تحولی که در دوره میانه در ایدئولوژی حکومت، نسبت به نهضت و حکومت لیبرال رخ داد، گفتمان اسلامی - همانند دوره قبل - بخش مهمی از گفتمان زن را همچنان به خود اختصاص می دهد. گروه اسلام و مسائل زنان به تنهایی (12.5٪) از کل آثار را در دوره میانه تشکیل میدهد. و اگر آثار اسلامی در دو گروه قانونگذاری و چهرههای برجسته و مشهور را به آن بیفزاییم این نسبت به بیش از دو برابر افزایش می یابد به طوریکه می تواند اجمالا [یک سوم] گفتمان این دوره را تشکیل دهد.
منبع: زن و جوامع عرب در طول یک قرن، منی ابوالفضل، مترجم دکتر هومن ناظمیان، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، طهران، 1394
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}