اگر از علاقه مندان به مطالعه ی کتاب های تاریخی باشید، بدون شک هر از چندگاهی در میان خطوط کتاب ها به مجازات و شکنجه ای با عنوان «چار میخ» برخورد کرده اید. چارمیخ یا تصلیب و یا به صلیب کشیدن یا صَلب یکی از شیوه های شکنجه و اعدام در دوران باستان بود.

رومی ها آن را از همسایگان خود آموختند، و به طور ویژه ای در شهرهای رُم باستان به کاربردند. آنها از این مجازات برای خاموش کردن عصیان و تمرّد رعیت ها استفاده می نمودند. شاید رومی ها نمی دانستند که به صلیب کشیدن یک فرد یهودی ناشناس در گوشه ای فراموش شده از اقلیمشان «چار میخ» را شهرتی همیشگی خواهد بخشید.


به صلیب کشیدن در یونان باستان

در سال ۳۳۲ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی شهر فینیقی «صور» را پس از محاصره ای که از ژانویه تا ژوئیه به طول انجامید فتح کرد. پس از آنکه اسکندر توانست دفاع شهر صور را در هم بشکند، و ارتش صور را شکست داد. براساس آنچه در منابع تاریخی آمده است ۶ هزار مرد در آن روز کشته شدند. در منابع یونانی دو نویسنده به نام های «دیودوروس» و «کونیتوس کورتیوس» نوشتند که اسکندر دستور داد تا ۲هزار نفر از مردان جوانی را که احتمال می رفت به ارتش صور بپیوندند در طول ساحل صور به صلیب بکشند.


 مصلوب کردن در رُم باستان

تصلیب مجازاتی متداول در قانون رم باستان نبود، بلکه در شرایط خاص و ویژه ای انجام می شد. بردگان فقط در صورت ارتکاب دزدی و یا تلاش های عصیانگرانه و شورش به صلیب کشیده می شدند. شهروندان رم باستان در زمینه ی مجازات با صلیب مصونیت داشتند مگر آنکه خیانت بزرگی علیه امپراتوری مرتکب می شدند. مصلوب شدن در امپراتوری رم مراحل مختلفی را سپری کرد و پس از گذشت زمان به مجازات فرودستانی تبدیل شد که جرائمی همچون سرقت و دزدی مرتکب می شدند.


انقلاب اسپارتاکوس

برده ی رومی و آغازگر جنبش ضد برده داری در اصل از مردم تراسی بود که در رم و در مدرسه ی آموزش گلادیاتورها (که در آن بردگان را برای جنگ با یکدیگر تعلیم می دادند کار می کرد). در سال ۷۳ قبل از میلاد در این مدرسه این برده ی رومی قیامی را بر عهده گرفت و هزاران برده از هر رنگ و نژادی تحت رهبری اسپارتاکوس قرار گرفتند. سنای رم  چندین سپاه به مقابله با آنها فرستاد، اما همه ی این سپاهیان به وسیله ی برده ها شکسته شدند. آنگاه «کراسوس» فرماندهی ارتش رم را برای شکست دادن انقلاب بردگان در دست گرفت و در سال ۷۱ قبل از میلاد اسپارتاکوس را در نبرد سهمگینی شکست داد. اسپارتاکوس کشته شد و بردگان بسیاری به خاک و خون در غلتیدند. نجات یافتگان از نبرد که شش هزار نفر بودند به دستور کراسوس در طول مسیر «ویا آپیا» بین رم و کاپوآ به صلیب کشیده شدند.


جای میخ ها

تصویری که ما درباره ی چارمیخ داریم این است که میخ ها کف دست را سوراخ می کنند. این تصویر را از نقاش ها و مجسمه سازهای مسیحی گرفته ایم که می خواهند به صلیب کشیده شدن یسوع را به تصویر بکشند. ما می دانیم که میخ ها اگر از کف دست عبور داده شوند نمی توانند وزن بدن را تحمل کنند و از بین انگشتان دست بیرون خواهند آمد. به همین دلیل احتمال می رود که در دوران باستان اندام فوقانی قربانی را با طناب بر تخته ی افقی می بستند تا میخ بتواند وزن را تحمل کند. البته امپراتوری های باستان راه حل ساده تری هم داشتند. آنها میخ را بین اولنا (زند زیرین) و رادیوس (زند اعلی) فرو می بردند که این قسمت از دست آنقدر قوی هست که آنها را وامی داشت تا از این روش استفاده کنند.
 
بعد از قرنها استفاده از تصلیب به عنوان وسیله ی شکنجه و اعدام امپراتور کنستانتین در سال ۳۳۷ میلادی به انگیزه ی بزرگداشت به صلیب کشیده شدن مسیح آن را ممنوع کرد.


منبع: سایت برترینها