انسان کامل چنان به قرب و مقام ذات نزدیک است که بین او و اسم جامع الله هیچ واسطه‌ای نمی باشد ذات اقدس الهی بدون واسطه قرار دادن اسم یا صفتی بر او متجلی می شود. این یکی از اسرار الهی و رموز عظیم عالم ملکوت است که انسان را در جایگاهی قرار داد که شایسته سجده ملائکه شد.
 
در تجلی عینی نیز تجلی بر انسان کامل با اسم الله بود، بدون آن که اسمی از اسماء و یا صفتی از صفات واسطه باشد، و تجلی بر دیگر موجودات به توسط اسماء بود. و این بود از جمله اسرار آنکه خدای تعالی امر کرد که ملائکه بر آدم سجده کنند گرچه شیطان لعین به خاطر قصورش نتوانست این حقیقت را درک کند. خداوند متعال که رب تمام هستی است، انسان کامل را به اسم جامع تربیت نموده و به او کمالی اعطا کرده است که هیچ یک از اسماء و مظاهر آنان توانایی غلبه و تصرف در او را ندارند. این جامعیت او را از انحراف به چپ و راست حفظ نموده و در راه وسط و طریقه مستقیمه نگه میدارد و به عبارتی تعادل و مقام عدالت در میان اسماء مخصوص به اوست. در دیگر موجودات گاه یک اسم حکومت کرده و اسم دیگر مغلوب او می شود، اما در انسان کامل این گونه نیست.
 
این یکی از خصوصیات مهم انسان کامل است که او را در هستی ممتاز نموده و شایستگی رهبری و به مقصد رساندن مخلوقات را به او داده است. چه در عالم اعیان علمی و چه در عالم اعیان خارجی، همه باید به این ریسمان الهی متصل شوند، تا از گمراهی در بی راهه ها مصون مانده و به سر منزل مقصود راه یابند.
 
حق تعالی به مقام اسم جامع و رب الانسان بر صراط مستقیم است، چنانچه فرماید: (إن ربی على صراط مستقیم یعنی مقام وسطیت و جامعیت، بدون فضل صفتی بر صفتی و ظهور اسمی دون اسمی. و مربوب آن ذات مقدس بدین مقام نیز بر صراط مستقیم است، بدون تفاضل مقامی از مقامی و شأنی از شأنی انسان در سیر صعودی آنگاه که به عبادت حق می پردازد و عرض عبودیت و بندگی به ذات حق می کند، در تمامی مراحل قبض و بسط و تنگناهای زندگی، فریاد (إیاک نعبد وإیاک نستعین) او بلند است و از خداوند می خواهد تا او را به صراط مستقیم هدایت کند.
 
(إهدنا الصراط المستقیم) صراط مستقیم همان صراط انسان کامل است که مظهر و مربوب آن می باشد. غیر از انسان کامل، دیگر آفریده های هیچ کدام بر صراط مستقیم نیستند و در حرکت خود در قوس صعود اعوجاج و انحراف دارند؛ یا به جناب لطف و رحمت و جمال و یا به طرف قهر و غضب و جلال کشیده می شوند. تنها مؤمنینی که کاملا تابع انسان کامل بوده و در سیر خود قدم به قدم پا جای پای انسان کامل می گذارند، بر صراط مستقیم قرار دارند. اینان از نور معرفت و هدایت او بهره برده و با تمام وجود تسلیم محض انسان کامل هستند و مصلحت راه و سیر را با عقل نمی سنجند. این افراد همراه انسان کامل به مقام وصل رسیده و با او محشور می شوند. البته به شرط آن که از آن چه انحراف و تصرفات شیطانی است، خود را محفوظ نگه دارند.
 
مقام دیگری که مظهریت اسم اعظم به انسان می بخشد، برتری او حتی نسبت به ملائکة الله مقرب است. زیرا ملائکه هریک تنها مظهر اسم مخصوصی می باشند اما اسم اعظم جامع است.
 
انسان مظهریت اسم اعظم الهی را داشته و اسم اعظم، جامع همه اسماء الهی میباشد و تمام اسماء الهیه در او فعلیت داشته؛ لذا آدم توانسته است خودش را به ملائکه عرضه بدارد تا بدانند کمالات آدم از آنان بیشتر است، هرچه همه دارند او تنها دارد. انسان کامل بر صورت الهی آفریده شده و خلیفه و جانشین خداوند بر روی زمین بوده و به اذن خداوند در بلاد و ملک خدای متعال تصرف می کند. انسان کامل لباس اسماء و صفات الهی را در بر کرده و کار خدایی می کند. ظاهر و باطن او خدایی است. ظاهرش، نسخه ملک و ملکوت و باطنش سرشار از گنجینه های خدای حی و قیوم است. صورت انسان کامل که صورتی الهی است. جامع تمامی صورت‌های کونیه بوده و مربی او اسم اعظمی است که بر تمامی اسماء حکومت دارد.
 
انسان کامل مظهر اسم جامع و مرآت تجلی اسم اعظم است. چنانچه به این معنی در کتاب و سنت [اشاره بسیار شده است: قال تعالى: (وعلم آدم الأسماء لها ) و این تعلیم الهی به تخمیر غیبی جمع بیدى الجمال و الجلال نسبت به باطن آدم واقع شد در حضرت واحدیت، چنانچه تخمیر صورت و ظاهر او در عالم شهادت به ظهور یدی الجلال و الجمال به مظهریت طبیعت واقع شد.؟ و خداوند متعال انسان را با دو دست ظاهر و باطن تخمیر نمود و او را حاکم بر دو نشئه قرار داد. از جهتی انسان کامل را نمی توان جدای از رب او دانست، مگر به لحاظ ذات و به عبارتی او: فانی مطلق و باقی به بقاء الله است و از خود، تعین و انیت و انانیتی ندارد، بلکه خود از اسمای حسنا و اسم اعظم است. و این راز حاکمیت و بقای ابدی اوست.
 
منبع: انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی رحمة الله علیه، نرگس موحدی،صص138-135، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1393