محیی الدین به پرسش های صد و پنجاه و پنج گانه حکیم محمد بن على ترمذی معروف به حکیم ترمذی، که خود در طریق عرفان، پیشوا و صاحب ذوق بود؛ بخش عظیمی از الفتوحات المکیة پاسخ داده است.
 
ابن عربی در پاسخ به سؤال سیزدهم ایشان که می پرسد: «من الذی یستحق خاتم الأولیاء کما یستحق محمد خاتم النبوة؟» این گونه جواب می دهد:
 
الختم ختمان: ختم یختم الله به الولایة على الإطلاق، وختم یختم الله به الولایة المحمدیة. فأما ختم الولایة على الإطلاق فهو عیسی علیه السلام فهو الولی بالنبوة المطلقة فی زمان هذه الأمة، وقد حیل بینه وبین نبؤة التشریع والرسالة. فینزل فی آخر الزمان وارثا خاتمة، لا ولی بعده بنبوة مطلقة... وأما ختم الولایة المحمدیة فهی الرجل من العرب، من أکرمها أصلا ویدا. وهو، فی زماننا الیوم، موجود عرفت به سنة خمس وتسعین وخمس مائة، ورأیت العلامة التی له قد أخفاها الحق فیه عن عیون عباده، وکشفها لى بمدینة فاس حتى رأیت خاتم الولایة منه، وهو خاتم النبوة المطلقة، لا یعلمه کثیر من الناس. ختم بر دو گونه است ختم ولایت به نحو مطلق و ختم ولایت محمدیه؛ ختم ولایت به نحو مطلق عیسی بن مریم ها است که در زمان این امت به نبوت مطلقه، ولی می باشد و میان او و نبوت تشریعی و رسالت فاصله افتاده است. نزول او در آخرالزمان به عنوان وارث خاتم که پس از او ولیی به نبوت مطلقه وجود ندارد، تحقق می یابد. همانطور که پیامبر عظیم الشأن اسلام صلى الله علیه وسلم خاتم بوده و پس از ایشان نبوت و شریعتی نخواهد بود. ظهور حضرت عیسى اللی بعد از پیامبر گرامی اسلام به عنوان پیامبر نمیباشد؛ بلکه به عنوان ولی خاتم است.
 
ختم ولایت محمدیه به مردی از عرب اختصاص دارد که از تبار کریم ترین و ارجمندترین خاندان ها است و او امروز در روزگار ما موجود است و من او را در سال ۵۹۵ شناختم و علامتی که خداوند آن را از دیده بندگانش پنهان ساخته دیدم. خدا آن را در شهر فاس برای من مکشوف ساخت و من از او خاتم ولایت را که همان خاتم نبوت مطلقه است و بسیاری از مردم از آن ناآگاهند، دیدم. بنابراین همان طور که خداوند نبوت را به محمد مصطفی ف ختم نموده، ولایت نیز که از میراث اوست و نه دیگر انبیاء به ولی ای از تبار او ختم خواهد نمود. لذا خاتم ولایت عامه را حضرت عیسی(علیه السلام) ال و خاتم ولایت محمدیه را مهدی مدعود(عجل الله فرجه الشریف) می داند.
 
مراد از خاتم اولیای محمد - علیه الصلاة و السلام - مهدی موعود (عجل الله فرجه الشریف) است که از اولاد نبی است و از عرب ظاهر خواهد شد. و یا حضرت عیسی(علیه السلام) است که ظهور او از عجم خواهد بود. قیصری معتقد است:
 
نباید گمان شود که مراد از خاتم الاولیاء مهدی موعود است؛ زیرا شیخ محیی الدین تصریح کرده است که خاتم الاولیاء عیسی است و او از عجم ظاهر می شود در حالی که مهدی (عجل الله فرجه الشریف) از اولاد نبی اکرم است و از عرب ظاهر می شود.
 
خاتم اولیاء بودن ابن عربی: در فص شیثی از فصوص می گوید: ابن عربی در عبارات مختلفی از الفتوحات المکیة وفصوص خود را خاتم الاولیاء معرفی می کند. یکی از این موارد جایی است که تمثلی برای او رخ داده است. او در آن تمثل حائطی را دیده است که جای دو خشت آن خالی بوده است و محیی الدین آن دو خشت را پر نموده است. به همین جهت در فصوص الحکم می گوید:

چون پیامبر فلان نبوت را به دیواری از خشت تشبیه کرده است که کامل شده و جز جای یک خشت باقی نمانده و آن حضرت آن خشت بود که با او نبوت کامل گردید. آن چنان که خود فرموده است؛ بیش از یک خشت باقی نمانده بود. خاتم الاولیاء نیز ناگزیر چنان رؤیایی است. همانطور که پیامبر تشبیه کرده است. او در دیوار جای خالی دو خشت را می بیند؛ خشتی از طلا و خشتی از نقره و ناگزیر باید خود را ببیند که در موضع آن دو خشت قرار گرفت. پس خاتم الاولیا آن دو خشت است که دیوار با آن کامل می شود. سببی که موجب شده او خود را دو خشت ببیند، این است که او در ظاهر تابع شریعت پیامبران است و این همان موضع خشت نقره است. محیی الدین این تفاوت را با نبی دارد که جای دو خشت را در دیوار خالی می بیند؛ خشتی زرین و خشتی سیمین. که خاتم اولیاء جای آن دو خشت بوده و دیوار را کامل می نماید. خشت نقره تمثیل ظاهر خاتم اولیاست که از خاتم الانبیاء در شرع تبعیت می کند و خشت زرین تمثیل باطن اوست که معرف را بی واسطه از حق أخذ می کند.
 
خوارزمی در شرح خود بر فصوص الحکم این سخن ابن عربی را دلیل بر خاتم الاولیاء بودن او می داند و می گوید، از آنجا که ابن عربی همانند خاتم رسل تمثل حائطی را دیده است، بنابراین ابن عربی همان خاتم الاولیا است. در ادامه خاتم ولایت على الاطلاق را حضرت عیسی(علیه السلام) معرفی می کند. که بعد از او هیچ ولی نمی آید.
 
در شرح فصوص پارسا به نکته ظریفی در ختم ولایت اشاره می شود. ایشان معتقد است، ابن عربی ولایت مقیده محمدی است و حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) از نسل رسول الله و خاتم ولایت مطلقه محمدی است. ابن عربی در یک مرتبه از ولایت به مقام خاتمیت رسیده است که آن مرتبه قلب می باشد، اما حضرت مهدی ال در مرتبه ای بالاتر یعنی در مرتبه روح به مقام خاتمیت دست یافته است.
 
منبع: انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی رحمة الله علیه، نرگس موحدی، چاپ و نشر عروج،صص127-123، چاپ اول، تهران، 1393