یک خانواده‌ی بی‌خانمان معمولی ممکن است شامل یک مادر با دو کودک بیش از 5 سال سن و یک پدر مرده باشد. در خانواده‌های بی‌خانمان، مادر معمولاً دارای مهارت‌های شغلی بسیار پایین با قدرت درآمد محدود می‌باشد. این مادر معمولاً در محل کار خود و همچنین در خارج از محل کار از خشونت‌های خانگی رنج می‌برد.
 
 این‌ها مسائل مرتبط با بی خانمانی است و دولت باید اقداماتی را به منظور غلبه بر این مشکلات انجام دهد، این اقدامات باید به منظور رهایی دائمی از این پدیده‌ی شوم اجتماعی و یا حداقل کاهش آن صورت گیرد.
 

چه اقداماتی می‌تواند باعث کاهش بی‌خانمانی شود؟

تعداد افراد بی‌خانمان به حدی زیاد است که اکثر ما این افراد را روزانه در مسیر رفتن به اداره، مدرسه و یا دانشگاه مشاهده می‌کنیم. وظایف ما در چنین مواقعی چیست؟ برخی از ما آن‌ها را نادیده گرفته و به راحتی از کنارشان می‌گذریم، در حالی‌که برخی دیگر از ما نسبت به این موضوع حساس بوده و سعی در ابراز همدردی با آن‌ها داریم. برخی از مردم ممکن است تصور کنند که افراد بی‌خانمان خودشان مسئول بروز این شرایط هستند، در صورتی‌که این تصور کاملا اشتباه است. چطور ممکن است فردی خود تمایل داشته باشد که زندگی بی‌هدفی را دنبال کند. عوامل ذکر شده در بالا برخی از علل واقعی بروز بی خانمانی می‌باشند. بنابراین، با ارائه‌ی موارد ذکر شده، چگونه می‌توانیم به کاهش بی‌خانمانی کمک کنیم؟ در زیر برخی اقداماتی که جهت کمک به کاهش این پدیده می‌توانیم انجام دهیم، ذکر شده است.
 
در صورتی که روزانه در مسیر خود در خیابان شخصی را مشاهده می‌کنید، با او صحبت کنید، نام او را بپرسید، در باره‌ی خانواده‌اش با او صحبت کنید و سعی کنید که حداقل چند کلمه‌ی امیدوار کننده و انگیزشی به او بگویید.
 
او را به نزدیک‌ترین پناهگاه افراد بی‌خانمان ببرید و برای کمک به او جهت اسکان در این پناهگاه اقدامات لازم را انجام دهید.
 
شما می‌توانید به صورت داوطلبانه به صورت پاره وقت در پناهگاه‌های افراد بی‌خانمان مشغول به کار شوید. بدانید که بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید، مدیریت غذایی این افراد می‌باشد، چون تعداد زیادی کارهای پشت صحنه وجود دارد که باید در رابطه با این افراد انجام شود.
 
در صورتی‌که شرایط مالی شما خوب است، حتی می‌توانید به مؤسسات خیریه در این زمینه نیز کمک‌هایی را ارائه دهید.
 

در صورتی‌که تجاربی در زمینه‌ی کار با کودکان دارید، می‌توانید کارگاه‌هایی مانند کارگاه نقاشی، رنگ آمیزی، موسیقی و دیگر انواع فعالیت‌ها را برای این کودکان بی‌خانمان ترتیب دهید.
 
این امکان را فراهم آورید تا این افراد بینش‌ها و افکار خود را در رابطه با موضوعات مختلف به صورت آزادانه بیان کنند. می‌توانید این کار را با صحبت کردن درباره‌ی خودتان شروع کنید تا آن‌ها احساس راحتی بیشتری را داشته باشند.
 
یادگیری دانش و تحصیل برای کودکان بی‌خانمان بسیار مهم است، در صورتی‌که آن‌ها آموزش‌های لازم را فرا گیرند، قطعاً در آینده مشاغل مناسبی را خواهند یافت که آن‌ها را از بی‌خانمانی نجات خواهد داد.
 
این موارد ذکر شده برخی از راه حل‌های موجود جهت مقابله با مشکل بی‌خانمانی است. در صورتی‌که ما بتوانیم علت اصلی بروز مشکلات بی‌خانمانی را ریشه یابی کنیم، می‌توانیم این مشکل را تاحدی برطرف کنیم.
 

مسئولیت دولت در این زمینه چیست؟

دولت باید به حدی قدرتمند باشد که بتواند شغل و منبع درآمد دائمی را برای همه‌ی افراد تحصیل کرده و واجد شرایط فراهم آورد و حتی اگر فردی چندان واجد شرایط هم نباشد، باز هم باید بتواند برخی از انواع مشاغل مناسب را در اختیار داشته باشد. وظیفه‌ی دولت فراهم کردن این مشاغل برای افراد جامعه می‌باشد.
 
یکی دیگر از وظایف دولت این است که دریابد که آیا هر فردی در جامعه دارای مسکن هست یا خیر، و در صورتی که چنین نیست، راه‌هایی را برای حل مشکلات آن‌ها در این زمینه ارائه دهد.
 
رشد سریعی در مورد پدیده‌ی بی‌خانمانی وجود دارد. این اصطلاح برای افرادی که برای بیش از یک سال در مکان‌هایی دور از خانه زندگی می‌کنند، به کار برده می‌شود. پدیده‌ی بی‌خانمانی کاملاً جدید است و وجود آن برای همه‌ی ما و همچنین دولت شرم آور است. برخی از مردم ممکن است تصور کنند که افراد بی‌خانمان خودشان مسئول بروز این شرایط هستند، در صورتی‌که این تصور کاملاً اشتباه است. دولت باید اقدامات لازم جهت حل این مشکل را صورت داده و اسکان موقت و یا در صورت امکان یک پناهگاه دائمی را برای این افراد فراهم آورد.
 
همه‌ی ما باید به افراد نیازمند کمک کنیم و در این راه به بشریت خدمت کنیم. هر کسی حق دارد که زندگی مناسبی را داشته باشد و مطمئناً هر فردی در حال تلاش برای براورده ساختن نیازهای اساسی زندگی خود است. وظیفه‌ی انسانی ما این است که به آن‌ها جهت داشتن یک زندگی بهتر کمک کنیم.
 
متأسفانه در حال حاضر در غالب رویکردهای موجود، بی‌خانمانی، یک مسأله فردی تلقی می‌شود و نه اجتماعی و به جای آنکه ساختارهای اجتماعی مورد پاسخگویی قرار گیرند، این افراد بی‌خانمانند که مورد بازخواست، اتهام، دستگیری، جریمه و تنبیه قرار می‌گیرند.
 
اولویت نیازهای افراد بی‌خانمان، متناسب با سن و جنسیت آنان متفاوت است. زنان بی‌خانمان خود را نیازمند درک عاطفی و حمایت فکری و مکانی امن و راحت برای زندگی می‌دانند، در حالی که مردان، عموماً مسائل اقتصادی را مدنظر قرار می‌دهند. همواره تفاوت طرح واره‌های جنسیتی در ذهن این افراد وجود دارد. آنان در جهان زیسته خود دارای اولویت‌های ذهنی متفاوتی هستند اما همگی در یک مسأله اتفاق نظر دارند و این مسأله، نه اعتیاد، بلکه بی‌خانمانی و مشکلات مرتبط با آن است.
 
منبع: Snehal Motkar - OpinionFront