حضرت امام خمینی(رحمه الله) در سر الصلوة خود به همان روش مشهور عرفا سیر کرده و می فرماید: انسان کامل به حسب دو مقام یعنی مقام شهادت و ظهور به رحمانیت، و مقام غیب و ظهور به رحیمیت... و به اعتباری دارای سه مقام است یکی مقام ملک و دنیا، دوم مقام برزخ، سوم مقام عقل و آخرت و در انسان کامل این سه مقام یکی مقام تعینات مظاهر است و یکی مقام مشیت مطلقه که برزخ البرازخ است و به اعتباری مقام عماء است و یکی مقام احدیت جمع اسماء است... و به اعتباری دارای چهار مقام است: ملک و ملکوت و جبروت و لاهوت. و به اعتباری دارای پنج مقام است: شهادت مطلقه، و غیب مطلق، و شهادت مضافه، و غیب مضاف، و مقام کون جامع مطابق حضرات خمس متداول در لسان عرفا. امام خمینی(رحمه الله) در این کلام در مقام بیان حضرات عوالم وجود نیست و تنها مقامات و درجات انسان را بیان می کند، ولی آنچه مقصود بود این که امام در این عبارت حضرات خمس عرفا را به همان معنی متعارف و متداول در نظر گرفته است ولی در جای دیگر خود تفسیر جدیدی از حضرات خمس ارائه داده و می گوید؛ حضرات خمس عبارتند از:
 
۱- حضرت غیب مطلق یعنی احدیت اسمایی ذاتی و عالم آن سر وجودی است.
 
۲- حضرت شهادت مطلقه و عالم آن عالم اعیان در حضرت علمیه و عینیه است.
 
۳- حضرت غیب مضاف اقرب به غیب مطلق و عالم آن عالم وجهه غیبی اعیانی است.
 
4- حضرت غیب مضاف اقرب به شهادت و عالم آن وجه ظاهر اعیانی است.  
 
۵- احدیت جمع اسمایی غیبی و شهادت و عالم آن کون جامع است.
 
بنابراین انسان کامل در همه هستی سریان قیومی و وجودی دارد. در این مورد میان عرفا اختلافی نمی باشد مگر این که در نحوه چینش عوالم اندک اختلافی وجود دارد.
 
مقام خلافت و استجماع اسماء الهیه: انسان کامل مستجمع جمیع اسماء الهیه و کامل ترین مظهر حق تعالی است و صاحب احدیت جمعی اسماء و اعیان علمیه و اعیان ثابته می باشد. در مقام احدیت که مقام لاتعینی است و در مقام کثرت و تفصیل که در مرتبه واحدیت قرار دارد، خلیفة الله است.
 
در بخش‌های گذشته نظرات هر دو عارف بزرگ را درباره انسان کامل و مظهریت اسماء ذکر کردیم. اما تفاوت چشم گیری در نظرات ایشان وجود ندارد، الا این که حضرت امام مطالب مجمل و مبهم در مورد اسماء را به نحو تفصیل و به صورت برجسته تبیین نموده اند. یکی از این موارد، مقام انسان کامل در جامعیت اسمای الهی است.
 
انسان کامل خلیفه خدا در تمامی عوالم است. یکی از این عوالم، عالم اسماء و صفات خداوندی است که انسان کامل خلیفه و جانشین حق در این عالم بوده و بر سایر اسماء حکومت می نماید. او جامع جمیع صفات ربوبی و حقایق اسماء می باشد. حضرت امام له مقام و مرتبه انسان کامل را تا احدیت جمعی اسماء می دانند و معتقدند که:
 
إن الاسم «الله» اسم لأحدیة الجمعیة الأسمائیة باعتبار وجهة الظهور فی عالم الأسماء والصفات وصورته العین الثابتة للإنسان الکامل؛ اسم الله اسمی است برای احدیت جمع اسمایی به اعتبار وجهه ظهور در عالم اسماء و صفات و عین ثابت انسان کامل، صورت آن است. حضرت امام برای انسان کامل که مظهر اتم الهی است، از لیت و احاطیت را قائل است و تنها فرق او با حضرت حق همان فرق بین ظاهر و مظهر یا غیب و شهادت و جمع و فرق است. پس تمام اسمای الهی چه ذاتی یا غیر ذاتی در مظهر اتم ظهور دارند. اما اسم مستأثر در واقع از اسماء نیست و به همین جهت او ظهور و مظهر ندارد، ولی سایر اسمای ذاتی حتی هویت صرفه و غیب احدى ظهور در انسان کامل دارند.
 
رابطه انسان کامل با مشیت الهیه (حقیقت علویه و محمدیه): اولین مخلوق و تجلی حق، تالی مشیت مطلقه است که خداوند با اراده و مشیت خویش آن را می آفریند. حضرت امام در تعلیقه خود بر فوائد الرضویه به بیان مشیت الهی می پردازند و می فرمایند: آن گاه که حق تعالی خواست کنوز پنهان ذات خویش و غیب وجود را در عالم شهادت اظهار کند و از مقام جمعی به مقام تفصیل تجلی نموده و ذات مقدس الهی را در آیینه خلقی ببیند؛ به مقام فیض مقدس اطلاقی و اسم اعظم تجلی نمود. از این مقام به ولایت کلیه و نفس رحمانی و مقام حضرت علمیه و مشیت مطلقه و حقیقت محمدیه و حقیقت علویه التی تعبیر می نماید.
 
بنابراین رتبه انسان کامل که همان حقیقت محمدیه و علویه است در قوس نزول مقام مشیت مطلقه است؛ به عبارت دیگر، مشیت مطلقه تعبیر دیگری از حقیقت محمدیه و علویه می باشد. نخستین چیزی که از مقام ذات بدون واسطه صادر شده است، مشیت مطلقه میباشد که این مقام دارای دو مرتبه تعین و وحدت و مرتبه عدم تعین و کثرت است. مشیت در مرتبه فیض اقدس بدون تعین است، اما تمامی سلسله خلقت از عالم غیب تا شهود و تمامی تعینات از مظاهر و تجلیات، مشیت مطلقه می باشد. شمول مشیت همه جا و همه چیز را فرا گرفته و جز او چیزی ظهور و بروز ندارد.
 
در مراتب خلقی هیچ موجودی جز مشیت مطلقه الهیه وجود ندارد و اوست که بذات موجود و از همه تعینات و تعلقات مجرد است و اوست که صاحب وحدت حقیه ظلیه است که ظل وحدت حقه حقیقیه می باشد. این مقام والا تنها برای حقیقت محمدیه و علویه ثابت است. همان کسانی که آسمان و زمین را به هم متصل نموده و خداوند خلقت را با ایشان آغاز نموده است و به ایشان نیز ختم خواهد کرد.
 
مشیت مطلقه خود کلید غیب وجود است و در زیارت جامعه آمده است که خدا به توسط شما آغاز کرد، زیرا افق وجودی ائمه معصوم موافق مشیت الهی است در نهایت می توان رابطه انسان کامل را با مشیت الهیه، رابطه اتحادی دانست که از مقام و مرتبه انسان کامل در اولین رتبه از تجلی به مشیت مطلقه تعبیر می شود که همان اولین مشیت و خواست الهی است.
 
منبع: انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی رحمة الله علیه، نرگس موحدی،صص214-209، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1393