نابرابری در دسترس به اطلاعات (قسمت دوم)
پروژههای نوآورانه، مانند توزیع لپ تاپها ، رادیوهای بادی رایگان و چراغ قوههای خورشیدی، این مشکلات توسعهای اساسی را حل نخواهند کرد.
اما، اگر فقدان اتصال به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، منعکس کننده نابرابریهای «درون» و بین جوامع در دسترسی به سایر وسایل سنتی تر ارتباط جمعی مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجلات و کتاب و تلفن باشد، پس این امر بیانگر آن است که، علت های این نابرابری ها، مربوط به خود رسانه نیستند. افراد برای روشن کردن تلویزیون یا رادیو به مهارت سواد یا کار با صفحه کلید نیاز ندارند. در عوض، نابرابری های اطلاعاتی در جوامع فقیر به مشکلات ریشه دار توسعه اقتصادی به مانند فقر بومی . سطوح پایین تحصیلات و مهارت های شناختی نسبت داده می شود و نه به فقدان منبع برق مداوم که مانع دسترسی به رسانههای جمعی سنتی مانند تلویزیون می شود. غالب شبکه ذخیره و خطوط انتقال برق، از ارائه خدمات به مناطق دور افتاده ناتوان هستند؛ برای مثال در اتیوپی کمتر از ۱ درصد جمعیت روستایی و تنها ۱۳ درصد تمام خانوارها به برق دسترسی دارند. در اتیوبی «رشد جمعیت»، از «رشد اتصالات» پیشی گفته است، که این امر، منجر به افزایش میزان افرادی شده است که به برق دسترسی ندراند. نصف جمعیت قادر به «خواندن» نیستند.
پروژههای نوآورانه، مانند توزیع لپ تاپهای ۱۰۰ دلاری، رادیوهای بادی رایگان و چراغ قوه های خورشیدی، این مشکلات توسعه ای اساسی را حل نخواهند کرد. تا زمانی که نابرابری های اقتصادی و اجتماعی استمرار یابند، نفوذ جریان اطلاعات و اخبار در بین توده مردم جوامع فقیر، دشوار است. همچنین ممکن است روزنامه نگاران، سیاستمداران، دیپلمات ها و رهبران تجاری در دبی، کوالالامپور و آدیس آبابا از طریق لپ تاپ و تلفن های هوشمند با هم در ارتباط باشند و اطلاعات مربوط به رخدادهای جهانی را از تیتر اخبار سی ان ان اینترنشنال، گوگل نیوز و بی بی سی ولد دریافت کنند. اما، این امر به این معنا نیست که مردم فقیرتر این کشورها، استطاعت مالی دسترسی به این منابع را دارند.
ما چگونه به تبیین این نابرابری ها می پردازیم؟ ما برای بررسی این موضوعات، در قالب تحلیل سطح فردی، به موج پنجم پیمایش جهانی ارزشها تکیه می کنیم. این پیمایش، استفاده منظم از مجموعه ای از منابع خبری و اطلاعاتی در ۵۱ کشور را مورد بررسی قرار داده است. این داده ها به ما اجازه طراحی «مقیاس مختصر استفاده از رسانهها» را می دهند. سؤال این مقیاس عبارت است از «در یک هفته گذشته برای آگاهی از رخدادهای کشور و جهان از هر کدام از منابع اطلاعاتی ذیل چقدر استفاده کرده اید؟ رادیو، تلویزیون، روزنامه، اینترنت، کتاب و مجلات...» جواب این سوال در قالب طیف پنج نقطه ای آمده است که جهت سهولت محاسبه، به مقیاس استاندارد ۱۰۰ نقطه ای تبدیل شد. این شواهد به ما اجازه مقایسه چهار نوع عوامل سطح فردی را می دهند که در استفاده از رسانههای خبری جوامع کم، متوسط و پر در آمد دخالت دارند. ویژگی های جمعیت شناختی شامل سن و جنسیت و منابع اجتماعی - اقتصادی شامل در آمد خانوار، پس انداز خانوار، منزلت شغلی، طبقه شغلی، و شهر نشینی می شوند. مهارتهای شناختی نیز با بالاترین مدرک تحصیلی و زبان (آیا در خانه به زبان انگلیسی تکلم می شود سنجیده می شوند. عوامل انگیزشی نیز با علایق سیاسی و اعتماد به روزنامهها و تلویزیون نشان داده می شوند.
نتایج اثبات می کنند که در میان عوامل سطح فردی، تحصیلات، یکی از قوی ترین پیش بین های استفاده از رسانههای خبری است که تاثیر آن در میان تمام جوامع معنادار است و قویترین تأثیر را در جوامع کم درآمد دارد. این رابطه دور از انتظار نبود؛ زیرا تحصیلات، دقیقا، با سواد (که برای مطالعه روزنامه و استفاده از اینترنت نیاز است ارتباط دارد و دانش و مهارت شناختی فراهم می کند که به مردم در پردازش اطلاعات پیچیده در مورد رخدادهای تازه و امور عمومی موجود در اخبار کمک می کند. پس از تحصیلات، درآمد خانوار پیشبین قوی و معناداری در بین تمام انواع جوامع بود؛ همانگونه که قبلا مشاهده گردید، پول، جهت خرید دستگاه تلویزیون و رادیو و دسترسی به خدمات تلویزیون شارژی (اعتباری)، ماهواره ای و کابلی و نیز برای اشتراک اینترنت و خرید منظم روزنامهها، ضروری است. احتمال بیشتری وجود دارد که اغلب خانوارهای مرفه، در مقایسه با خانوارهای کمتر مرفه، استطاعت تهیه این خدمات را داشته باشند.
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص147-144، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}