اخلاق سرمایهداری مصرفگرا
تضادهای آشکار و پایداری را نشان می دهد؛ کاربرانی که بیشترین استفاده را از رسانههای خبری می کنند، فردگرایاترین ارزشها را دارند
برای شروع بررسی شواهد مربوط به پیمایش جهانی ارزشها، اجازه دهید ابتدا این سوال را مطرح کنیم که: آیا می توان ارزشهای اقتصادی را تنها در یک بعد، در قالب طیف متداول چپ - راست (یعنی از موافقان نئولیبرالیسم که از بازار آزاد با نقش حداقلی دولت حمایت می کنند تا طرفداران نقش فعال تر دولت در اقتصاد آورد با آنکه افکار عمومی مربوط به این حوزه دارای پیچیدگی بیشتر و ابعاد چندگانه ای است؟ به منظور ارزیابی این موضوع، با استفاده از تحلیل عاملی به بررسی روابط میان مجموعه ای از گونه های موجود در موج پنجم پیمایش جهانی ارزشها می پردازیم. نگرشهای اقتصادی با ۶ گویه سنجیده می شوند که هر کدام در قالب یک مقیاس ۱۰ نقطه ای طراحی شده اند؛ پاسخگویان می توانند، در قالب یک سری گزارههای مخالف که به صورت قطب های متضاد طراحی شده اند، پاسخ خود را در هر جایی از این طیف چپ به راست قرار دهند.
مایلم نظرات خود را در مورد مسائل مختلف به من بگویید. نظرات خود را در کجای این مقیاس قرار می دهید؟ اگر نظر شما در جایی میان این دو قرار می گیرد، می توانید هر عددی را در وسط این دو کد قرار گرفته را انتخاب کنید. این گویهها به گونهای کد گذاری مجدد شدند که نمره بالاتر همواره نشانگر جهت گیری نسبتا محافظه کارانه (مخالف) نسبت به بازار آزاد باشد.
نتایج تحلیل عامل دوران یافته نشان می دهد که این گویهها به دو خوشه یا دو بعد کاهش یافته اند. این دو بعد را می توان به طور کلی، بعد ارزشهای موفقیت فردی که نشانگر مقیاس های ارزشی شوارتز هستند و ارزشهای محافظه کارانه اقتصادی نامید. گویه های شوارتز در قالب ابعاد مورد نظر قرار گرفتند، به طوری که کسانی که موفقیت فردی را ترجیح می دادند بر هیجان و خطر، رفاه مادی و موفقیت فردی، خلاقیت و لذت جویی تاکید داشتند.
دومین مقیاس ارزشی شامل نگرشهایی نسبت به نقش حمایت دولتی در مقابل مسئولیت فردی، نابرابری در آمد و ثروت، پاسخ های مربوط به این دو بعد جداگانه، به گونهای که نمره های بالاتر نشانگر جهت گیری های اقتصادی محافظه کارانه تری در هر دو بعد است. ما به مانند تحلیل قبلی، با استفاده از مدلهای رگرسیونی چندسطحی با کنترل هایی که پیش تر مشخص شد، ارتباط مستقیم میان این ارزشها و استفاده از رسانههای خبری را در نمونه ای مرکب از تمام جوامع بررسی خواهیم کرد. اگر تز همگرایی درست باشد، انتظار می رود که موفقیت فردی و ارزشهای اقتصادی محافظه کارانه با قرارگیری در معرض رسانههای خبری، به طور معنادار و مثبت ارتباط داشته باشد. بعلاوه، انتظار می رود که روابط قوی و پایدار در میان کاربران رسانهها در جوامع جهان وطن به واسطه اینکه به بیشترین میزان در معرض ارتباطات جمعی قرار دارند، آشکار و مشخص باشد و در مقابل، اگر تز قطبی شدن درست باشد، انتظار می رود جهت این روابط برعکس شود، به طوری که افرادی که به بیشترین میزان در معرض رسانههای خبری قرار می گیرند، ارزشهای اقتصادی منتقل شده توسط ارتباطات جمعی را رد کنند.
تضادهای آشکار و پایداری را نشان می دهد؛ کاربرانی که بیشترین استفاده را از رسانههای خبری می کنند، فردگرایاترین ارزشها را دارند؛ این افراد اولویت بیشتری به اهدافی مانند ثروتمند بودن و داشتن یک زندگی هیجان انگیز می دهند. این امر نشان میدهد کسانی که بیشترین استفاده را از رسانههای خبری دارند، فردگرایانه ترین ارزشهای اجتماعی را دارند.
اما این جوامع محلی هستند که بالاترین میزان فردگرایی را دارند و نه جوامع جهان وطن. این الگو با پژوهش پیشین نیز همخوانی دارد؛ بر اساس این پژوهش ارزشهای مردم جوامع در حال توسعه بیشتر مادیگرایانه است؛ تاکید مردم بر موفقیت فردی، رفاه مالی و ارضاء نفس بخشی از این اخلاق گسترده تر است. در مقابل، جوامع پساصنعتی، که به امنیت اقتصادی رسیده اند، به طور فزایندهای دارای فرهنگ فرامادی گرایانه ای هستند که بر ارزشهای خودشکوفایی و زیبایی شناختی تاکید دارد. ما جهت بررسی قوت این نتایج، به مقایسه حمایت از نگرشهای اقتصادی محافظه کارانه، اعتقاد به دیدگاه غیر صفر - جمع در مورد ثروت، موافقت با تفاوت در آمد و مقیاس ایدئولوژی چپ - راست ساخته شده اند. می پردازیم. حمایت از این نگرشها نشانگر الگویی است که با الگوی مشاهده شده در مورد ارزشهای اقتصادی شباهت زیادی دارد. باز هم، نگرشهای اقتصادی محافظه کارانه در جوامع محلی بسیار قوی تر از جوامع جهان وطن است و باز هم، در هر دو نوع جامعه، بیشترین میزان حمایت از این نگرشها در میان افرادی است که بیشترین توجه را به رسانههای خبری دارند. به منظور بررسی دقیقی در مقایسههای سطح اجتماعی را بر اساس کشور و سطح جهان وطن گرایی نشان می دهد. این نتایج، رابطه منفی که پیش از این نیز مشاهده شد را تایید می کند: فقیرترین و منزوی ترین کشورها مانند غنا و مالی، با فقر و مشقت فراگیر، بیشترین تاکید را بر ارزشهای مادی و موفقیت اقتصادی فردی دارند. در مقابل، مردم جوامع مرفهتر و جهان وطنتر، مانند سوئد، ژاپن و ایالات متحده آمریکا تاکید کمتری بر این ارزشها دارند.
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص236-232، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}