نامزد انتخابات مجلس شده ولی جوری از همه مسئولین انتقاد می‌کند که گویا آنها خارج از این مملکت هستند و او باید نماینده شود تا به مبارزه با آنها برود! این آقا گویا خبر ندارد که قرار است برای کمک به نظام و مردم تلاش کند نه اینکه برای دعوا و اختلاف در مجلس حضور یابد. به راستی آیا منطقی است که با دلی پر از کینه و خودخواهی قدم در راه مجلس شورای اسلامی گذارد؟ آن هم مجلسی که جای مشورت و انسجام و همدلی و همفکری است! با این روحیه، آیا جایی برای همفکری کردن در جهت حل مسائل کشور باقی می‌ماند یا اینکه چنین تفکری تنها فضا را برای کشمکش‌های سیاسی و جناحی که همیشه بر ضرر مردم تمام شده مهیا می‌سازد؟


وحدت؛ واجب‌تر از نان شب

این قدرت وحدت و انسجام ملی ایران اسلامی بوده است که تا کنون تلاش‌های دشمنان قلدر را بی‌ثمر گذاشته است. وحدت، همیشه مهمترین مانع بر سر راه طراحی‌های دشمنان بوده است. «وحدت کلمه»، توصیه نام آشنای امام راحلمان است که همیشه نسبت به آن تأکید و پافشاری داشتند و می‌فرمودند: «آن مطلبى که همیشه مد نظر همه بوده و درباره آن پافشارى شده، حفظ وحدت کلمه و اجتناب از تفرقه است که همه مى‏‌دانیم وحدت ملت چه اثرهاى معجزه‌‏آسایى داشته است و دارد. و در مقابل، تفرقه و تنازع چه نکبت‌هایى به سر مسلمین در طول تاریخشان آورده است. و ملت عظیم الشأن ایران که هر دو طرف را مشاهده کرده‌‏اند و از تفرق رنج برده‌‏اند، و بحمد اللَّه شهد وحدت را چشیده‌‏اند و اعجاز آن را از اول نهضت تا انقلاب و تا کنون لمس نموده‌‏اند، لازم است مراقبت کنند و نگذارند دست‌هاى پلید شیطانى و عمال سر سپرده استکبار جهانى در صفوف مقدس آنان وارد شده و به تفرقه افکنى قیام کنند.[1]


تفرقه طلبی؛ خط قرمز انتخاب

با این وصف، نمی‌توان به سرمایه بزرگ اتحاد ملی بی‌تفاوت بود و نمایندگانی برای مجلس شورای اسلامی انتخاب نمود که به جای رشد و ارتقاء وحدت و انسجام ملی، ساز تفرقه و اختلاف کوک کرده و موجب نزاع و کاهش قدرت و امنیت ملی شوند. قرآن کریم رابطه تفرقه با قدرت مسلمین را اینگونه تبیین می‌نماید: «وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ؛[2] و از خدا و پیامبرش فرمان برید، و با یکدیگر نزاع و اختلاف مکنید، که سست و بد دل مى‏‌شوید، و قدرت و شوکتتان از میان مى‏‌رود؛ و شکیبایى ورزید؛ زیرا خدا با شکیبایان است.» مجلس شورای اسلامی نماد قدرت و اراده مردم در حکومت اسلامی است؛ از این رو مجلس متحد و منسجم، می‌تواند دشمنان انقلاب اسلامی را دلسرد و ناکام کند.


وحدت به سبک مجلس شورا

مجلس متحد و منسجم، در چندین میدان مهم می‌تواند اثربخش و راه‌گشا باشد و در مقابله با انواع دشمنی‌های خارجی، در مبارزه با جبهه نفاق، در میدان حل مشکلات و معضلاتی مثل اقتصاد زمام امور را به دست گرفته و پیش برد.


وحدت در مقابل دشمنان

چنانکه گذشت؛ اتحاد و انسجام در مجلس شورای اسلامی موجب قدرت افزایی ملی برای حل مشکلات و به دنبال آن، ناکامی دشمنان در دشمنی‌هایشان می‌شود و در مقابل، تفرقه و اختلاف در درون نظام از جمله در مجلس شورای اسلامی، موجب افت ابهت ملی، طمع کردن دشمنان و نیز بر زمین ماندن مشکلات کشور و ملّت می‌شود. پیامبر گرامی اسلام با تأکید بر لزوم اتحاد و یکپارچگی مسلمانان در برابر دشمن می‌فرمایند: «الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَکَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ یَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُم‏؛[3] مؤمنان با هم برادرند و خونشان برابر است و در برابر دشمن متحد و یکپارچه‌اند.» هیچ دشمنی نمی‌تواند یک جامعه متحد و یکدل را به زانو درآورد! 
دشمن، این بار از راه فشار بی‌امان اقتصادی خیال پیروزی دارد. در چنین شرایطی نسخه طلایی «وحدت و انسجام ملی» اهمیتی دوچندان پیدا می‌کند؛ زیرا تفرقه و تشتّت در چنین شرایطی بسیار خطرناک و مهلک خواهد بود.

وحدت در عمل به رهنمودهای ولایت

نعمت ولایت، بزرگترین هدیه خداوند متعال به امّت اسلامی است که در عصر غیبت امام عصر(عجّل الله تعلی فرجه الشریف) در «ولایت فقیه» تجلّی یافته و در قانون اساسی جمهوری اسلامی جایگاهی بی‌بدیل و اساسی دارد. یکی از مهمترین کارکردهای ولایت فقیه در جامعه اسلامی، محوریتی است که منتهی به ایجاد و ارتقاء وحدت در جامعه و البته در بین مسئولین می‌شود. امام خمینی(ره) با تأکید بر حفظ این موهبت الهی فرمودند:«شما موافقت کنید با این ولایت فقیه. ولایت فقیه براى مسلمین یک هدیه‌‏اى است که خداى تبارک و تعالى داده است.»[4] این، اطاعت از ولایت است که موجب اتحاد و تقویت نظام اسلامی و رشد و تعالی جامعه اسلامی می‌شود؛ چنانکه پیامبر عظیم الشأن اسلام می‌فرمایند: «إسْمَعُوا وَأطِیعُوا لِمَنْ وَلاّهُ اللّهُ الْأمْرَ، فَإنَّهُ نِظامُ الإسْلامِ؛[5] از حاکمان الهى اطاعت کنید و گوش بفرمان باشید؛ زیرا اطاعت از رهبرى مایه«وحدت اُمت اسلام» است.»
 

مانع جنگ داخلی

استکبار جهانی و در رأس آنها شیطان بزرگ، همواره در پی ساقط کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی و سیطره دوباره بر ایران اسلامی را دنبال کرده است. از این رو هنگام ناامید شدن از یک نقشه، طراحی و فتنه جدیدی را به همه طراحی‌های پیشین ضمیمه می‌کند تا بلکه با افزایش فشار، روحیه مقاومت این مردم غیور و انقلابی را در هم شکند. اکنون نیز با نقش بر آب شدن نقشه‌های خود، این بار از راه فشار بی‌امان اقتصادی خیال پیروزی دارد. در چنین شرایطی نسخه طلایی «وحدت و انسجام ملی» اهمیتی دوچندان پیدا می‌کند؛ زیرا تفرقه و تشتّت در چنین شرایطی بسیار خطرناک و مهلک خواهد بود.


تاریخ پر از جوامعی است که با رسوخ موریانه تفرقه، منهدم و ذلیل شده‌اند. قوم بنی‌اسرائیل، یکی از آنهاست. امیرالمؤمنین علیه السلام با اشاره به شوکت و عزّت پیشین این قوم، نسبت به عاقبت تلخ تفرقه این گونه هشدار می‌دهند:«فَانْظُرُوا إلى ماصارُوا إلیْهِ فى اخِرِ أُمُورِهِمْ حینَ وَقَعَتِ الْفُرْقَةُ وَ تَشَتَّتِ الْأُلْفَةُ وَاخْتَلفَتِ الْکَلِمَةُ وَالْأَفْئِدَةُ وَتَشَعَّبُوا مُختَلِفینَ وَتَفَرَّقُوا مُتَحاربینَ قَدْ خَلَعَ اللّهُ عَنْهُمْ لِباسَ کَرامَتِهِ وَسَلَبَهُمْ غَضارَةَ نِعْمَتِهِ وَبَقِىَ قِصَصُ أخْبارِهِمْ فیکُمْ عِبَرا لِلْمُعْتَبِرِینَ؛[6] پس بنگرید به آخر کارشان«قوم بنى اسرائیل» آن هنگام که بین آنها تفرقه افتاد، و مهربانى و الفتها بهم خورد و سخنها و دلها مختلف و گروه گروه شدند و به جان هم افتادند و پراکنده گشتند و با هم جنگیدند، پس خداوند، لباس عزّت را از تن آنها بر کند و فراوانى نعمتش را از آنها گرفت و آنچه باقى مانده، سرگذشت آنان است تا مایه عبرت، عبرت گیرندگان باشد شود.»


اکسیر اُنس 

محبت و برادری بین مسلمانان مایه رونق هر چه بیشتر اتحاد در جامعه می‌شود؛ پس به جای انتخاب نماینده‌ای که به دنبال نزاع سیاسی است می‌توان با برگزیدن نماینده‌ای که مأنوس با درد مردم است و جز اسلام و مردم برای هیچ مسأله دیگری ارزش قائل نیست، هم به یکپارچگی ملی کمک کنیم و هم زمینه رهایی کشور از نزاع‌ها و کشمکش‌های سیاسی و حزبی را فراهم آوریم. نماینده‌ای که به جای جدایی به دنبال وحدت و انس با مردم است، پرفایده و بی‌ضرر است. رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) در بیان اهمیت ویژگی انس و الفت با مردم می‌فرمایند: «خَیْرُ الْمُؤْمِنینَ مَنْ کانَ مَأْلَفَةً لِلْمُؤْمِنینَ وَلاخَیْرَ فَیمن لایَأْلِفُ وَلایُؤْلَفُ؛[7] بهترین مؤمنان، کسى است که محور الفت مؤمنان باشد، کسى که انس نگیرد و و با دیگران مأنوس نشود خیرى ندارد.»

 

پی‌نوشت:
[1]. صحیفه امام، ج ‏17، ص 326.
[2]. سوره انفال، آیه 46.
[3]. الکافی(ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص 404.
[4]. صحیفه امام، ج ‏10، ص 407.
[5]. الأمالی (شیخ مفید)، ص: 14.
[6]. نهج البلاغة (صبحی صالح)، ص 297.
[7]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏64، ص 298.