اندیشه درست، یعنی ترک دوستی و بی اعتنایی و اتخاذ اندیشه محبت و مبارزه منفی فلسفه بودا با فلسفه هندو در این جهت هم عقیده است که جهان یک سامسارا  یعنی جریانی است بی پایان و تابع قانون کرمه . samsara به گفته آموزگاران و مربیان هندو، همه آفریدگان، گرفتار این روش زمان و رفت و شد معنوی که آن را سامسارا «سنساره» می گویند می باشند.
 
Karma؛ یکی از عقاید مشترک هندوان مربوط به قانون کرمه (= عمل) با «تعلیل اخلاقی» است. گویند این قانون، یگانه پدیده فکر مذهبی هندوان است. قانون کرمه اساسا قانون علت و معلول اخلاقی است، یعنی همچنان که در جهان طبیعت، قانون علت و معلول حکم فرماست، در جهان اخلاقی نیز قانون کرمه مؤثر است، فی المثل اگر کسی دست خود را در آتش بگذارد می سوزد و چون همان شخص دزدی می کند طبیعت اخلاقی او جریحه دار می شود.
 
 باید بر سامسارا غالب شد و تنها راه آن، کسب آزادی از چرخه تولد و مرگ به وسیله تشخیص «نیروانا» است. بودا با عقیده به قربانی کردن در برابر خدایان و موعظه کردن مخالف بود، همان گونه که با مرجعیت شناختی و مذهبی برهمنی مخالفت می کرد. او همچنین با کشف و شهود، تعمق و مفهوم خدای شخصی مخالفت می کرد. او عبادت کردن را قبول نداشت و اصلا عبادت نمی کرد. شگفت آن که هم اکنون میلیونها انسان او را به عنوان خدا پرستش می کنند.
 
بودا وقت فراوانی را صرف تدریس و هدایت شاگردان کرد تا: ۱. از سخنان ساده و بیان تدریجی مطالب استفاده کنند؛ ۲. به توالی متناسب اندیشه‌ها توجه کنند؛ ۳. واژه های محبت آمیز به کار ببرند؛ ۴. از بیان مطالب بی ربط بپرهیزند و ۵. از ادای س خنان نیش دار علیه دیگران اجتناب کنند. به عقیده بودا کسی نباید آیین بودا را یکجا توضیح دهد، بلکه باید از مطالب ابتدایی و مسائلی که با وضعیت شاگرد متناسب است، آغاز کند. اندیشه‌های مشکل را باید در مراحل بعد و پس از تعلیمات عالی مطرح کرد.
 
بودا قبل از هر سخنی تلاش می کرد با طرح سؤالات مناسب، اندیشه مربوط به دیدگاه آدمیان را شکل دهد. او از تشبیه، داستان، افسانه و شعر استفاده می کرد. بودا علاوه بر توجه دقیق به روش تدریس خود، همراه با تصحیح ضعف شاگردان با شکیبایی و توصیه به کردار و آموزش شاگردان نیز توجه محققانه‌ای داشت.
 
تنها با شک و تردید زیاد، سرانجام بودا زنان را نیز به شاگردی پذیرفت. او در آموزشهای اولیه، پیروانش را تشویق می کرد که از زنان، حتی از نگاه به آنها، اجتناب کنند. زنانی که شاگرد بودند و راهبه می شدند، باید از مرد فاصله گرفته کاملا در نقش شلطه پذیر باقی بمانند. بودا برای مردان راهب، فرمان انجمن را صادر کرد. این فرمان که به مقررات راهبان مشهور است، با قوانین و مقررات بسیار دقیقی تنظیم شده و بخش مهمی از کتابهای مقدس آیین بودا را تشکیل می دهد. حدود ۲۲۷ قانون، از جمله چهار قانون ممنوعیت مؤکد وجود دارد که راهبان باید رعایت کنند؛ راهب نباید: ۱. مجامعت جنسی داشته باشد؛ ۲. چیزی را که به او نداده‌اند تصرف کند؛ ۳. هیچ جنبنده، حتی یک کرم یا مورچه را از زندگی محروم کند؛ ۴. ادعای برتری بر دیگران داشته باشد. راهبان باید منظم بازرسی شده، برای جلوگیری از هر اشتباه در معیارهای خود را بررسی کنند. اگر یکی از آنها از خطایی احساس گناه کرد، انتظار می رود که در برابر جمع به گناه خود اعتراف کند.
 
امروزه نیز برخی راهبان بودایی طبق تعالیم گوتاما عمل می کنند. به ادعای آنها، اساسا رنج زمانی ایجاد می شود که انسان با جهان، سازگاری نداشته باشد. رنج کشیدن، نتیجه نگرش نادرست است و در طلب دنیا بودن به ناشادی منجر می شود. اگر کسی «راه میانه» را پیش گیرد و دلبستگی به دنیا را از بین ببرد، به سعادت می رسد. با آن که طرفداران آیین هندو غالب در هند زندگی می کنند، اما بودایی‌ها در هندوستان، برمه، سری لانکا، چین، تبت، کره، ژاپن، کامبوج و لائوس یافت می شوند. آیین بودا بعد از ۱۵۰۰ سال رشد و نمو در هندوستان، جایگاه خود را از دست داد و به وسیله آیین هندو بیرون رانده یا جذب آیین هندو شده است. آیین بودایی بیش از دو هزار و پانصد سال استقامت کرده، اما در خلال این سالیان تحولات عمیقی یافته، مکاتب جدیدتری پیدا شده که برخی با مکاتب قدیمی در آمیخته و بسیاری از نوشته ها که قرنها بعد از مرگ بودا منتشر شده، به او نسبت داده شده است. آیین بودا در مرحله اول بر دلبستگی نداشتن، در مرحله دوم بر نگران انسانیت بودن و شبیه بودا شدن و در مرحله سوم بر احساس هماهنگی با جهان، به گونه‌ای که بدون هیچ فشاری نیروها را از داخل یا خارج آن تغییر دهد، تأکید می کند. با این حال، آیین بودا با همه تحولات، ویژگیهای منحصر به فرد و مستمر خود را حفظ کرده است.
 
جینه Jain (جین): مکتب جینه نیز مانند بوداییسم شاخه ای از آیین هندو است، اما هواداران آن از جینه پیروی می کنند. این لقب به کسی داده می شود که به روشنی رسیده است. مکتب جینه شباهت زیاد به آیین بودا دارد؛ زیرا هر دو مکتب از یک منطقه هند سر برآورده اند، با دیدگاههای رایج سنتی مخالفند، نظام کاستی و خدایان شخصی را طرد می کنند، واژه های مترادف را فراوان به کار می برند و برای مفهوم بی آزاری اهمیت زیاد قائلند. به علاوه، هر دو مکتب ادبیات و دایی را طرد و نیروانا را به عنوان رهایی از چرخه تولد - مرگ تحسین می کنند. با این حال، برخلاف آیین هندو، مکتب جینه منحصر به هندوستان است.
ادامه دارد..
 
منبع: مبانی فلسفی تعلیم وتربیت، هوارد آ. اوزمن و ساموئل ام. کراور،مترجمان: غلامرضا متقی فر، هادی حسین خانی، عبدالرضا ضرابی، محمدصادق موسوی نسب و هادی رزاقی، صص163-161، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1387