در فلسفه شرق شیوه‌های تربیتی فراوانی به کار می رود که از تدریس عقاید با ستت شفاهی تا شیوه‌های جدید ارتباطی را شامل می شود. در مقایسه با فلسفه غرب، احتمالا فلسفه شرق دیدگاههای متنوع تری را در تعلیم و تربیت با هدف خوب زندگی کردن، کاهش درد و رنج، کسب روشنایی یا دستیابی به نیروانا ارائه کرده است. مثلا در آئین هندو، هم بر سنتهای شفاهی وهم مطالعه متون مقدس بسیار تأکید می شود. دویست و پنجاه اوپانیشاد وجود دارد که بنیانهای معنوی و فلسفی این آیین را ارائه می کند. در آیین هندو، اندیشه‌ها با طی مراحل متوالی و در نتیجه زحمات رهبرانی که افکار زمان را به صورت سوتراها ایی تدوین کرده اند که معمولا برای موجه نمودن آنها به تفسیرهایی نیازمند است، رشد کرده است. هر مرحله ای نیز باید دیدگاههای خود را توسعه دهد، با انتقادها معارضه کند و پاسخگوی مسائل جدید باشد.
 
اساسی‌ترین شیوه مرتبط با فلسفه هندو (هندوئیسم) یوگا است، البته این تنها یک شیوه است. در پاتانجالی یوگا، ذهن از خود بیخود شده به چیزی نمی اندیشد، نسبت به امور ذهنی یا عینی آگاهی ندارد و جذب «غایت» شده، یعنی با یگانه یکی می شود. ذهن به وسیله یوگا از جسم آزاد می شود و آزادی درونی کسب می کند که از جهان مادی محسوس فراتر رود. در فلسفۂ چین نیز بر یوگا (آیین بودا) مانند توجه به آموزش قوانین رفتار درست ( آیین کنفوسیوس) و شکل دادن به نگرشها ( آیین تائو) تأکید می شود. بنابراین، فلسفه چینی بر این جا و اکنون بیش از دیدگاههای فوق طبیعی که در فلسفه هندو یافت می شود، تأکید می کند. فلسفه چینی هرگز خود را به نگرشهای فوق طبیعی یا آمادگی برای جهان آخرت مشغول نکرده و بسیاری از ناظران معتقدند دلیل این که کمونیسم با فلسفه ماده گرایانه توانسته به راحتی در زندگی چینی ها رخنه کند، همین است.
 
ویژگی فلسفه چینی احساس رابطه با مردمی است که نگرشها و اعمال خود را به صورتی مفید، متوالی و با اولویت های مناسب تنظیم کرده اند. یکی از این اولویتها به طور سنتی، خانواده و نیاکان است که باید به یاد آورده شده مورد احترام قرار گیرند. در رابطه با این امر، بر قوانین مربوط به نظم و قوانین رفتار درست در خانواده و جامعه بسیار تأکید می شود.
 
در عین حال که برای رسیدن به نیروانا هر کسی می تواند شخصا اقدام کند، بسیاری از فرقه‌ها بر اهمیت معلم یا مربی که به شناخت رسیده باشد و بتواند شاگردان را به راه درست هدایت کند، تأکید می کنند. برخی کسانی که داوطلب ایفای نقش معلمی اند، ممکن است، مانند شاگردان پراجاپاتی، مدت ۳۲ سال خود را برای این کار آماده نمایند. معلم مستعد با دقت انتخاب می شود و با فنون متنوع به صورتی متناسب تربیت می شود. به طور کلی، معلم جایگاهی محوری در زندگی شاگردان پیدا می کند و به خاطر عرضه دانش مورد احترام است. برخی موارد ممکن است معلم شاگردان را به کارهایی که ظاهر بی معنا و نفرت آور است تشویق کند، اما در واقع آنها را به روشنایی سوق می دهد. این جاست که شاگردان باید به معلم خود کام اعتماد کنند.
 
تفکر ژاپنی، نسبت به تفکر چینی بر هماهنگی با طبیعت بیشتر تأکید می کند. در عین حال، تفکر ژاپنی نیز برای معلم احترام زیاد قائل است. به عنوان نمونه، بودائیسم ذن، معلم را در جایگاهی بسیار ممتاز قرار می دهد. روشنایی دفعی به واسطه معلم و از طریق استفاده از کوآن که مشتمل بر سؤالات مرموز و جریانهای دفعی که برای وارد کردن شوک به شاگرد منظور شده، ممکن می شود. غالبا شاگردان در تشخیص استاد کامل ذن از کسانی که قادر به کسب روشنایی هستند، عاجزند. علاوه بر کو آن، تأکید زیادی نیز بر آرامش از طریق مخفی نگهداشتن فکر و همچنین شهود می شود. همین طور، فن هنرهایی از قبیل کمانگیری را تحت تأثیر قرار داده است. در ذن در باب هنر کمان گیری خاطرنشان شده که مطالعه کمانگیری می تواند آدمی را به شناخت خود و معنای هستی سوق دهد.
 
فلسفه‌های خاورمیانه به ستایش متون مقدس گرایش دارد. یهودیت، اسلام و مسیحیت هر یک متون مقدس خاص خود را دارد. این نوشته ها در بسیاری موارد به تبیین یا توضیح نیازمند است و وجود طبقه راهب، خاخام یا روحانی برای تبیین متون مقدس، ضروری است. علاوه بر این مراسم مذهبی نیز برپا می شود. دعا می خوانند و در مواقع مخصوص و شرایط نسبتا ویژه قربانی می کنند. باور نوین امروزی این است که در دنیایی که با سرعت به پیش می تازد، تحولات اجتماعی و رویدادهای سیاسی غالبا با ادیان معارضه می کند. با این حال، برخلاف فلسفه غرب که با هر تحول اجتماعی تغییر می کند، فلسفه‌های شرق سالم تر و پا بر جا مانده است. به عنوان مثال مدارس آن، به جای این که به دنبال جایگزینهایی در دنیای متغیر کنونی باشد، غالبا عقاید محض را ترویج می کند. تعلیم و تربیت شرقی تلاش کرده خود را از سنتهای تربیتی غرب جدا کند، زیرا بسیاری از شرقیان معتقدند که غرب فلسفۀ مطلوب و آرمان‌های مذهبی را ترویج نمی کند.
 
منبع: مبانی فلسفی تعلیم وتربیت، هوارد آ. اوزمن و ساموئل ام. کراور،مترجمان: غلامرضا متقی فر، هادی حسین خانی، عبدالرضا ضرابی، محمدصادق موسوی نسب و هادی رزاقی، صص188-186، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1387