آن روزها پرواز بی معنا
سار و پرستو در قفس بودند
در باغ انگاری هوا کم بود
گل های زیبا بی نفس بودند
 
گل ها همه پژمرده و غمگین
آن روزها ایران زمستان بود
در انتظار بوی باران بود
ایران کویری تشنه و غمگین
 
او آمد و با خود برای ما
حس خوش پرواز را آورد
از شوق هر لبخند او گل کرد
هر بوته ی خار بیابان هم
 
او آمد و خاک وطن گل شد
بهمن شروع پر زدن ها شد
مانند باغی سبز و زیبا شد
حتی کویر از دیدن آن مرد

منبع: مجله باران