دوره، دوره‌ای است که بسیاری از ما مجبوریم برای ادامه زندگی به شهرهای بزرگ مهاجرت کنیم و در این میان با توجه به شرایط اجتماعی سؤالاتی به وجود می‌آید که ناشی از نوع تربیت خانوادگی افراد است. دانشجو هستم و مجبورم برای خواندن رشته موردعلاقه‌ام به شهر دیگر سفر کنم! چه کار کنم که محیط خوابگاه در شخصیت من تأثیری ایجاد نشود؟ و یا در شهر خودمان شغل مناسب رشته من نیست! برای کار مرتبط با رشته‌ام باید به تهران برم! چه راهکاری برای در امان ماندن از مشکلات اجتماعی آنجا دارید؟ سبک زندگی من در شهر دیگر چگونه باشد که کمترین آسیب به شخصیت من وارد شود؟

سؤالات بالا نمونه سؤالاتی هست که برای خیلی از ماها پیش آمده است؛ اما به‌راستی چه راه‌حلی برای این مشکلات می‌توان بیان کرد؟
 
مشکلات اقتصادی، کسب دانش، مشکلات معیشتی و ... دلایلی هست که هرساله باعث کوچ کردن تعداد زیادی از افراد به شهرهای دورتر و زندگی جدا از خانه می‌شود.مشکلاتی که هیچ‌وقت تمامی ندارد و همیشه دامن‌گیر عده‌ای از افراد جامعه بوده است.

در این بین، بعضی از سبک‌های زندگی نادرست می‌تواند شخصی را که به هزار امید و آرزو روانه شهر دیگری کرده است، به تباهی بکشاند و تمامی اهداف آن را زایل کند. عواملی که اگر به آن توجه نشود، مانند اژدهایی دو سر به افراد حمله کرده و کم‌کم شرف و عزت و پاک‌دامنی و ... آن‌ها را می‌گیرند !شناخت این عوامل و جلوگیری از آن‌ها می‌تواند تا حد قابل قبولی جلوی این مشکلات را گرفته و زندگی دور از خانه شما را پلی برای رسیدن به قله‌های بالاتر قرار دهد.

در ادامه این نوشتار قصد داریم بعضی از مواردی که می‌تواند سبک زندگی دور از خانه افراد را به تباهی بکشاند ، توضیح داده و به شرح آن بپردازیم.

نداشتن عوامل درونی بازدارنده
انسان دائماً در خطر است . همواره یک دشمن درونی (هواهای نفسانی) و یک دشمن خارجی (وسوسه‌های شیاطین) سعی می‌کند شخص را به اضمحلال و نابودی بکشاند. داشتن یک عامل درونی بازدارنده می‌تواند نقش بسزایی در جلوگیری از پا نهادن در راه خواسته‌های نفسانی باشد.

امام محمدتقی (ع) در حدیثی می‌فرمایند:

اَلْمُؤمِنُ یَحْتاجُ اِلى ثلاث خصال: تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ وَواعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.[1]
مـؤمن به سه چـیز نیاز دارد: 1- توفیق الهى، که کارها را به خوبى به پیش ببرد. 2- واعظ درونى که هرلحظه او را پند و انذار دهد. 3- پذیرش نصیحت کسى که او را پند مى‌دهد.
 
حضرت امام (ره) در دیوان اشعارشان به خوبی این نکته را بیان کرده‌اند:
 
آن دل که به یاد تو نباشد دل نیست               قلبى که به عشقت نطپد جز گِل نیست
آن کس که ندارد به سر کوى تو راه             از زندگى بی‌ثمرش حاصل نیست
 

هم خوابگاهی و رفقای ناباب

انتخاب هم نشین و رفیق، در طول تاریخ همواره موردتوجه بزرگان و دانشمندان بوده است و هم اکنون نیز در جامعه و خانواده‌ها اهمیت بسزایی دارد. این نکته از آنجا حائز اهمیت است که یک هم نشین بد می‌تواند آینده یک شخص را به سمت گمراهی و ضلالت کشانده و باعث نابودی فرد شود. در محیط دور از خانه این هم نشین می‌تواند رفقای ناباب ما و یا حتی هم خوابگاهی ما باشد.
 
قران کریم درباره این موضوع می‌فرماید:

یا وَیْلَتى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا، لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی.[2]
اى واى بر من، کاش فلانى را دوست نمی‌گرفتم، حقا که مرا از یاد خدا پس‌ازآنکه به من رسیده بود منحرف نمود.
 
حتماً داستان «عقبه» و «ابی معروف» را شنیدید. عقبه یکی از افرادی بود که اسلام را پذیرفت ولی رفاقت با دوست بد باعث شد که دوباره به کفر و شرک برگردد و مشرک شود.
 
در طول تاریخ همواره افراد زیادی بوده‌اند که به دلیل رفقای ناباب به اوج رذالت و گمراهی رسیده‌اند. تأثیر دوست بر زندگی و افکار افراد را به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان منکر شد. در همین مورد شاعر چه زیبا می‌سراید:
 
تا توانی می‌گریز از یار بد            یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند          یار بد برجان و بر ایمان زند
 

عادات و رفتارهای بد

سومین عاملی که می‌تواند سبک زندگی دور از خانه شما را تحت تأثیر قرار بدهد، عادت‌ها و رفتارهای بد است که همواره از آن‌ها تبعیت می‌کنیم . حضرت امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند:
 
لِلعادَةِ عَلى کُلِّ إنسانٍ سُلطانٌ[3]
عادت، بر هر انسانی سلطه دارد.
 
از همین رو است که گفته می‌شود چنانچه شخصی به یک کاری عادت پیدا کرد، خواسته و یا ناخواسته مرتکب انجام آن می‌شود. امام حسن مجتبی (ع) در حدیثی می‌فرمایند:
 
 العاداتُ قاهِراتٌ، فَمَنِ اعتادَ شَیئا فی سِرِّهِ و خَلَواتِهِ، فَضَحَهُ فی عَلانِیَتِهِ و عِندَ المَلَأِ؛[4]
عادت‌ها مقهور کننده‌اند. پس هر کس در نهان و خلوت‌های خود به چیزى عادت کند، آن چیز او را در آشکار و میان جمع رسوا سازد.
 

 نداشتن مربی و عوامل بیرونی

از جمله مواردی که می‌تواند نقش بسزایی در افتادن شخص به تباهی داشته باشد و سبک زندگی دور از خانه افراد را به صورت قابل‌توجهی تحت تأثیر قرار بدهد، نداشتن مربی و عوامل بیرونی هست. تیم فوتبالی را در نظر بگیرید که بدون مربی است، مطمئناً هیچ‌وقت نمی‌تواند تیم خوبی باشد افراد نیز چنین هستند . یک مربی خوب می‌تواند علاوه بر نمایش راه درست ، نحوه گذراندن از پیچ‌های خطرناک و شیب‌های زندگی را به انسان یاد بدهد.
 
در همین مورد امام خمینی( ره) می‌فرمایند:
در زمینه تهذیب و تزکیه نفس و اصلاح اخلاق، برنامه تنظیم کنید؛ استاد اخلاق برای خود معین نمایید؛ جلسه وعظ و خطابه، پند و نصیحت تشکیل دهید. خودرو نمی‏توان مهذب شد... چطور شد علم فقه و اصول به مدرّس نیاز دارد، درس و بحث می‌خواهد، برای هر علم و صنعتی در دنیا استاد و مدرس لازم است، کسی خودرو و خودسر در رشته‌ای متخصص نمی‌گردد، فقیه و عالم نمی‌شود.[5]
 
شاعر در همین مورد چه زیبا بیان می‌کند :
سالک نرسد بی‌مدد پیر به جایی              بی زور کمان ، زه نبرد تیر به جایی
بی پیر مرو تو در خرابات                        هر چند سکندر زمانی
 
حتی علما و دانشمندان بزرگ نیز برای طی کردن مراحل ترقی و پیشرفت نیاز به استاد و مربی داشتند . چگونه است که هم اکنون بعضی افراد خود را معاف از داشتن مربی می‌کنند و سعی دارند بدون آن پیشرفت کنند؟
 

نتیجه‌گیری

در قرنی قرارگرفته‌ایم که تعداد زیادی از انسان‌ها مجبور می‌شوند برای رشد و یا کسب‌وکار و یا ... به‌دوراز خانه و خانواده زندگی کنند. سبک زندگی نادرست در کنار مشکلات دیگر گاه باعث می‌شود که افراد در این دوره گرفتار انحطاط‌های اخلاقی و ... شوند. در این بین داشتن یک عامل درونی بازدارنده، هم خوابگاهی و هم نشین خوب، ترک رفتارهای نادرست و زننده و داشتن مربی شایسته می‌تواند تا حد زیادی جلوی این مشکلات را گرفته و باعث بهتر شدن سبک زندگی دور از خانه افراد شود.
 
پینوشت:
[1] تحف العقول، ص 729
[2] قرآن کریم، سوره فرقان ، آیه 28 و 29
 [3] غرر الحکم، حدیث شماره7327
[4] تنبیه الخواطر ، ج ۲، ص۱۱۳
[5] جهاد اکبر، امام خمینی ، ص23 و 24